جدیدترین فیلم مسعود اطیابی با سوژه تکراری مردان هوسباز که روابط مخفیانه دارند شوخی میکند. داستان فیلم بیشتر در چند لوکیشن ثابت میگذرد که حکایت از علاقه کارگردان به ساخت فیلمهای راحت و کمهزینه و بیدردسر دارد. او فرمول کمدیسازی را یاد گرفته است و حالا دیگر جز جذب گیشه به چیز دیگری فکر نمیکند.
مسعود اطیابی از سال ۱۴۰۰ تا کنون چهار فیلم پرفروش را روانه اکران کرده است. دینامیت در سال ۱۴۰۰، انفرادی و بخارست در سال ۱۴۰۱ و هتل در سال ۱۴۰۲ چهار ضلع مربع پرفروشهای اطیابی هستند. این کارگردان در جدیدترین فیلمش هتل، سراغ یک موضوع بیدردسر رفته است. او در فیلم دینامیت دغدغه گفتگو و همنشینی دو قشر متنوع از جامعه را دنبال میکرد. بخشهایی از این فیلم گرفتار ممیزی شد و در نهایت پس از سه سال بلاتکلیفی با جرح و تعدیل رنگ پرده را به خود دید.
انفرادی قصه پرغصه افراد گرفتار در دام برخی شرکتهای مالی و اعتباری را بازگو میکرد. فیلم یک کمدی تلخ بود که نشان میداد تخلفات مالی این شرکتها تا چه اندازه میتوانند فضای جامعه را دچار التهاب کنند.
یک عامهپسند بیدردسر در «هتل» یکستاره
هتل، اما فیلمی است که جز فروش گیشه و جذب مخاطب دغدغه دیگری ندارد. کارگردان برای ساخت این فیلم انرژی زیادی صرف نکرده است. دوربینش را در اتاقها و دیگر فضاهای یک هتل کاشته و از بازیگران خواسته همدیگر را متلک باران کنند. وقتی داستان در جزیره کیش میگذرد، کارگردان میتواند نماهایی زیبا و چشمنواز از ساحل و دریا و خیابانهای این جزیره را قاب بگیرد. ولی فیلمساز زحمت خروج از فضای امن هتل را به خود نداده و به چند نمای مختصر از بازار و دریا بسنده کرده است.
موضوع خیانت و مردان دوزنه و هوسباز تا کنون در فیلمهای بسیاری مثل هوو و دنیا، نصف مال من نصف مال تو، رسوایی، کلوپ همسران و ... تکرار شده است. چهره نسبتا ثابت این گونه فیلمها محمدرضا شریفینیا است. به عبارت دیگر در بیشتر فیلمها هر جا پای یک مرد دو زنه در میان بوده، کارگردان پیش از هر بازیگری به گزینه شریفینیا فکر کرده است. در این فیلم محسن کیایی و پژمان جمشیدی جای خالی شریفینیا را پُر کردهاند. یکی از آنها پروژه خیانت را اجرایی کرده و دیگری مجبور است نقش مردهای خائن را ایفا کند.
از ابتدا تا انتهای فیلم با دو مرد تیزهوش مواجه هستیم که جز اغفال و فریب زنهای داستان به چیز دیگری فکر نمیکنند. شوخیهایی که خنده مخاطب را به همراه دارند، محصول تیزهوشی و بامزگی دو بازیگر اصلی داستان یعنی محسن کیایی و پژمان جمشیدی است. این دو نفر با قدرت بداههگویی که دارند فیلم را در مرحله اجرا نجات میدهند. کیایی و جمشیدی قبلا در لونه زنبور با یکدیگر همبازی بودند و آنجا هم نشان داده که زوج کمدی موفقی هستند.
ایده اصلی فیلمنامه حول محور خیانت دو مرد بدشانس میچرخد. در سکانس ابتدایی که دستگیری مردها را میبینیم متوجه میشویم که راز این دو نفر در انتها فاش میشود. پس از ورود خانوادهها به جزیره کیش شاهد مخفیکاریهای دو مرد خائن هستیم. پس از این ورود شاهد موقعیت کمیک جدیدی نیستیم و مدام موقعیت پیشین تکرار میشود. اگر زنهای داستان اندکی حواسشان را جمع میکردند، متوجه کارهای مشکوک مردها میشدند. اما قرار است داستان کش بیاید و حدود دو ساعت ادامه پیدا کند؛ بنابراین فیلمنامه جوری نوشته شده که مردها دیرتر رسوا بشوند.
از ابتدا تا انتهای فیلم با دو مرد تیزهوش مواجه هستیم که جز اغفال و فریب زنهای داستان به چیز دیگری فکر نمیکنند. زنهای قصه هم این قدر سادهلوح هستند که مدام فریب میخورند و هرگز متوجه شیطنتهای مستمر همسرانشان نمیشوند. در واقع مخاطب در سرتاسر فیلم دارد به تیزبازی و زرنگی مردها و سادهلوحی زنان میخندد.
اطیابی پس از ساخت چندین فیلم پرفروش فرمول کمدیسازی را یاد گرفته است و حالا دیگر جز جذب گیشه به چیز دیگری فکر نمیکند. در کمدیهای قبلی او ردپای خلاقیت و شوخطبعی و نقد اجتماعی قابل مشاهده بود. اما این بار خواسته با کمترین زحمت و دردسر و با تکیه بر شوخیهای سطحی و پیشپاافتاده به هدفش برسد.
هتلی که فیلمبرداری در آن انجام شده یک هتل پنج ستاره است. ولی کیفیت فیلمی که هتل نام گرفته، یک ستاره بیشتر ندارد.