موژان دختر ۱۵سالهای است که از بدو تولد به ویروس اچآیوی مبتلا بوده است. این دختر که از طریق مادرش مبتلا شده، کودکی بسیار سختی داشته است. با موژان از طریق مددکارش در موسسه خیریه مهرآفرین آشنا شدیم.
بر اساس اطلاعاتی که به دست آوردیم، گفته شده این دختر دچار کندذهنی است، مادرش معلولیت دارد و قدرت راه رفتن ندارد. پدر هم به دلیل اعتیاد و بیماری قدرت کار کردن ندارد. او برای مدتی مدرسه نرفته و حالا بعد از مدتی دوباره به مدرسه برگشته است.
موژان از زندگیاش میگوید.
*چطور متوجه شدی مبتلا به ایدز هستی؟
من ایدز ندارم. ویروس اچآیوی دارم.
*چطور به اچآیوی مبتلا شدی؟
از طریق مادرم. از وقتی یادم میآید به من گفتند مریض هستم.
*میدانی مادرت چطور مریض شد؟
پدرم مریض بود، مادرم هم مریض شد. من و خواهرم مادرزادی اینطوری شدیم.
*خواهر هم داری؟
خواهر تنی نیست. بچه زن اول پدرم است که خیلی سال قبل فوت کرد.
*در مدرسه کسی میداند تو مبتلا به اچآیوی هستی؟
فقط معلمها میدانند. مادرم به آنها گفته بود.
*رفتار معلمها با تو عوض نشده است؟
نه! همانطوری مثل قبل است.
*چطور در مدرسه ثبتنام کردی؟
اول که پدر و مادرم ثبتنامم کردند، آنها همان موقع گفته بودند من اچآیوی دارم. بعد از یک سال من را ثبتنام نکردند و گفتند تو مریض هستی. با مددکارم به آموزش و پرورش رفتیم و آنجا مددکارم صحبت کرد و من را ثبتنام کردند. یک سال همینجوری پرید!
*درسهایت چطور است؟
من اصلاً از درس خوشم نمیآید.
*تا کی میخواهی بخوانی؟
حالا ببینم تا هر وقت که بشود.
*رابطهات با خواهرت چطور است؟
بلاکم کرده!
*چرا؟
سر بابام.
*چرا؟
میگوید بابا باعث شده مادرش بمیرد. مادرش سرطان داشت.
*از کجا میدانی سرطان داشت؛ میگویی سالها قبل فوت شده است؟
خواهرم میگوید بابا باعث شده مادرش ایدز بگیرد و سرطانی شود. برای همین من را بلاک کرده است.
*تحت نظر پزشک هستید؟
هر ماه چهارتایی میرویم بیمارستان امام خمینی. آنجا به ما دارو میدهند. آزمایش خون هم میگیرند.
*چقدر هزینه دارو میدهید؟
مجانی است.
*چطور هزینه زندگی را میدهید؟
یارانه میگیریم.
*من شنیدم که یکی از اعضای خانواده ضایعات جمع میکند.
پدرم ضایعات جمع میکند اما خیلی کار نمیکند چون تصادف کرده در پایش پلاتین است. بیشتر یارانه است.
*پدرت هنوز هم اعتیاد دارد؟
بله.
*خرج خورد و خوراک شما با توجه به بیماریای که دارید بیشتر است، آیا خوراک خاصی دارید؟
نه! همین چیزهای معمولی را میخوریم. پولی نداریم.
*کجا زندگی میکنید؟
در باقرشهر. مستاجر هستیم. البته من حوصلهام سر رفته، آمدهام خانه مادربزرگم؛ هستم فعلاً.
*مادربزرگ تو وضع مالی خوبی دارد؟
بد نیست، خوب است.