آفتاب-محمدرضا طارمی: کم کم به روزهای پایانی اکران فیلمهای سوپراستار، بیست، اخراجیها2 و وقتی همه خوابیم نزدیک میشویم.
به گزارش سرویس هنری آفتاب، پس از برگزاری جشنواره فیلم فجر در هر سال، همگان در انتظار اکران عمومی فیلمهای نمایش داده شده در جشنواره هستند. کم وبیش میشنویم که فیلمی نادیده گرفته شده، فیلمی که نظر هیئت داوران را به خود جلب کرد، منتقدان به شدت ار آن انتقاد کردند وخیلی بحثهای دیگر.
سال 1387، زمانیکه فیلم فجر با تمام حاشیههایش به پایان رسید،نام فیلمهای زیادی از جمله: «اخراجیها2، درباره الی، سوپر استار، وقتی همه خوابیم، میزاک، بیست» و چند اثر دیگر به گوش میرسید.
در این بین،بسیاری از مردم باتوجه به دیدگاهی که از اخراجیها،به کارگردانی مسعود ده نمکی داشتند، به شدت در انتظار اکران سری دوم آن بودند.
شاید به قول عوامل این فیلم، نتوانستند در جشنواره آن چنان موفق عمل کنند، اما وقتی به مبلغ میلیاردی فروش این فیلم در سینماهای مختلف کشور نگاه میکنیم، میتوانیم رضایت همان افراد را درک کنیم.
«اخراجیها2»، نشان داد که مردم جامعه ما، عموما به محتوا و درون مایه فیلم توجهی ندارند و تنها، این مساله برایشان مهم است که ساعاتی را در سینما بنشینند تا زمانشان به تفریح و شادی بگذرد. برای همین است که یک فیلم با محتوا و ساختار بسیار زیبا همچون بیست، ساخته عبدالرضا کاهانی، فروش متوسطی پیدا میکند و هنگامی که برای تماشای فیلم به سینما میرویم، اکثر صندلیهای آن خالی است. بالعکس اخراجیها2 که نیمه شب هم برخی سینماها برای آن سانس فوقالعاده میگذارند و این، خود جای بسی تفکر دارد.
«بیست»،با فضایی بسته و غم ناک، سعی میکرد تا مخاطب را به سمتی سوق دهد که کمی با درون نگری به داستان فیلم، محتوای آنرا درک کند. اما چون تماشاگران امروز سینمای ما حوصله چنین چیزی را ندارند، این فیلم، با بازی قابل تقدیر و فوقالعاده بازیگرانش که اتفاقا جوایز مکمل فجر را هم به خود اختصاص داد آنگونه که درخور وشایستهاش بود دیده نشد.
«سوپراستار»، ساخته تهمینه میلانی نیز همزمان با این دو فیلم، اکران شد و بعضی معتقد بودند که این فیلم می تواند پا به پای اخراجیها2 پیش رود. اما اینطور نشد و حتی، در برههای از زمان،کارگردان فیلم نسبت به نحوه تبلیغ و اکران فیلم در برخی سینماها معترض بود.
تنها بازی قابل قبول شهاب حسینی، فاکتوری بود برای تضمین فروش سوپر استار و حتی اعلام شد که خانم کارگردان، تصمیم دارد نسخه هندی آنرا نیز بسازد.
او به خوبی توانسته بود از بازیگرش به عنوان یک ستاره سینما بازی بگیرد ومسائل و مشکلات زندگیاش را جلوی دوربین ببرد.
اگر «به وقتی همه خوابیم»، بهرام بیضائی برسیم، باید گفت که دیدن فیلمهایش تفکر او را میخواهد و باز هم در این فیلم، این امر نشان داده شده است.گرچه این فیلم نتوانست خوب بفروشد که البته همین هم به نظر برای عوامل فیلم کافی به نظر میرسید،باید اعتراف کنیم که بیضائی از اسطورههای سینمای ایران است و اگر اثار او ،به قول ما موفق عمل نمیکند، ریشه در مخاطبهای امروز سینمای ایران دارد.
به هرحال، فیلمهای فوقالذکر، توانستند شادابی و طراوت خاصی را به سینمای در حال رکود جامعه ما ببخشند و امید است که جامعه سینمایی ایران، بتواند با گذشت زمان، از چنین آثاری با این سبک ساختار حمایت کافی را به عمل آورد.