فاطمه زهرا افشارکیا بیان اینکه ارزیابی و تشخیص واقعیت و شکل تحریف شده آن در کودک از ۴ سالگی شکل میگیرد، گفت: دروغ گفتن در کودکان زیر ۶ سال طبیعی است و ریشه در فرآیند رشد کودک دارد لذا والدین از زمان تکلم کودک در حدود ۲ سالگی به بعد شاهد رفتار دروغگویی در کودک خواهند بود.
وی افزود: به طور معمول از ۶ سالگی کودکان از میزان دروغگویی کودک کم میشود اما اگر بعد از این سن همچنان به دروغگویی ادامه دهند، اینجاست که میتواند نگرانکننده باشد و باید بررسی شود.
افشارکیا در خصوص اینکه چرا کودکان دروغ میگویند منشأ آن چیست، تصریحکرد: یکی از علتها سن کودک و مسائل مربوط به رشد او است لذا شاید کودک ما هنوز کمتر از ۶ سال سن دارد پس در درجه اول باید سن کودک بررسی شود که آیا اصلا توانایی تشخیص دروغ یا واقعیت را دارد یا خیر؟
این مربی تربیت خانواده، با بیان اینکه گاهی کودکان از والد خود الگوپذیری میکنند، گفت: برای تربیت کودک بهتر است اول خودمان را تربیت کنیم و رذایل اخلاقی را از گفتار و زبان خودمان دور کنیم و گاهی دروغگویی ریشه در ترس و اضطراب کودک به دلیل سرزنش و عدم همدلی والدین دارد.
وی بیان کرد: فرهنگ، گذشت و تغافل در مسائل جزیی در پرداختن به مسائل مهم از طریق شیوه صحیح و فرصت تجزیه و تحلیل دادن به کودک، قبل از تنبیه و سرزنش باید درخانوادهها نهادینه شود.
وی اظهارکرد: گاهی کودک برای نشان دادن استقلال هویتی خود به دروغگویی روی میآورد لذا والدین باید رفتارهای هویت ساز که منجر به پر کردن خلاء استقلال کودک است را از خود بروز دهند تا کودک کمتر به این شیوه برای بازیابی احساس استقلال خود متوسل شود.
افشارکیا افزود: گاهی کودک میخواهد جلب توجه کند و راه آن را در دروغگویی میبیند و والدین باید با توجه نشان دادن بی قید و شرط در شرایط دیگر این خصلت را در او کمرنگ کنند و تحت فشار قرار دادن کودک برای یادآوری موضوع و جزئیات آن نیز میتواند منجر به دروغگویی کودکان شود زیرا مغز کودک در ارتباط با فشار ناگهانی برای یادآوری یک موضوع مقاومت ایجاد میکند وکودک برای فرار از فشار روانی موقعیت ناخواسته دروغ میگوید.
این مربی تربیت خانواده با بیان اینکه چه کنیم تا کودکان دروغ نگویند، گفت: در ابتدا عوامل سرزنشی و تهدید و فشار روانی را از محیط خانه بزداییم و از دریچه همدلی به معنای خود را به جای کودک گذاشتن به اشتباهات کودک بنگریم و در مرحله بعد باید به کودک احساس امنیت بدهیم که اگر واقعیت را بگوید و تلخ و بد باشد باز هم ما تحت هر شرایطی او را دوست خواهیم داشت و نتایج آزار دهندهای را در لحظه برایش رقم نمیزنیم بلکه به او فرصت برای تجزیه و تحلیل موقعیت و پی بردن به اشتباهش از شیوه درست را خواهیم داد.
وی با بیان اینکه موضوع مچ گیری و تلاش برای اثبات دروغ کودک است سومین مرحله است، تصریحکرد: ما باید با فرهنگ تغافل و استفاده از آن در شرایط درست در امر تربیت آشنا باشیم.
افشارکیا افزود:مچ گیری والدین نتیجهای به جز دروغگویی بیشتر کودک و شکستن قبح دروغ و از بین رفتن اثر اقتدار والدین در سبک فرزند پروری قاطعانه برای ایجاد تغییر در رفتارکودک در پی نخواهد داشت لذا بهترین رویکرد برای تغییر رفتار در کودکان تغییر رفتار در خودمان است.
این مربی تربیت خانواده گفت: اولین الگوی کودک والدین میباشند پس به بررسی میزان دروغگویی در رفتار خودمان نیز بپردازیم و الگوی مناسبی برای کودک خود باشیم.
وی با اشاره به اینکه در برخورد با دروغگویی کودک باید به چند نکته توجه کرد، تصریح کرد: نباید به کودک برچسب دروغگویی زد و این رفتار را در او تثبیت کرد و مدام به او تاکید نکنید که آیا راست میگوید یا دروغ سعی کنید پرسشهای مهم و حیاتی خود را از کودکان نپرسید تا درصورت دروغگویی سهوی کودک دچار عصبانیت و پرخاشگری شدید نشود بهتر است منابع دیگری برای این دسته از سوالات خود پیدا کنید.
افشارکیا یادآور شد: در قالب داستان به کودک ارزش راستگویی و پیامدهای دروغگویی را آموزش دهید و تا حد ممکن والد سختگیر و کمال طلبی نبوده و به کودک اجازه اشتباه بدهید و در کنارش تدابیری منصفانه و لطیف متناسب با سن کودک بچینید تا روش درست گفتار را بیاموزید و رابطهی والد فرزندی گرم و صمیمانه در عین اصلاح رفتارکودک باقی بماند.