در حاشیه اعلام جمع آوری خانههای مجردی در قالب طرح انضباط اجتماعی
اتهام؛ مجرد بودن، حکم؛ تخلیه منزل!
آیا یک جرم به جرایم کشور افزوده شده است؟
آفتابنیوز : آفتاب- مهراوه خوارزمی: در شرایطی که وضعیت اجتماعی به گونهای پیش میرود که آمار افراد مجرد جامعه مدام در حال افزایش است و عواملی همچون تورم فزاینده، بیکاری، افزایش آمار جدایی، تغییر شیوههای زیست و ... موجب تشدید این روند شدهاند؛ در چند روز گدشته بحث جمع آوری "خانههای مجردی" موجی از نگرانی را در میان شهروندانی که ناچارند به این طریق زندگی کنند برانگیخت.
ماجرا از آنجا آغاز شد که سردار رجب زاده فرمانده انتظامی تهران بزرگ در ابتدای اجرای طرح انضباط اجتماعی در منطقه 12 که یکی از مناطق مرکزی تهران است از جمع آوری خانههای مجردی منطقه در کنار مبارزه با تبهکاران و فروشندگان و قاچاقچیان مواد مخدر و پی گیری این طرح در دیگر مناطق تهران خبر داد و خانههای مجردی را عامل تجمع تبهکاران دانست. [+]
اما اعلام این طرح با واکنشهای مختلف رسانهها و برخی صاحبنظران مواجه شد. آنچنان که مجید نصیرپور نایب رئیس کمیسیون اجتماعی مجلس در واکنش به آن از مشخص نبودن تعریف خانه مجردی و منع شرعی و قانونی ورود حکومت به حریم خصوصی مردم سخن گفت و سردار ساجدی نیا معاون عملیات پلیس تهران با ابراز بیاطلاعی از چگونگی اجرای طرح آن را به برخورد با بیقولههای جرمخیز تقلیل داد.
حال به نظر میرسد با اجرای این طرح یک جرم به جرایم قابل ارتکاب جامعه افزوده میشود. اینکه کسی مجرد باشد و یا در اثر حادثه طلاق مجرد شود، اینکه یک فرد مجرد به خاطر محل کار یا تحصیل مجبور به زندگی مجردی باشد و از همه بدتر اینکه فرد به دلیل مضیقه در معیشت اقتصادی ناچار باشد با اشخاص دیگری هم خانه شود، از دید بانیان این طرح میتواند جرم باشد.
هیچ کس منکر آن نیست که وظیفه پلیس پیشگیری از وقوع جرم و جلوگیری از گسترش جرم در هنگام وقوع جرایم مشهود است اما مسلم است که این وظیفه باید از مبادی قانونی خود انجام شود و مقابله با یک بیقانونی از راه زیر پا گذاشتن قوانین دیگر امری است که به هیچ وجه قابل توجیه نیست.
دکتر نعمت احمدی کارشناس حقوقی و وکیل دادگستری در بررسی تعارضات قانونی این طرح به آفتاب میگوید: «طرح جمع آوری خانههای مجردی با چندین اصل از اصول قانون اساسی و قانون مجازات اسلامی مغایرت دارد. چنانکه این طرح با اصل 36 قانون اساسی که میگوید حکم به مجازات و اجرای آن باید ازطریق دادگاه صالح و به موجب قانون باشد، با اصل 32 که میگویند هیچ کس را نمی توان دستگیر کرد مگر به حکم و ترتیب قانونی و در صورت بازداشت موضوع اتهام باید با ذکر دلیل ظرف مدت 24 ساعت به متهم تفهیم شود و با ماده 114 قانون مجازات اسلامی که تصریح میکند متهم باید از سوی دادگاه صالح و به صورت مکتوب احضار شود و مهم تر از همه با اصل 37 قانون اساسی مبنی بر برائت افراد تا پیش از اثبات مجرمیت در دادگاه صالح، مغایرت دارد».
وی همچنین معتقد است: «قوانین بسیاری مقامات قضایی و انتظامی را از ورود به حریم خصوصی افراد منع کردهاند؛ اما مشخصاً ورود به محل زندگی افراد بدون مجوز قضایی مشخص و بدون طی مراحل مربوط به تفهیم اتهام با اصل 22 قانون اساسی که میگوید حیثیت، جان، مال، حقوق، مسکن و شغل اشخاص از تعرض مصون است مغایرت دارد. از سوی دیگر علی رغم اینکه اصل 31 قانون داشتن مسکن متناسب با نیاز هر فرد را حق او دانسته و دولت را موظف به تحقق این اصل دانسته جمعآوری خانههای مجردی عده زیادی را مستقیم و غیر مستقیم از داشتن مسکن محروم خواهد کرد».
طرح مذکور علاوه بر داشتن چنین تناقضات قانونی در صورت اجرا میتواند تبعات اجتماعی دیگری را نیز در پی داشته باشد. جرم انگاری تجرد و هراس جامعه از در اختیار قرار دادن امکان سکونت به افراد مجرد میتواند بیش از پیشگیری از وقوع جرم خود عامل سوق یافتن افراد به ویژه جوانان به سمت اعمال مجرمانه در اثر نوعی سرخوردگی اجتماعی باشد.
دکتر قرایی مقدم استاد دانشگاه و جامعه شناس در این مورد معتقد است: «با افزایش تعداد دانشگاهها در سطح کشور و به ویژه در شهر تهران که از امکانات خوابگاهی کافی برخوردار نیستند و همچنین وجود موج مهاجرت به شهرهای بزرگ جهت اشتغال، تعداد زیادی از جوانان ما ناچارند به صورت مجردی و گاه دسته جمعی زندگی کنند. حال مطرح کردن چنین مسائلی از سوی نیروی انتظامی نه تنها به افزلیش نارضایتی جوانان از پلیس دامن میزند بلکه صدمات فرهنگی، روحی و روانی جبران ناپذیری را به این قشر وارد میآورد؛ زیرا این مسئله باعث به وجود آمدن نگاه بدبینانه به فرد مجرد در خانوادهها و جامعه میشود و نوعی انگ و برچسب زدن را تداعی میکند که میدانیم به لحاظ روانی تا چه حد در سوق یافتن افراد به عمل مجرمانه موثر است. حال در جایی که باید قانون و نیروی انتظامی به عنوان نگهبان امنیت جامعه این نگاه نا امن و بد بینانه را تعدیل نماید، میبینیم که خود به آن دامن میزند و سبب ایجاد نا امنی فکری و روانی و به وجود آمدن صفت بدبینی و جاسوسی در میان مردم میشود. همینطور اینکه کسانی پیش از آنکه جرم شان مشخص باشد دستگیر و خانه شان پلمپ شود موجب کدر شدن چهره و وجهه نظام میشود».
دکتر قرایی در گفتوگو با آفتاب همچنین میگوید: «در اغلب کشورهای دنیا مرسوم است که فرد پس از رسیدن به سن قانونی زندگی مستقل و مجردی خود را در پیش میگیرد تا مستقل ومتکی به نفس بار بیاید، رشد کند و بتواند بیاموزد چگونه از عهده اداره زندگی خود برآید. زیرا بررسیها نشان داده است کسانی که زندگی مجردی را تجربه کردهاند از نظر اجتماعی افراد کارآمدتری هستند و بهتر میتوانند در یک زندگی خانوادگی نقش ایفا کنند. با این وجود رفتار جامعه ما طوری است که جوان را سایه پرور و متکی به غیر بار میآورد و متآسفانه چنین تصمیماتی نظیر طرح جمع آوری خانههای مجردی وقتی به این نحو مطرح میشود به این مسئله دامن میزند».
دکتر حمیدرضا جلایی پور جامعه شناس و استاد دانشگاه تهران نیز با اینکه ترجیح میداد در مورد این طرح اظهار نظری نکند، به آفتاب گفت: «افراد زیادی در این جامعه حال یا به اختیار یا به اجبار به صورت مجردی و گاه گروهی زندگی میکنند؛ اینکه بخواهیم به بهانه مبارزه با مجرمانی که آنها هم احتمال دارد این چنین زندگی کنند، به این شکل با خانههای مجردی برخورد و دولت و نیروی انتظامی را مستقیم وارد چنین طرح هایی کنیم به هیچ وجه درست نیست. در حالیکه لازم است شرایط را به گونهای پیش ببریم که گروههای اجتماعی و خانوادهها خود به کنترل و هدایت امور بپردازند و نیروی پلیس را بیشتر در مبارزه با جرمهای محرز به کار بگیریم».
در نهایت به نظر میرسد کارشناسی نکردن امور، عدم توجه به تبعات استفاده از کلمات و تعاریف آنها در عرصه اجتماعی و نیز اقدام شتابزده از جمله دلایلی هستند که در ابتدا موجب مطرح شدن چنین بحثها و واکنشهای منفی در جامعه میشوند و در نهایت گاه مسئولان را در موقعیتی قرار میدهد که اظهارات رسمی خود را به شکل غیر رسمی تکذیب کنند.
یاد دارم که در ایام طفولیت متعبد بودمی و شب خیز و مولع زهد و پرهیز، شبی در خدمت پدر رحمة الله علیه نشسته بودم و همه شب دیده برهم نبسته و مصحف عزیز بر کنار گرفته و طایفه ای گرد ما خفته، پدر را گفتم از اینان یکی سربرنمی دارد که دوگانه ای بگزارد . چنان خواب غفلت برده اند که گویی نخفته اند که مرده اند، گفت جان پدر تو نیز اگر بخفتی به از آن که در پوستین خلق افتی .