سالها بود که کمتر در فیلمی حرف میزد و صدایش بیشتر در مستندهای سیاسی و تبلیغات تلویزیونی شنیده میشد. گویا چند سالی بود که دوست نداشت موقع کار در باکس دوبله کسی از همکارانش در کنارش باشد و فقط به شرطی که تنها دوبلور کار باشد، پروژهای را قبول میکرد. در برخورد رودرور محترم و البته آنقدر عبوس به نظر میرسید که پیش خودتان فکر میکردید چیزی از شوخی و طنز نمیداند، ولی تیپها و لهجههای متنوع و بامزهای که در فیلمها و سریالها گفته بود نشان میداد به وقتش خوب میدانست چه صحنه و چه شخصیتی به کمی نمک و خوشمزگی بیشتر نیاز دارد.
در احتمالا تنها مصاحبه دوران کاریاش در کتاب سال ویژه دوبله «مجله فیلم» درباره دوبله «سوتهدلان» علی حاتمی گفته بود: «دیالوگهای ضبطشده را گوش میکردیم، بعضیها را نگه میداشتیم و بعضی دیگر را در همان اتاق میساختیم. سعی میکردیم دیالوگها را بامزهتر کنیم.» در همین گفتگو درباره تاثیری که دوبلور میتواند بر فیلم داشته باشد گفته بود: «.. نقش و دیالوگها که معمولا آماده است. چیزی که شما میتوانید به آن اضافه کنید و رنگ و لعاب بدهید «بامزگی» است. حاضرجوابی و سرعت انتقال و تیزهوشی است.» جز سرعت انتقال و تیزهوشی، به نظرش حافظه قوی هم برای دوبلور خوب ضروری بود.
صدایش رازورمزی داشت که هر بار، در قالب شخصیتی، بخشی از آن آشکار میشد. جک نیکلسونهایی که در «درخشش»، «رفتگان»، «محله چینیها» و «دیوانه از قفس پرید» گفت، در عین اینکه رازناکی شخصیت نیکلسون را بازتاب میداد، هیچکدام شبیه هم نبودند. حرف زدنش در «هفت» جای کوین اسپیسی که نقش قاتل زنجیرهای را داشت، چهره مخوفتری از اسپیسی ساخت. در «۱۲ مرد خشمگین» هوش و دلسوزی و قدرت رهبری شخصیت هنری فوندا را به خوبی به تماشاگر منتقل میکرد. فهم گرههای روحی شخصیت جین هکمن در «ارتباط فرانسوی» با صدای نافذ طهماسب برای تماشاگران ایرانی راحتتر ممکن شد.
مرحوم طهماسب درباره دوبله جای شخصیتهای مثبت و منفی گفته بود: «شخصیت مثبت و منفی که در سینما نداریم. اگر آدم بازیگر یا دوبلور خوبی است، همیشه خوب است. ربطی به این ندارد که نقش مثبت یا منفی است. آدم منفی که به کارش ایمان داشته باشد، جذاب میشود. شخصیت کسلر سریال «ارتش سری» را در نظر بگیرید. یک شخصیت ظاهرا منفی است، اما ایمانی که به کارش داد، حتی در شستن دستهایش هم دیده میشود. این ایمان است که او را نگه میدارد.»
صدایش نفوذ داشت و میدانست به تناسب نقش چه رنگی به آن دهد. در همان گفتوگوی مجله فیلم، درباره جک نیکلسون گفته بود: «.. وجودش شرارت خالی است. اجازه نمیدهد که توی تصویر باشد و نگاهش نکنی.» صدای ناصر طهماسب هم مثل چهره جک نیکلسون بود. اگر صدایش را میشنیدید، نمیشد که به آن گوش ندهید. رهایتان نمیکرد. صدایش شخصیت خاص خودش را داشت و این شخصیت را با بازیگران مختلفی سهیم شد. سالهای طولانی به کارش مؤمن بود و ایمانش را به وضوح میشد در حاصل کارش دید. یادش گرامی.