روزنامه فرهیختگان نوشت: این توییت با واکنشهای متعددی بهخصوص از سوی اهل رسانه مواجه شد و این توییت را خلاف امنیت ملی و به ضرر دستگاه دیپلماسی کشور دانستند.
این ژست «من خبر دارم»های فراتر از شأن و جایگاه یک خبرنگار سیاسی از کجا آمده است؟ آیا جمهوری اسلامی ایران با دولت پاکستان برای مورد هدف قرار دادن یک گروهک تروریستی هماهنگ بوده است؟ آن وقت ذبیحپور که مدعی این هماهنگی است و با لحن شیطنتآمیز و زنندهای از آن حرف میزند، نظرش درباره پاسخ این حمله که منجر به کشته شدن کودکان و زنان شده چیست؟ آیا این موضوع را هم هماهنگی تلقی میکند؟
خبرنگار صداوسیما که در سالهای اخیر ادعای بصیرت و انقلابیگری داشته از اثرات این توییت خود و مخاطرات امنیتی که برای ایران دارد خبر دارد؟ نظر مردم سیستانوبلوچستان که بارها قربانی حملات تروریستی شدهاند نسبت به توییت این خبرنگار چیست؟ در روزهایی که تمام رسانهها تلاش میکنند فضای آرامی را به نفع امنیت روانی کشور رقم بزنند توییت نسنجیده این خانم چه معنایی میتواند داشته باشد جز آنکه سوژه را دودستی تقدیم رسانههای ضدایرانی کند؟ آیا خبرنگار صداوسیما سخنگوی جمهوری اسلامی است که بتواند اینطور درخصوص مسائل امنیت ملی کشور اظهارنظر کند؟
البته این اولین بار نیست که ذبیحپور با توییتهای نسنجیده کار دست امنیت کشور داده است. پیش از این نیز در توییتی درباره دوربینهای مترو در حادثه بهوجودآمده برای آرمیتا گراوند خوراک ضدانقلاب را حسابی فراهم کرد و به خوبی یادشان داد که روی چه موضوعی تمرکز کنند؛ موضوعی که با اطلاعرسانی و شفافسازی در روزهای اول به خوبی مدیریت شد، اما ذبیحپور دوباره با من میدانمهایش کار را خرابتر کرد.
در انتخابات مجلس دوره گذشته نیز ذبیحپور بعد از اجماع اصولگرایان واکنش مثبتی در توییتهایش نشان داد و نوشت که الحمدلله اصولگرایان اجماع کردند؛ توییتی که باز هم نشان از رفتار نسنجیده شاخصترین خبرنگار صداوسیما در سالهای اخیر داشت و گویی صداوسیماییها یا حواسشان به توییتهای کارمندشان نیست یا اینکه گویا بدشان نمیآید ادعای علنی صداوسیما مبنی بر حمایت از برخی گروهها و جریانهای سیاسی بهشان بچسبد.
این در حالی است که پروتکلهای رسانهای در تمام جهان به این شکل است که خبرنگار حق ندارد خارج از قوانین و چهارچوب رسانهاش دست به چنین اقداماتی بزند و در صورت بروز چنین اشتباهاتی با مجازاتهای سختی روبهرو خواهد شد. اما اینطور که به نظر میرسد زور خبرنگار صداوسیما بیشتر از این حرفهاست و سریال گافهایش بعد از ابعاد سیاسی و اجتماعی حالا به قسمت امنیت ملی رسیده است. با گذشت بیش از ۲۴ ساعت از این توییت جنجالی و تا لحظهای که این یادداشت نوشته میشود نه ذبیحپور واکنشی نشان داده و نه حتی مدیران وی درباره این اظهارنظر سخیف صحبتی کردهاند. با این حال با توجه به پیشینه این خبرنگار عذرخواهی که بسیار دور از ذهن بعید به نظر میرسد، اما حداقل امیدواریم در ادامه فعالیتهای این
طعنه روزنامه اصولگرا به آمنه سادات ذبیح پور
روزنامه خراسان نیز نوشت: ساعاتی پس از حملات پهپادی پاکستان به خاک ایران، یکی از خبرنگاران صداوسیما در صفحه شخصی خودش و برخی از کانالهای تلگرامی درصدد بودند این خط خبری را جابیندازند که حملات پاکستان نشاندهنده وجود یک هماهنگی مخفیانه میان ایران و ارتش پاکستان بهمنظور دستیابی به هدف مشترک ریشهکن کردن تروریسم در دو سوی مرز است. سناریویی پرهزینه و دارای تبعات منفی بیشمار. در واقع پیام این خط خبری این است که ایران توافق و هماهنگی انجام داده است که خروجی اش تجاوز به خاک کشورمان می باشد!
افزون بر این که این سناریو به نوعی پیام ضعف و ناتوانی ما را در انهدام تروریستهای داخل خاک ایران میرساند و همچنین میتواند در اذهان بلوچها در ایران و پاکستان و افغانستان، تبعات سنگین سیاسی امنیتی داشته باشد. خبرنگار سیما این من میدانمهای زاید و البته خطرناک به پایان برسد.