کد خبر: ۸۸۹۲
تاریخ انتشار : ۱۷ مرداد ۱۳۸۴ - ۱۲:۲۰

آزادی گنجی شاید اقدام نمادین احمدی نژاد باشد

آفتاب‌‌نیوز : اما برای جهان غرب به ویژه امریکا، عمل بر اساس نتیجه گیری های شتابزده کاملا اشتباه خواهد بود زیرا ایران دارای نهادهای حکومتی پیچیده ای است و مراکز قدرت آن ذاتا خواهان ادامه تغییرات هستند. مهم تر از آن این است که هیچ یک از پایه های اصلی حکومت آن تغیر نیافته اند و بنابراین امکان فروپاشی نظام وجود ندارد بلکه حتی در مسائلی نظیر جنگ عراق و مذاکرات هسته ای برگ برنده ای در دست دارد. در این شرایط هر گونه فرصتی برای تعدیل برخوردهای ایران، البته اگر وجود داشته باشد، تنها از طریق تلاش ها مرتبط و جدی اروپا و امریکا ایجاد خواهد شد. 

احمدی نژاد از نظر ایدئولوژی هم چنان مرموز باقی مانده است ولی تنها به علت پنهان کردن باورهایش نیست بلکه به این دلیل است که باورهایش شدیدا انتزاعی هستند. گفته های او از زمان مبارزات انتخاباتی حاوی مطالب بسیاری در مورد عدالت اقتصادی، اسلام، عزت ملی و نیاز به حفظ منافع ملی در برابر بیگانگان بودند.

بهترین نشانگر عقاید وی موضع همراهان اوست که شامل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، نیروهای بسیج و جنبش آبادگران می شوند. تمامی آنها گروههایی کاملا محافظه کار بوده و در نظر جهان وجهه ای نه چندان مطلوب به سبب پشتیبانی از عملیات خشونت بار در خارج از کشور دارند. 

با این حال تغییر ریاست جمهوری احتمالا منجر به تغییرات اساسی در سیاست نخواهد شد بلکه به طور کاملا منتاقض تحلیلگران امریکایی بودند که موضع خود را به سرعت تغییر دادند. آنهایی که پیش از انتخابات پیروزی اصلاحات را در ایجاد تغییر، به سبب ساختار حکومتی ایران، موثر نمی دانستند، بلافاصله پس از انتخابات درباره این گردش به سمت راست در ایران هشدار دادند. در این وضعیت و با توجه به نظام سیاسی ایران موضع نخست واقعی تر می نماید. 

تغییرت داخلی در حکومت جدید ممکن است در حاشیه انجام شود و در نتیجه موجب برانگیختن جنجال جهانی نشود ولی در عین حال می تواند برای آنهایی که دست به تغییر زده اند کاملا جدی باشد. در زمینه خارجی، شیوه برخورد بیشتر به صورت مواجهه و فاقد گیرایی برای غربی ها خواهد بود و احتمالا در مدت کمی پیروزی غافلگیر کننده احمدی نژاد موجب تشدید تنش ها با واشنگتن و شاید بروکسل خواهد شد. 

احمدی نژاد که چهره ای نوظهور در عرصه دیپلماسی است، شیوه ساده تری از همتایان پیشین خود را دنبال می کرد و تنها کسی بود که در میان کاندیداهای ریاست جمهوری ایران از بهبود روابط با امریکا سخنی به میان نیاورد و حتی پس از پیروزی هم اشاره ای به این موضوع نکرد و به بهترین وجه ممکن به امریکا بی تفاوت بود. با این وجود مسائلی چون برنامه هسته ای ایران، منافع منطقه و اوضاع عراق از جمله موضوعاتی است ک در آینده نزدیک شاهد تغییر خاصی نخواهند بود. 

رییس جمهوری جدید ایران، نیاز به رابطه با امریکا را رد کرده و انتخاب او سبب تقویت موضع آنهایی در دولت امریکا شده است که از گذشته معتقدند بودند هر گونه رابطه با ایران تنها موجب ادامه یافتن حکومتی متخاصم و غیر دموکراتیک خواهد شد و همواره استراتژی« مشروعیت زدایی» از حکومت ایران را دنبال می کردند. 

در حالی که هر دو طرف باید وقفه کوتاه مدتی برای آرامش و دوری از این بیگانگی ایجاد کنند، این روند تداوم نخواهد داشت و یا دست کم در مورد مسئله عراق و فعالیت هسته ای این گونه نخواهد بود. 

با اینکه ایران از دوره خاتمی گذر کرده است، احمدی نژاد هم چنان با موقعیت های مشابه و بوش هم با مخمصه های گذشته روبروست. اما روند انتخابات و رد صلاحیت هزاران کاندیدا و سپس خطاهای احتمالی در شمارش آرا، واقعیت هایی را در مورد سیاست ایران آشکار ساخت که غرب نمی تواند به سادگی از آنها چشم پوشی کند: 

ـ حکومت ایران به هیچ وجه در حال فروپاشی نیست و هرگونه روندی در جريان اصلاحات برای احیا شدن به زمان نیاز دارد. در انتخابات اخیر هم که گزینه های بسیاری وجود داشتند، ایرانیان بر اساس مسائل اقتصادی رای خود را دادند و نه نیازها سیاسی. بدون شک اکثریت مردم خواهان اصلاحات هستند ولی آنرا در ابتدا به شکل رفاه اقتصادی می خواهند و احمدی نژاد فردی بودکه به این خواسته به بهترین شکل ممکن توجه کرد.

 در مقابل جنبش اصلاحات گویا قادر نیست راه خود را برای شرکت در نظام سیاسی کشور پیدا کند و تقریبا سازماندهی خود را از دست داده و فاقد رهبری قدرتمند است.
این جنبش سابقه هشت سال گذشته را در کارنامه خود دارد ولی نتوانست پاسخگوی نیازهای روزه مردم باشد.

 به عبارت دیگر هر چند که نارضایتی ها افزایش داشته باشند، فروپاشی حکومت ممکن نخواهد بود و اینکه امریکا تصور کند خشم عمومی می تواند به مخالفتی سازمان یافته تبدیل شده و حکومت را تغییر دهد، ایده ای کاملا متزلزل خواهد بود که هیچ موضوعی در ایران اعتبار آنرا تضمین نمی کند. 

ـ برخورد هماهنگ و جدی امریکا و اروپا در مورد مسئله هسته ای ایران باید وجود داشته باشد تا از وقوع بحرانی تمام عیار جلوگیری کند و در عین حال مقاصد اصلی تهران را هم نمایان سازد. تهدیدات اخیر ایران برای از سرگیری فعالیت تاسیسات هسته ای اصفهان، حاکی از این است که روند فعلی پاسخگوی این قضیه نبوده است. از این رو پیشنهادات بهتر شامل اجازه فعالیت ایران تحت بازرسی های شدید بین المللی و یا مدیریت مشترک سایت های هسته ای ایران باید ارایه شوند و در همان حال نگرانی های امنیتی تهران نیز برطرف شود تا گام نهایی به سوی شورای امنیت برداشته نشود. 

در مورد عراق، واشنگتن باید نهایتا با ایران وارد مذاکره شود تا شانس ثبات را در عراق افزایش دهد. با وجود همکاری های بالای منطقه ای به ویژه از سوی تهران، امریکا باز هم شاهد نا آرامی و تنش در اوضاع سیاسي عراق خواهد بود و مسلما بدون آن با وضعیت دشوارتری روبرو خواهد شد. 

ـ رابطه با امریکا و اتحادیه اروپا به معنای فرو نشاندن اوضاع نبوده و قطعا بی تفاوتی به موارد نقض حقوق بشر نیست. نخستین آزمون پیش رو وضعیت سلامت اکبر گنجی است که به سبب اعتصاب غذا شدیدا آسیب دیده است. آزادی او می تواند حرکتی مهم و نمادین در دولت احمدی نژاد باشد.
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پربحث ترین عناوین
پرطرفدار ترین عناوین