دو روز پیش بود که الهام پاوهنژاد بازیگر سینما و تلویزیون در اینستاگرام خودش خبر از فوت مادرش داد و حالا امروز عکسی از او زیر تابوت مادرش منتشر شد که کاربران فضای مجازی را تحت تاثیر قرار داد.
این عکس واکنشهای زیادی به دنبال داشت و رسول اسدزاده، روزنامهنگار نیز طی یادداشتی در همین رابطه نوشت:
من به جز تهران دست کم خاکسپاریِ مردگان و سوگواری در سه استان و در بین سه قوم را از نزدیک دیدهام، ترکها، لرهای لرستان و بختیاریهای خوزستان... در هر سه این اقوام و البته چنانکه در تهران هم رایج است، پیکر متوفی پس از شستشو و کفن، میرود روی دوش مَردان... البته این روال در شهرستانها، چون عجله کمتری برای دفن هست، کمی بیشتر از تهران طول میکشد. اما شکل رایجِ وداع با شخص مرده در بیشتر مناطق کشور ما این شکلی است که زنان شیون و مویه میکنند، مردها پیکر را تا گور حمل میکنند، مرده را به خاک میسپارند و داغ و سنگینیِ مرگِ عزیزان گاهی عادلانه و مساوی و گاهی ناعادلانه و شلخته تُخس میشود روی دوشِ بازماندهها... زنها از قدیم و ندیم مثل خیمه مینشینند دور قبر، بر سر و صورت میزنند و واویلا میخوانند... این کنار ایستادنِ زنها تابلویی آشنا از نحوه خاکسپاری و سوگواری در بیشتر مناطق کشور است. ما درباره سرزمین و فرهنگی حرف میزنیم که در آن اسم کوچک زنان و دختران در بخش فرزندان و بستگانِ اعلامیه وفات غایب است و هنوز در بخشهایی از آن زنها در ابتدای خاکسپاری نباید حاضر باشند. مردها مرده را میبرند خاک میکنند، آخرین مرد که فاتحه را خواند و قبرستان خالی شد جمع زنها میرسند تا گریه و شیونِ وداع را انجام دهند...، اما در این یک سال اخیر دو تصویر یک خدشه بزرگ، دست کم به باور و حافظه بصری من وارد کرده است... اولین بار ماهور دختر احمدرضا احمدی بود که سترگ و استوار رفت زیر پیکرِ پدر، شانه را ستون کرد تا جسد پدر روی دوش او آرام بگیرد. حالا الهام پاوه نژاد هم چنین کرده... نوزده بهمن در یک روز سرد و سربی و غمگین اینطور رفته زیر بارِ تشییعِ مادر تا نشان دهد قرار نیست پختن حلوا و خرما و ضجّه زدن تنها سهم دختر از بار سنگینِ مرگ پدر و مادر باشد... گاهی جسم و اندام زنانه به مانند روح زنانه میتواند، میزبانِ سوگِ والدین باشد... چه بسا با شکوهتر... ما در حال زندگی کردنِ یک برهه تاریخی هستیم. برههای که با تمام تلخیها، اشکها، و زخمهای عمیقی که بر جان و روح ما میزند، این امکان را برای ما زندگانِ این دوران رقم زده تا شاهدِ حیّ و حاضرِ تغییرات در فرهنگ کشورمان باشیم...
کاربری به نام الی هم با بازنشر این عکس نوشت: ایشون الهام پاوهنژاد هستن در مراسم خاکسپاری مادرشون! من خیلی این عکسو دوست دارم! شکستن تابوهای رایج به دست زنهای ایرانی بهم دلگرمی میده!
محمد هم اینطور واکنش نشان داد:ای دادای غم برجان نشسته چقدر سخته مادری روی دوش دختر خدا بهش صبر بده و مادر عزیزش رو رحمت کنه
کاربری به نام سونا هم در همین رابطه نوشت: من هم خودم پیکر پدر عزیزم رو نه رو دوش بلکه روی سرم گذاشتم و خودم پاهاشونو گرفتم و داخل خاک گذاشتم که باورم شه رفت برای همیشه
علی نوشت: تغییر خیلی خوبه به خصوص اگر در مورد محدودیتهای زنان باشه تو اعلامیههای ترحیم هم اسم دختران فوت شده رو مینویسن البته اینا کمترین حقوق زنان سرزمینمه امیدوارم روزی به همه حقوقشون دست یابند.
زهرا، اما نظر متفاوتی داشت: راستش من فکر میکنم این سنت به دلیل لطافت بیشتر روح خانمهاست و تصور بر دوش کشیدن تابوت برای من غیرممکن است.
الناز گفت: ما هم دو سال و نیم پیش در اعلامیه پدرم هم نام فرزندان دختر و هم نام نوههای دختر را نوشتیم و مطابق سلیقه ایشون سوگواری کردیم
شیوا نوشت: دقیقا ما هم این کارو کردیم برادرم ارتشی بود و موقع تشییع جنازهش سربازا تابوتو حمل میکردن و من و خواهر و مادرم رفتیم زیر تابوتو گرفتیم و خیلیها خواستن مانع بشن، ولی ما اجازه ندادیم خیلی سخته داغ عزیز به دل داشته باشی و دیگران از روی دلسوزی اجازه ندن سوگواری کنی
ویانا هم در انتها از تجربه خودش گفت: وقتی دو سال قبل من و خواهرم زیر تابوت مادرم رفتیم حرف و سخنها به گوشمان رسید که مگه دختر جنازه حمل میکنه، اما ما دخترانش بودیم چرا باید دیگران این کار رو میکردن ما بیل رو گرفتیم و اولین خاک را ریختیم و به جای سیاه قرمز پوشیدیم شاید سنتشکنی بود، اما خودمون بودیم بدون سانسور