داوینچیز در باره زن و شوهری است که به شکل اتفاقی یک تابلوی نقاشی فوقالعاده باارزش را در زیرزمین موزهای که در آن مشغول به کارند، پیدا میکنند. آنها تابلو را به مسئول موزه تحویل میدهند، اما آنچه بعد برایشان اتفاق میافتد، مسیرشان را عوض میکند و داستانهای دیگری را رقم میزند. سیما تیرانداز با تجربه بازی در کمدیهایی مثل دودکش، در این سریال حضور دارد و بدون شکلهای رایج بازی در کمدی، نقش زنی را بازی میکند که برخلاف باورهایش میپذیرد با همسرش دست به سرقت بزنند. او در این گفتگو از چالشهای بازی در نقش کمدی و کارهای جدیدش در تئاتر صحبت کرده است:
چه چیزی در مورد سریال داوینچیز وجود داشت که مجابتان کرد در آن بازی کنید؟
دو یا سه ماه قبل از شروع فیلمبرداری سریال، امین قوامی که یکی از دوستان قدیمی من است، با من تماس گرفت و گفت در حال ساخت سریالی هستیم که قرار است افشین هاشمی کارگردانش باشد. با تهیهکننده جلسهای داشتیم و قرار شد تلفنی با افشین هاشمی صحبت کنم. من کارهای افشین را دوست داشتم و همیشه دنبال میکردم. به همین دلیل برای بازی در داوینچیز اصلا تردید نکردم. چون میدانستم کاری که او پشتش باشد، قطعا کار خوبی خواهد شد. حتی بدون خواندن فیلمنامه پذیرفتم که در کار باشم. اول قرار بود این دو شخصیت که تابلوی باارزش را در موزه پیدا میکنند، مرد باشند. ولی افشین هاشمی گفت میخواهیم قرارداد همیشگی حضور دو مرد به عنوان شخصیت اصلی را بشکنیم و این موضوع من را بیشتر خوشحال کرد. برای این که سریالی که نقش پررنگتری برای زنان در جامعه متصور است، ارزش بیشتری دارد. به همین ترتیب قصه شروع به تغییر کرد و قسمت به قسمت فیلمنامه برای من فرستاده میشد. البته این را هم بگویم که قبل از من حضور سام درخشانی در سریال قطعی شده بود. من بازی و کارهای سام درخشانی را هم همیشه دوست داشته ام. وقتی سریال را خواندم متوجه شدم نقش خوب و پررنگی است و این که یک زوج برعکس سریالهای دیگر دارند متفاوت عمل میکنند و زن نقش پررنگی در آن دارند، دیگر شک نکردم که میخواهم در سریال باشم. این مسئله برای من نقطه قوت داوینچیز بود که باعث شد در آن بازی کنم.
در باره شخصیت ملیحه صحبت کنیم. آدم درستکار و قانعی که حتی فکر خلاف و دزیدن تابلو را نمیکند،، اما وقتی او و همسرش چنین تابلوی باارزشی را به موزه میسپارند و در جشن رونمایی از آن دعوت نمیشوند و حتی اسمشان هم برده نمیشود، سرخورده میشود.
همان طور که گفتید ملیحه شخصیت پیچیدهای دارد و با نوع نگاه آقای هاشمی این پیچیدگی بیشتر هم شد. قرار ما از اول این بود که در تمام قسمتهای سریال ملیحه و همسرش عاشق هم باشند و با هم خوب باشند و اتفاقاتی که پیرامونشان رخ میدهد، در رابطهشان تأثیر نگذارد. برای من این نگاه افشین هاشمی خیلی باارزش بود. چون برخلاف کلیشه سریالهای ایرانی بود که زن و شوهرها مدام با هم درگیرند و دعوا دارند. در این سریال به هیچ عنوان این شکل نبود. در مورد شخصیت ملیحه همانطور که شما گفتید، شخصیت درستکاری است، ولی آنچه او را اذیت میکند این است که درستکاری در این زمانه هیچ ارزشی ندارد و این موضوع او را سرخورده میکند. این یکی از مهمترین ویژگیهای ملیحه است که بازی کردنش هم بسیار سخت بود.
به پیچیدگیهای این شخصیت اشاره کردید. بیشتر از پیچیدگیها میگویید؟
ملیحه ارزش خوب بودن را میداند،، ولی به این باور رسیده است که در حال حاضر خوب بودن ارزشش را دست داده است. چون زمانهای است که ضدارزشها تبدیل به ارزش شدهاند. یکی از پیچیدگیهای این شخصیت همین است. به تبع آن هم به خاطر عشقی که به همسرش دارد و هم به خاطر ناراحتیاش و این که به چشم میبیند چقدر ارزشها بیارزش شدهاند، با همسرش همراه میشود و سعی میکند کاری را که دوست ندارد، به شکل درست انجام دهد. ملیحه عاشقانه همسرش را دوست دارد و نمایش این عشق که باید در سرتاسر لحظات این نقش جاری میشد، مهم و سخت بود. یادم است وقتی بازی میکردم آقای هاشمی میگفت درست است الان داری به همسرت گله میکنی،، ولی حتی همین الان هم بخش عاشقانه این رابطه را فراموش نکن و نامهربان نباش. اصلا یکی از چالشهای این نقش این بود که باید لحنم را کنترل میکردم که به هیچ عنوان شکل دعوا نداشته باشد و حتی در زمانی که این شخصیت با همسرش اختلاف دارد، نرم باشد.
صحنهای هم بوده که به شکل بداهه پیش رفته باشد و در متن وجود نداشته باشد؟
آقای هاشمی جزو کارگردنهایی است که میداند چه میخواهد و زبان را میشناسد و نوع نگاهش به شخصیتها به شدت درست است. به همین دلیل وقتی متن را مینویسد روی تک تک کلماتش فکر میکند؛ بنابراین اگر قرار بود تغییری در جملهها توسط بازیگر در صحنه ایجاد شود، باید قبل از فیلمبرداری اتفاق میافتاد. به جز تکههای بامزه و شیرینکاریهایی که در لحظه شکل میگرفت بقیه چیزها بداهه نبود.
این را هم باید بگویم که بازی زنها در نقشهای کمدی به نظرم خیلی چالش برانگیز است. چون ما خانمها در مواجهه با نقشهای کمدی آزادی عمل آقایان را نداریم. در نتیجه باید با وجود محدودیتهایی که داریم، شیرین باشیم، دوستداشتنی و باورپذیر به نظر برسیم و در عین حال از خط عبور نکنیم. این مسئله کار را بسیار سخت میکند. من و همکارانم مثل خانم ژاله صامتی با وجود تمام این محدودیتها سعی میکنیم شیرین باشیم و کمدی بازی کنیم.
با وجود همه این محدودیتها که گفتید، شما چندین کار کمدی دارید که جزو کارهای موفق شما هم هستند. به جز مسئلهای که مطرح کردید بازی در ژانر کمدی چه ویژگیهایی دارد؟
به نظر من بازیگری، بازیگری است. فقط ممکن است مدیومها متفاوت باشند. در شبکه نمایش خانگی دست بازیگر بازتر است و محدودیتها کمتر از تلویزیون است. این مسئله خیلی به بازیگر کمک میکند. تماشاگر هم با شخصیتهایی که در سریالهای نمایش خانگی میبینند، ارتباط بیشتری برقرار میکنند و برایش بسیار باورپذیرتر از شخصیتهایی است که در تلویزیون میبیند. به تبع این مسئله این سریالها مخاطبان بیشتری هم پیدا میکنند.
از تئاتر چه خبر؟ آخرین کار شما در تئاتر نمایش ۶۵۷ کار شهرام گیل آبادی بوده است. نمایش جدیدی روی صحنه نخواهید داشت؟
اگر فرصتی شود دوباره همین نمایش ۶۵۷ را اجرا خواهیم کرد. خودم هم دو تا کار کارگردانی برای سال دیگر دارم که امیدوارم که اتفاق بیفتد. من هیچ وقت از تئاتر دور نمیشوم. نمایش را خیلی را دوست دارم و خودم اصلا در تئاتر رشد کردهام.
بازی در تئاتر برایتان بیشتر برایتان جذاب است یا در کارهای تصویری مثل فیلم و سریال؟
باز هم میگویم بازیگری، بازیگری است. بازیگر در هر مدیومی بازی کند دارد نقشی را بازی میکند. پس مدیومها چندان تفاوتی ندارند. ولی تکنیکهای هر مدیوم با مدیوم دیگر متفاوت است. تکنیکهای بازیگری در تلویزیون، سینما و تئاتر با هم متفاوت است. پس به عنوان بازیگر باید کاری کنید که هم دوربین شما را دوست داشته باشد و هم تماشاگر وقتی روی صحنه هستید. اگر تکنیکها را بلد باشید، به نظر من موفق هستید و محدود به یک مدیوم و یک ژانز نخواهید ماند.