در حکم شروین حاجیپور آمده: «متهم موصوف را به مجازات درجه پنج از بابت تبلیغ علیه نظام به تحمل هشت ماه حبس، از بابت اغوا و تحریک مردم به اغتشاشات به تحمل سه سال حبس تعزیری با احتساب ایام بازداشت قبلی که مجازات اشد درباره متهم قابل اجرا میباشد. به استنناد بند پ، ح، ز از ماده ۲۳ قانون مجازات اسلامی، متهم را به مدت دو سال ممنوعیت خروج از کشور، جمعآوری دستاوردهای انقلاب در حوزه فرهنگی و انتشار آن در فضای مجازی خود، مطالعه و خلاصه نویسی کتاب حقوق زن در اسلام تالیف دکتر مطهری و کتاب زن در آیینه جمال و جلال تالیف آیت الله جوادی آملی، به میزان سی صفحه هریک به صورتی مجزی و دستنویس و انتشار آن از طریق فضای مجازی و ساخت موسیقی درباره جتایات آمریکا علیه بششریت در یک قرن اخیر و انتشار آن از طریق فضای مجازی، شرکت در دوره آموزشی مهارت رفتار و دانش در حوزه هنر محکوم مینماید.
بعد از انتشار حکم دادگاه شروین حاجی پور برخی چهرهها اینگونه واکنش نشان دادند:
* محمد بحرانی بازیگر و صداپیشه تلویزیون: هنر را تحمل کنید. ترانه را تحمل کنید. کمدی و کمدینها را تحمل کنید. انتقادها را بشنوید و تحمل کنید و بهشان فکر کنید. هنر نفَس جامعهاست. من به عنوان یک شهروند ساده، یک نفر از هشتاد میلیون نفر ایران، محترمانه، از ته دل و با تمام وجود از شما درخواست میکنم در حکم شروین حاجیپور تجدید نظر کنید.
* حسین مطهری، نوه شهید مطهری در مورد بخشی از حکم شروین، پیشنهاد داده است: من کاری از دستم برنمیآید جز اینکه میتوانم نوشتن خلاصه دو کتاب «نظام حقوق زن در اسلام» اثر شهید مطهری و «زن در آئینه جلال و جمال» نوشته حضرت آیتالله جوادی آملی را برای آقای حاجی پور به عهده بگیرم تا روزی که خوندن کتاب شهید مطهری مجازات تلقی نشود.
* کاوه یغمایی، خواننده و آهنگساز ساکن کانادا هم در اظهارنظری خواستار تجدیدنظر در حکم شروین حاجیپور شد و این حکم را غیرمنصفانه خواند.
* مرتضی جوادی آملی، فرزند آیت الله جوادی آملی از مراجع تقلید قم: نوشتن خلاصه کتاب «زن در آئینه جلال و جمال» پدرم، هرگز به منظور یک اقدام مجازاتى مورد نظر نبوده بلکه خود حرکتى ضد فرهنگى تلقى مىشود، امید است ضمن حفظ و حرمت جوانان به ویژه هنرمندان کشور در جهت رشد و ارتقاى علمى و فرهنگى کشور گامهاى شایسته اى برداشته شود.
وب سایت عصر ایران هم ضمن انتقاد از حکم خواننده ترانه «برای» در بخشی از یادداشت خود آورده است:
* گیریم شروین حاجی پور، مخالف بوده و در این باره، ترانهای هم ساخته است. سوال جدی و اساسی و بنیادین این است که آیا بیان مخالفت جرم است؟ و مهمتر این که آیا این نحوه مواجهه با مخالف، با مشی و سیره حضرت علی علیه السلام همخوانی دارد؟
* یا اگر شروین در وصف جنایتهای آمریکا که ما هم معتقدیم که حکومتی جنایت پیشه است - موسیقی بسازد، جوانان بر جانی بودن دولت امریکا واقف خواهند شد؟ یعنی تاکنون که چهار دهه است شعر و سرود و فیلم و سریال و سخنرانی و مراسم و خبر و گزارش و کاریکاتور و ... درباره جنایات آمریکا تولید شده، اثرگذار نبوده و حالا باید شروین حاجی پور موسیقی بسازد و کن فیکون کند؟!
روزنامه هممیهن در یادداشتی به قلم علی ورامینی درباره حکم شروین حاجیپور نوشت:
* در حکم محکومیت شروین حاجیپور آمده است که او محکوم به خواندن دو کتاب از آیتالله مطهری و جوادیآملی است و علاوه بر آن، باید محصولاتی هنری درباره دستاوردهای انقلاب و جنایات آمریکا علیه بشریت بنویسد. من میگویم که با این حساب، او را به اشد مجازات برسانید و سکان وزارت فرهنگ و ارشاد را به او بسپارید که مادامالعمر ناچار باشد با این مواردی که در حکمش آمده است درگیر باشد.
* نمیدانم که کدام قاضی عالمی چنین حکمی به این هنرمند جوان داده و نهادهای بالادستی این حکم را تایید کردهاند، یا نه، ولی اگر این حکم حقیقی است و نظر زعمای دستگاه قضا هم چنین است من هم بهطور جد عرض میکنم که او را به صدر وزارت فرهنگ بنشانید و محکومش کنید لااقل برای یکدوره یکساله سیاستهای فرهنگی کشور را پیش ببرد. مگر جز این است که وزارت فرهنگ باید برنامهریزی برای همانکارهایی کند که شروین حاجیپور محکوم به آن شده است. مگر جز این است که نهادهای عریض و طویل دولتی و حکومتی در همه اینسالها بودجههای کلانی گرفتهاند تا آن کاری کنند که امروز مجازات حاجیپور است. همه این کارها را به این جوان خوشذوق بسپارید که با یک دوربین موبایل و ساز ارزان، پربینندهترین ویدئو تاریخ ایران را ساخته است.
* به نظر که هوش و ذوق قاضی در این حکم نهان است و گویی میخواسته با این حکم بیش از آنکه شروین حاجیپور را مجازات کند نهیبی به مسئولان کشور، بهخصوص مسئولان فرهنگی کشور بزند. به آنانکه میلیاردها تومان خرج میکنند برای محصولاتی که خود سازندگانش هم رغبت دوبار دیدهشدن آن را ندارند. به آنانکه توانایی این را دارند تا جشنواره فجر، بزرگترین آوردگاه هنری این کشور را در حد جشن تابستانه فرهنگسرای منطقه تقلیل دهند.
* احتمالاً قاضی محترم میخواسته با این حکم به سکانداران فرهنگی این را گوشزد کند که ما از شعار صدور انقلاب به جایی رسیدیم که ارزشهایمان و تولید محصول درباره این ارزشها مجازات تلقی میشود.
* جناب قاضی حتماً میدانسته که پربینندهترین ویدئوی تاریخ شبکههای اجتماعی در ایران حتماً حاوی نشانههایی است برای آنانکه بخواهند بیاندیشند. اولین نشانه اینکه، به ما میگوید جامعه (جامعه واقعی نه آن جامعه آرمانی مورد نظرشان که در صداوسیما بازنمایی میشود) به شنیدن و دیدن چهجنس محصولات فرهنگی راغب است. نشانه دیگر اینکه، همه بودجههای نجومی و سازمان عریض و طویل کشور اگر فهم واقعی از جامعه وجود نداشته باشد، قافیه را به جوانی بیست و چندساله که در کنج خانهاش موسیقی میسازد، خواهد باخت. نشانه دیگر این است که همه این ۴۵ سال ریلگذاری فرهنگی، به بیراههای رفته است که حالا باید جوانی را که، چون هنرش مورد اقبال بسیار گسترده عام قرار گرفته و هنرش در راستای ایدئولوژی ساختار سیاسی نبوده است، مجازات کرد.
* جناب قاضی حتماً بهتر از همه ما اینها را میدانسته و شاید با این حکم میخواسته که حواس آنان را که باید جمع کند. وگرنه چطور میتوان دانش را بهمثابه مجازات در نظر گرفت و گفت که باید کتاب فلان متفکر را خواند. اینطور که هم وهن آن متفکر است، هم کاری عبث. یا قاضی حتماً میدانسته که هیچ اثر هنریای بدون اینکه جوشیده از ذهن و خلاقیت هنرمند نباشد، نمیتواند با مخاطب ارتباط برقرار کند. نمونهاش هم که بیشمار است، محصولات سفارشی بیشماری که مدیر برای پُر کردن بیلان کاری خود سفارش میدهد و سازنده برای جیب خود. هر دو گروه به هدف خود میرسند و این میان فقط پولی از بودجه عمومی مصروف آثاری شده که یا در آرشیو سازمانها، خاک میخورند یا باید بهزور هزار برنامه و بسیج کردن دانشآموزان مدارس و سازمانهای دولتی اندک مخاطبی برای آن دستوپا کرد.
* حالا که در حکم او آمده این یاغی خطرناک برای نوع بشر از کرده خود پشیمان نیست و اصرار دارد که کار خطایی نکرده، حتماً ناچارش کنید که دوران مجازاتش را بهعنوان مسئول سیاستگذاری فرهنگی این کشور سپری کند؛ شاید استعداد، زیرکی و مخاطبشناسی در کنار بودجههای نجومی گرهای از کار فرهنگی شما باز کرد.