آفتاب: «رکسانا صابری»، یک روزنامه نگار ایرانی ـ آمریکایی که بیش از سه ماه را در زندان اوین در ایران سپری کرد، مدعی شد تحت «فشار شدید روانی و ذهنی» قرار داشته است. صابری همچنین گفت اعترافش غیر واقعی بوده، چرا که امید داشته است این امر بتواند به آزادی او کمک کند.
به گزارش سرویس بینالملل آفتاب، رکسانا صابری که در اولین مصاحبه خود پس از آزادی از زندان اوین و با رادیو NPR سخن میگفت، مدعی شد بازجویان ایرانی به وی فشار وارد کردهاند تا بگوید یک جاسوس است.
صابری همچنین در مورد نحوه بازداشت خود ابراز داشت: «ساعت 9 صبح بود و من در خانه بودم که 4 نفر از وزارت اطلاعات به خانه من آمدند. آنها کامپیوتر و تعدادی از اسناد و کتابهای من را ضبط کردند و من را به ساختمان دیگری برای بازجویی انتقال دادند. هیچ کدام از همسایهها، بازداشت من را ندیدند».
وی افزود: «من به دلیل خریدن الکل و یا نداشتن مجوز خبرنگاری بازداشت نشدم. بازجویان به من گفتند در حال جاسوسی برای آمریکا هستی. اما من به آنها گفتم مشغول انجام مصاحبه برای نوشتن یک کتاب هستم. امیدوارم بودم از این کتاب برای نشان دادن تصویری کاملتر از ایران، استفاده کنم».
صابری در این مصاحبه که روز پنجشنبه پخش شد، مدعی شد: «من بسیار ترسیده بودم. بازجویان من را تهدید کردند و گفتند در صورتی که به جاسوسی برای آمریکا اعتراف نکنی، ممکن است سالهای زیادی اینجا بمانی – 10 یا 20 سال - و یا حتی ممکن است اعدام شوی».
رکسانا صابری همچنین ادعا کرد در طول مدتی که در زندان اوین بوده است، گاهی اوقات را در سلول انفرادی گذرانده است. وی در عین حال تاکید کرد مورد شکنجه فیزیکی قرار نگرفته است.
صابری که ملیتی ایرانی – آمریکایی دارد افزود: «زمانی که برای بار اول با پدر و مادرم تماس گرفتم، بازجویان به من فشار وارد کردند تا به پدر و مادرم بگویم از موقعیت خود اطلاعی ندارم، به دلیل خرید الکل بازداشت شدهام و ظرف چند روز آینده آزاد خواهم شد. پدر و مادرم فکر میکردند به دلیل خرید الکل بازداشت شدهام. من تلاش کردم به نوعی به آنها بفهمانم که دروغ میگویم اما متاسفانه آنها متوجه نشدند».
صابری در پاسخ به این سوال که چگونه تلاش کرد این موضوع را به پدر و مادرش بفهماند، گفت: «چیزی شبیه به این جمله گفتم که به مادر بگو از این که نتوانستم به تولد پدربزرگ بیایم، متاسفم. [واقعیت آن بود که] پدربزرگ من چندین سال پیش فوت کرده بود. فکر میکنم پدر و مادرم آن قدر استرس داشتند که حرفم را متوجه نشدند».
پس از آزادی صابری، یکی از وکلای وی با نام «صالح نیکبخت»، گفته بود: «رکسانا به گزارشی در مورد حمله آمریکا به عراق که توسط مرکز بررسیهای استراتژیک [ریاستجمهوری] تهیه شده بود، دست پیدا کرده بود. از نظر مرکز بررسیها، گزارش مورد نظر یک گزارش طبقهبندی شده بوده است. اما رکسانا به هیچ وجه از آن استفاده نکرده بود». [+]
صابری در رابطه با این اتهامات گفت: « دولت ایران ادعا کرد، به سندی طبقهبندی شده دست پیدا کردهام، اما فکر نمیکنم این سند، طبقهبندی شده بوده باشد. اینجا ایران است و سیستم اینجا، چندان شفاف نیست. من شنیدهام چنین اسنادی دارای مهر طبقهبندی شده هستند. سند مورد نظر، دارای چنین مهری نبود. سند، قدیمی و مربوط به سال 2002 بود و هیچ اطلاعاتی در بر نداشت که قبلآ آشکارا و چندین بار اعلام نشده باشد».
وی در پاسخ به این سوال که آیا میتواند بازگشت به ایران را تصور کند، گفت: «به آمریکایی، ژاپنی و ایرانی بودن خود افتخار میکنم. من به ایران رفتم، چرا که قصد داشتم در مورد کشوری که پدرم در آن به دنیا آمده، بیشتر بدانم و زبان یاد بگیرم. من عشق ورزیدن به این کشور را آموختم. اکثر مردم آنجا نسبت به من، بسیار مهماننواز، مهربان و سخاوتمند بودند. قطعآ امیدوارم روزی به آنجا بازگردم».