آفتابنیوز : آفتاب: دبيرکل نهضت آزادی ايران گفت: «ديپلماسی دولت نهم در زمينه هستهای منفعلتر از هميشه است».
به گزارش گروه سیاسی آفتاب، ابراهيم يزدی در گفتگویی با ایلنا با اشاره به اينکه ارزيابی کارشناسانه از ديپلماسی هستهای بايد بر مبنای ميزان همسويی اين سياستها با منافع ملی سنجيده شود، گفت: «در اين چهار سال دولت نهم حرف خودش را میزند، غربیها هم حرف خودشان را میزنند و پيشرفتی در موضوع ديده نمیشود».
وی افزود: «در حالی که پيشرفتی ديده نمیشود، اعتبار بينالمللی کشور هم خدشهدار شده است و در مجموع وضعيت انفعالی وسيعی ديده میشود».
وزير خارجه دولت مهدی بازرگان با اشاره به اينکه ديپلماسی يک امر متصلب و خشن نيست، گفت: «انعطافپذيری يک ضرورت بنيادين برای پيشرفت و موفقيت در دنيای بينالملل است و اگر در دوران اصلاحات هم در عين تاکيد بر تداوم غنیسازی، به طور موقت و معدود با توقف غنیسازی موافقت شد، در راستای انعطافپذيری و برای بهرهگيری از فرصت مذاکره بود».
يزدی با تاکيد بر اينکه احمدینژاد در انتقاد از سياستهای هستهای دولت اصلاحات، آدرس را اشتباه میدهد، گفت: «سياست خارجی ايران بخصوص در زمينه هستهای تحت مديريت شورای عالی امنيت ملی که متشکل از نمايندگان رهبری، مجلس، دولت و ديگر نهادهاست، قرار دارد و بر اساس قانون، اين سياستها بايد به تاييد مقام رهبری هم برسند. بر اين اساس بايد گفت که کسانی که تصميمات دوران اصلاحات و مديريت پرونده هستهای را زير سوال میبرند، به سياستهای مصوب شورای عالی امنيت ملی حمله میکنند».
وی در تبيين وضعيت اعتبار بينالمللی ايران در دوران اصلاحات، اظهار داشت: «در سياست خارجی، تامين بخش مهمی از مصالح ملی معطوف به اعتبار ملت و کشور در جهان بيرون است».
دبيرکل نهضت آزادی با اشاره به اينکه اعتبار بينالمللی ملت از چند نقطه منشاء میگيرد، افزود: «يکی از مهمترين منابع اعتبار بينالمللی سابقه تمدنی و فرهنگی است. از اين لحاظ سابق تمدنی و فرهنگی قوی ايران و خدماتی که به ساير تمدنها کرده است، يک پشتوانه قوی بوده و هست».
وی افزود: «البته در دوران جنگ سرد، وضعيت متفاوت بود. يعنی ميزان اعتبار بينالمللی هر کشور وابسته به ميزان رابطهای بود که با يکی از بلوکهای شرق يا غرب داشت. اما در جهان جديد، بخصوص پس از انقلاب الکترونيک، ميزان مقبوليت ملی و داخلی يک دولت نيز منبعی برای اعتبار بينالمللی دولت توصيف شد».
يزدی خاطر نشان کرد: «با اين دو پيش فرض و در بررسی وضعيت اعتبار بينالمللی ايران در دوران اصلاحات بايد گفت که چون خاتمی رای بسيار بالايی از مردم کسب کرده بود و دارای يک شخصيت فرهنگی قوی بود، توانست به ارتقا شخصيت بينالمللی ايران کمک موثری کند».
وی تصريح کرد: «در شرايطی که فضای بينالملل تحت تاثير تئوری جنگ تمدنها بود، خاتمی با اتکا به سابقه تمدنی قوی، پيشنهاد گفتوگوی تمدنها را مطرح کرد و سازمان ملل هم يک سال را به عنوان سال گفتگوی تمدنها مطرح کرد».
يزدی دامه داد: «همچنين در سخنرانی خاتمی در يونسکو، شاهد بوديم که دگرانديشهای مقيم خارج از کشور، چپها و کسانی که با اساس نظام جمهوری اسلامی مخالف بودند، به صراحت فرهيختگی خاتمی را مورد ستايش قرار دادند».
وی تاکيد کرد: «اگر اين سخنرانیها و اکنشها را با سخنرانیهای احمدینژاد در سازمان ملل و يا دوربان ۲ مقايسه کنيم، میتوانيم به روشنی تفاوتها را بسنجيم و دريابيم که اين دو چقدر در خدمت افزايش اعتبار بينالمللی دولت و ملت ايران بودهاند».
وزیر خارجه دولت مهدی بازرگان يادآور شد: «در دوران ملیشدن صنعت نفت، زمانی که انگليسیها و آمريکايیها با تمام قوا عليه ايران موضع داشتند، حضور و سخنرانی مصدق در دادگاه لاهه، به عنوان يک رهبر ملی و فرهيخته چنان مورد استقبال جهانيان قرار گرفت و موثر واقع شد که تا مدتها صندلي که مصدق روی آن نشسته بود، را به عنوان يک نماد حفظ کردند و حتی توريستها را برای بازديد از اين صندلی میبردند».
دبيرکل نهضت آزادی تاکيد کرد: «روشن است که هرچه اعتبار بينالملی دولت و ملت بيشتر باشد، امکان تاثيرگذار و موفقيت بيشتری در ديپلماسی عمومی و سياست خارجی فراهم میشود و از اين منظر، روشن است که خدشهدار شدن و کاهش اعتبار بينالمللی ملت ايران و دولتش در چهار سال گذشته، امکان تاثيرگذاری وسيع در حوزههای مختلف را به شدت کاهش داده است».