آفتاب- سرویس بینالملل: «فرهاد» و «مهناز» نمونه بسیار خوبی از زوجهای ایرانی هستند. آنها هر دو مهندس هستند و 6 سال است که عاشق یکدیگرند، اما نمیتوانند از عهده مخارج ازدواج برآیند؛ چرا که حتی خرید آپارتمانی 1 خوابه، از عهده توانایی آنها خارج است. نکته قابل توجه آن است که این اتفاق در حالی رخ میدهد که هر دوی آنها شغلهای متوسط و مناسبی دارند.
این واقعیت، رابطه آنها را تحت تاثیر قرار داده و آنان را مجبور کرده است به فکر ترک ایران بیافتند. «فرهاد» و «مهناز»، دولت را به خاطر این وضعیت، مقصر قلمداد میکنند.
«مهناز» میگوید: «ما تنبل نیستیم و در عین حال توقع چندان بالایی هم نداریم».
این روزها، عبارت «بحران ازدواج» در محافل مختلفی از جمله مناظرههای انتخاباتی، روزنامهها و وبلاگها، به موضوعی مهم بدل شده است. «بحران ازدواج»، همچنین در میان مقامات دولتی و ایرانیان عادی، به عنوان یکی از جدیترین مشکلات کشور تلقی میشود. این عبارت، افراد جوان رو به گسترشی را در بر میگیرد که در سن ازدواج قرار دارند و قادر نیستند از پس هزینههای آن برآیند و یا آنکه در سن ازدواج قرار دارند و نمیخواهند ازدواج کنند.
آمارهای رسمی حکایت از آن دارد که در حال حاضر، 13 تا 15 میلیون ایرانی، در سن ازدواج قرار دارند. در صورتی که این آمار را قابل استناد فرض کنیم، سالانه 1 میلیون و 650 هزار ازدواج جدید باید در ایران ثبت شود. اما آمار واقعی، حدود نصف رقم فوق را نشان میدهد.
این در حالی است که جوانان ایرانی، به دلیل مواضع افراط گرایانه دولت [احمدینژاد] در دنیا و همچنین ویران شدن اقتصاد، از قبل به جوش آمدهاند. عصبانیت آنها، به سادگی خودش را در سیاست نشان میدهد. جوانانی مانند «فرهاد» و «مهناز»، رای خود را بر این پایه قرار میدهند که چه کسی بهتر میتواند جوابگوی مشکلات آنها باشد.
«تایم» همچنین نوشته است ایران در گذشته، جامعهای بود که مردم در آن زود ازدواج میکردند. [ازدواج زودهنگام در گذشته] نوعی اجبار اجتماعی به حساب میآمد؛ چرا که در فرهنگ اسلامی، رابطه جنسی پیش از ازدواج و روابط دختر و پسر، منع شده است.
مادرم [مادر نویسنده ایرانی گزارش تایم] زمانی که 28 سال داشت، ازدواج کرده است. اما امروز، دختران ایرانی به طرز بی سابقهای در حال ورود به دانشگاه هستند – آنها بیش از 60 درصد دانشجویان ایرانی را تشکیل میدهند – و به طور معمول پس از فارغ تحصیلی از دانشگاه، وارد بازار کار خواهند شد.
این موضوع، تمرکز آنها را از محیط خانه تغییر داده، ازدواج را برای آنان به اولویتی نه چندان مهم تبدیل ساخته و انتظارات آنها را در مورد ازدواج و شوهران آینده، دگرگون کرده است.
[امروزه] جوانان ایرانی سبکهای زندگی روشنفکرانهتری را دنبال میکنند و از رسوم پدر و مادرشان دوری میگزینند؛ همین امر سبب شده است سن ازدواج به طور پیوسته افزایش یابد.
این موضوع دولت مذهبی ایران را نگران میکند؛ چرا که دولت، نگرشهای در حال تغییر جوانان نسبت به تمایلات جنسی را خطری مستقیم علیه ارزشهای محوری انقلاب اسلامی تلقی میکند. «محمد جواد حاجی علی اکبری»، رییس سازمان ملی جوان ایران، سال پیش گفته بود: «بمبی جنسی که با آن مواجه هستیم از بمبها و موشکهای دشمن خطرناکتر است».
متاسفانه، مدیریت اقتصادی دولت [احمدینژاد] ضعیف بوده است، نرخ تورم و بیکاری بالا بوده و قیمت ملک سر به آسمان گذاشته است. همه این عوامل در کنار یکدیگر، بحران ازدواج و نارضایتی جوانان را عمیقتر کرده است.
«امیر حکمتی»، یک جوان 31 ساله ایرانی است که درآمدی معادل پانصد هزار تومان در ماه دارد. وی با پشتکار، پول خود را پس انداز نموده است. «حکمتی» همچنین موفق شده است دریافت یک وام را از سازمانی که در آن مشغول به کار است، تضمین کند. او مبلغ کمی را نیز از پدر و مادرش گرفته است، اما علیرغم همه اینها، «حکمتی» حتی نمیتواند یک آپارتمان نقلی و دور از مرکز شهر برای خودش دست و پا کند.
دو دختری که مورد پسند وی قرار گرفته بودند، درخواستهای او مبنی بر ازدواج را رد کردند. دلیل آنها آن بود که «حکمتی» خانهای متعلق به خودش در اختیار ندارد.
تجربه «امیر حکمتی»، نمونهای معمول برای جوانان ایرانی است. این در حالی است که در طول دوره ریاست جمهوری محمود احمدینژاد، قیمت ملک در سراسر کشور، سر به آسمان گذاشته است.
اقتصاد دانان، سیاستهای اقتصادی فاجعهآمیز محمود احمدینژاد را در این مورد، مقصر میدانند. گفتنی است قیمت آپارتمان در پایتخت، در بین سالهای 85 و 87، بیش از دو برابر رشد داشته است.
در حالی که ایرانیان، خود را برای انتخابات ریاست جمهوری 22 خرداد در روز جمعه آماده میکنند، احمدینژاد با این چشمانداز مواجه است که همان نارضایتی اقتصادی وسیعی که منجر به پیروزی او در سال 84 شد، هم اکنون میتواند او را از قدرت کنار بزند.
«سمیرا»، 27 ساله که کارش در زمینه تبلیغات است و به تازگی نامزد کرده است، یکی از میلیونها جوان ایرانی است که نگرانیهایش در مورد ازدواج، بر روی انتخاب کاندیدای مورد نظرش تاثیر خواهد گذاشت. او میگوید: «احمدینژاد قول داده بود قیمت مسکن را پایین بیاورد، اما چنین چیزی هرگز اتفاق نیفتاد».
«سمیرا» همچنین اضافه میکند در صورتی که وی و نامزدش فقط بخواهند بر روی حقوقشان تکیه کنند، هرگز قادر نخواهند بود صاحب خانه شوند. این موضوع، یک دلیل کلیدی است که آنها قصد دارند به «میر حسین موسوی» رای دهند. مهندس موسوی - کاندیدای اصلاحطلبان – اقتصاد را محور اصلی سخنرانیهایش قرار داده است. «سمیرا» و نامزدش، همانند بسیاری از جوانان ایرانی امیدوارند رییسجمهور جدید، ازدواج را بار دیگر ممکن سازد!