آفتابنیوز : آفتاب: روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله امروز 23 تیر 88 آورده است:
در جهان معاصر هر فردی که مختصر شناختی درباره عالم سیاست داشته و یا اندکی در حوزه سیاست بینالملل مطالعه کرده باشد با واژه «جنبش عدم تعهد» آشناست. اصولا «جنبش» به حرکت یا رفتار گروهی نسبتا منظم و پایدار برای رسیدن به هدفهای سیاسی و اجتماعی معین و براساس نقشه مشخص که ویژگیهای «اصلاحی» و یا «انقلابی» دارد گفته میشود. «عدم تعهد» نیز به راهبردی اطلاق میشود که در روابط بینالملل مبتنی بر عدم وابستگی به قدرتهای جهانی و دوری جستن از بند و بستهای تعهدآور به بلوکهای قدرت در صحنه بینالمللی است.
پس از جنگ بینالمللی دوم که جهان به دو بلوک و یا اردوگاه شرق و غرب تقسیم شد هر یک از کشورهای دیگر جهان نیز ناگریز در زیرمجموعه اقماری این دو قطب قرار گرفتند برخی رهبران کشورهای آسیایی و افریقایی از قبیل نهرو سوکارنو عبدالناصر و تیتو که رگههایی از استقلال و عدم وابستگی در عملکرد آنها وجود داشت در اجلاسی در اندونزی مباحثی از قبیل ناپیوستگی به قدرتها بیطرفی و یا عدم وابستگی را مطرح و سازمانی بینالمللی از کشورهای جهان سوم را در باندونگ تحت عنوان «جنبش عدم تعهد» برای ایجاد راهی سوم با ساختاری تشکیلاتی و اصول رفتاری مشخص پایهگذاری کردند.
هر چند این جنبش در آغاز کار به خاطر حضور رهبرانی قدرتمند در برابر بلوکبندیهای دو ابرقدرت شرق و غرب مقاومت کرد و در کاهش تنشهای منطقهای به ویژه استعمارزدایی از کشورهای افریقایی نقش قابل توجهی بازی کرد اما متاسفانه با گذشت زمان و نفوذ قدرتهای بینالمللی در رهبران برخی کشورها راهبرد و کارآمدی جنبش زیر سئوال قرار گرفت و بالطایف الحیل بر تصمیمهای آن تاثیرگذاری شد. ابرقدرتها از یکسو با حمایت از کشورها و عناصر ناهمگون با ترکیب جنبش در داخل این مجموعه تاثیرگذاری کردند و از سوی دیگر با ایجاد جناحهای داخلی برای حمایت از سیاستهای بلوکهای قدرت تصمیمگیری و ضمانت اجرایی تصمیمات اجلاس را تحت تاثیر قرار دادند.
متاسفانه کار به جایی رسید که بسیاری از کشورهای عضواین جنبش به کشورهایی کاملا متعهد و یا نیمه متعهد نسبت به قطبهای سیاسی تبدیل شده و جنبش را از کارآیی انداختند در حالیکه با توجه به کمیت کیفیت و ظرفیت بالقوه و بالفعل کشورهای عضواین جنبش میتوانست نقش فعال و سازندهای در عرصه بینالملل ایفا کند.
با گذشت زمان کار به جائی رسید که واژه «جنبش غیرمتعهدها» به واژهای بیمحتوا تبدیل شد و رکود و انفعال و حتی وابستگی به جای آن نشست. نگاهی به اجلاسیههای اخیراین جنبش از پائینترین سطوح کارشناسی و دبیرخانهای تا بالاترین آن که سطح وزرای خارجه و سران است نشان میدهد که این جنبش آنچنان رنگ باخته و از خط مشی استقلال طلبانه و فعال خود دور افتاده که ازاین پس هیچ انتظاری از آن نمیتوان داشت واین توقع که جنبش عدم تعهد نقش فعالی در ساختارهای قدرت جهانی برعهده بگیرد عبث و بیهوده است.
واقعیت اینست که جهان در آستانه یک وضعیت استثنایی و سرنوشتساز قرار دارد؛ مردم جهان از یکسو با چالشهای بزرگ و بعضا طاقت فرسایی مواجه هستند و از سوی دیگر به دنبال رقم زدن آیندهای مستقل روشن و عاری از سلطهگری و سلطهپذیری میباشند. در مناطقی مثل فلسطین افغانستان و عراق و کشورهایی از افریقا شعلههای ناامنی اشغالگری و استعمار بر افروخته شده و زندگی را بر ساکنان آن تلخ و دردآور ساخته است. در مناطقی از جهان ناامنیها مزمن و کهنه شدهاند و جنبش عدم تعهد تاکنون راهی برای پایان آن پیدا نکرده است که فلسطین اشغالی از جمله این مسائل است .
یک زخم 60 ساله بر پیکر فلسطین هنوز درمان نیافته و در مقابل چشمان این سازمان پر تعداد بینالمللی همه روزه شاهد نسلکشی محاصره و بستن راههای ارتباطی و رفتارهای غیرانسانی رژیم صهیونیستی هستیم. ناامنیها و اشغالگریها در عراق و افغانستان در ابعاد یک فاجعه انسانی و بیش از یک میلیون نفر را به کام خود کشیده و حکومتهای سلطهگر به چپاول منابع ثروتاین دو کشور در مقابل چشمان بیتفاوت سران کشورهای غیرمتعهد مشغول هستند.
متاسفانه گسترش رقابتهای جنون آمیز تسلیحاتی تولید و انباشت سلاحهای اتمیانتقال بحرانهای اقتصادی به کشورهای جهان سوم تحمیل سلطه اقتصادی از طریق قوانین سازمان تجارت جهانی انحصارگرایی در علم و فناوری و جلوگیری از انتقال آن به سایر کشورها تحمیل فرهنگ سلطه و انهدام فرهنگهای بومی و تخریب هویت ملی و پایههای انسجام ملتها از ابعاد مداخلات آشکار قدرتهای سلطهگر بر نظام بینالملل و کشورهای در حال توسعه و عقب نگهداشته شده است که متاسفانه نهضت غیرمتعهدها نه تنها راه حلی برای آنها ارائه نکرده و بلکه بعضا در جهت خواست قدرتهای جهانی عمل کرده و تسلیم فشارهای آنها شده است.
در کنار این همه عقب ماندگی و انفعال در مسائل بینالمللی این روزها جنبش عدم تعهد درحال برگزاری نشست سران در شرم الشیخ مصر است شهری که در تاریخ معاصر به برگزاری اجلاسهای خفت بار و سازشکارانه شهرت یافته است. قرار است دراین اجلاس ریاست جنبش عدم تعهد که در یک مدت سه ساله با کوبا بود به مصر واگذار شود.
این حادثه یعنی ریاست رژیم مبارک بر اجلاس عدم تعهد لکه سیاهی بزرگ بر پرونده سازمان فراگیری است که روز به روز از اهداف و کارکردهای اصلی خود دور مانده و بااین تغییر و استقرار ریاست یک رژیم وابسته و کارگزاران ابرقدرتها بر آن ازاین پس از مسیر اصلی خود دورتر میافتد. بنابراین ریاست رژیم کمپ دیویدی مصر که تابحال از آن کارنامهای جز خیانت به آرمان فلسطین و دلالی برای آمریکا و رژیم صهیونیستی وجود ندارد بر جنبشی با 48 سال سابقه و 118 عضو معنای دیگری جز کوبیدن آخرین میخ بر تابوتاین جنبش بی تحرک و زدن چوب حراج بر اهداف آن ندارد.