کد خبر: ۹۰۸۶۶
تاریخ انتشار : ۲۴ تير ۱۳۸۸ - ۱۰:۴۹

سرمقاله جمهوری اسلامی؛ بحران محیط زیست و چند سئوال

آفتاب‌‌نیوز : آفتاب: روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله امروز 24 تیر 88 آورده است:

 درحالیکه بحران زیست محیطی ناشی از گردوغبار و «ریزگردها» فروکش کرده است خبرهائی از راه می‌رسد که احتمال هجوم گردوغبار در مقیاسی وسیع‌تر با حجم عظیم‌تری از «ریزگردها» را مطرح می‌کند.

حتی اگر‌این پیشگوئی‌ها نیز محقق نشود و احتمال مواجهه با یک بحران زیست محیطی قریب الوقوع نیز مطرح نباشد فرصتهای مناسبی وجود دارد که روند تحولات مرتبط با‌این پدیده را مرور کنیم . نقاط قوت و ضعف در تصمیم گیری‌ها و اقدامات مهار کننده را ارزیابی نمائیم و بمنظور بهتر ساختن شرایط مقابله با چنین پدیده‌ای به جمع بندی‌های واقع گرایانه‌ای دست یابیم .

اگرچه ‌این پدیده باعث اختلال جدی در زندگی نیمی ‌از شهروندان در بخش عظیمی ‌از کشور شد ولی به نظر می‌رسد برای ‌این امور متولی خاصی که خود را «مسئول و پاسخگو» بداند وجود ندارد و در قبال بحرانهای مشابه نیز بی دفاع هستیم . البته سازمان حفاظت محیط زیست در آخرین روزهای بحران تحرکاتی از خود نشان داد که همین رفتارهای دیرهنگام و اقدامات سطحی نشان داد بی دفاع بودن کشور در قبال ‌این پدیده یک اتهام نیست بلکه واقعیت دردناکی است که نمی‌توان از کنار آن به سادگی گذشت .

واقعیت ‌اینست که سازمان حفاظت محیط زیست دراین زمینه کاملا «منفعل» و در صحنه اطلاع رسانی «مطلقا غایب» بود. رئیس‌این سازمان با انجام سفر شتابزده به بغداد تفاهم نامه‌ای را با نخست وزیر عراق امضا کرد.‌این اقدام دقیقا در شرایطی صورت گرفت که ابعاد گردوغبار به تهران رسیده و مرکز کشور شاهد چندین روز آشفتگی ناشی از «تعطیلی غیرمنتظره» بود.

کسانی که به مسائل زیست محیطی آشنا هستند و روند تدریجی و زمانبر‌این قبیل پدیده‌هائی را درک می‌کنند بهتر می‌توانند شهادت دهند که سازمان حفاظت محیط زیست حداقل چند روز قبل از رسیدن ‌این پدیده به بخش‌های میانی کشور فرصت داشت با در اختیار داشتن اطلاعات ماهواره‌ای درخصوص پدیده‌های جوی و مشخصا حرکت‌ این موج عظیم گردوغبار از بیابانهای عراق به سمت ‌ایران به مراکز تصمیم گیرنده و آحاد مردم درخصوص احتمال وقوع چنین شرایطی هشدار دهد و دستکم نظام اجرائی را از «غافلگیری» خارج کند و مردم یکبار دیگر با یک «تعطیلی اجباری 5 روزه» بدون هشدار قبلی مواجه نگردند.
صرفنظر از‌این اشکال ساختاری و مدیریتی که نیازمند «بازنگری بنیادی» در تاروپود سازمان حفاظت محیط زیست کشور است تفاهم نامه‌ای که در عراق به امضا رسیده مسئولیت حل و فصل ‌این بحران و بحرانهای مشابه را مستقیما متوجه کشورمان ساخته است !

بنابه گزارش خبرگزاری محیط زیست ‌ایران معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان حفاظت محیط زیست در دیدار با نوری المالکی نخست وزیر عراق تفاهم نامه‌ای را امضا کرده که‌ ایران را مسئول تدوین و اجرای «طرح بیابان زدائی در عراق» معرفی کرده و‌ایران متعهد گردیده که آموزش تهیه طرح انتقال تکنولوژی و اجرای عملیات در قلمرو بیابان زدائی در عراق را به انجام برساند و فقط عراق بخشی از هزینه‌ها را بپذیرد و با طرح همکاری نماید!‌این طرح قرار است ظرف 5 سال اجرا شود و درصورت نیاز تمدید گردد .‌این اقدام دارای اشکالاتی است .

1 ـ اگرچه بیابانهای عراق منشا شکل گیری توده‌های عظیم گردوغبار در‌این بحران بوده است ولی‌این تنها کانون بیابانی در پشت مرزهای‌ ایران نیست بلکه در جنوب آسیا و شمال آفریقا کانونهائی به مراتب وسیع‌تر وجود دارند که پرداختن انحصاری به بیابانهای عراق نمی‌تواند چاره ساز کلی و قطعی برای پایان دادن به‌این شرایط تلقی شود.

2 ـ اگرچه کمک به همسایگان برای حل و فصل مشکلات آنها پسندیده است باید بدانیم که در اصل‌ این «مشکل عراق است که آثار و تبعات آن بر همسایگانش نیز تحمیل شده است. منطقی نیست که ما در یک اقدام شتابزده و در یک تصمیم عجولانه صرفا برای آنکه برای پاسخ به افکار عمومی ‌با دست پر از عراق باز گردیم تفاهم نامه‌ای را امضا کنیم که «مشکل عراق» را تبدیل به «مشکل‌ایران» کنیم و‌ایران را مسئول رفع ‌این مشکل معرفی نمائیم . طبعا از‌این پس عراق در پاسخ هر فریاد اعتراضی پاسخ می‌دهد که ‌ایران متعهد شده که رفع اشکال کند و انگشت اتهام بسوی ما نشانه گیری خواهد شد.

3 ـ برابر اطلاعات منتشره حل ‌این مشکل حداقل به 5 سال زمان احتیاج دارد .‌این بدان معنی است که راه حل فوری و روشنی که بحران را مهار و متوقف سازد توصیه نشده است . در بحران کنونی هم اقدامی‌غیر از اعلام تعطیل عمومی ‌و توزیع ماسک در مقیاس محدود از جانب دولت صورت نگرفت و‌این برای نظام اجرائی نقص بزرگی است که خود را به «اطلاع رسانی بموقع» و اتخاذ تصمیمات راهگشا موظف نمی‌بیند.

این سئوال مهمی‌است که چرا دولت و سازمان حفاظت محیط زیست نسبت به آلودگی هوا و بحران ناشی از گردوغبار در استان‌های مرزی و جنوبی کشور بی تفاوت بودند باید پرسید که اگر موج بحران به تهران نمی‌رسید آیا باز هم شاهد تحرکی از جانب دولت نمی‌بودیم ‌اینها نکاتی بودند مربوط به گذشته ولی منابع علمی‌ـ تخصصی با استناد به اطلاعات هواشناسی ماهواره‌ای احتمال وقوع بحران گسترده‌ای را مطرح ساخته‌اند که ابعاد آن از نظر حجم و اندازه ذرات معلق در هوا به مراتب خطرناکتر خواهد بود. طبعا تفاهم نامه تنظیمی‌گره گشا نخواهد بود و فقط از‌این پس ‌ایران بایستی به مردم و دولت عراق هم به خاطر چنین پدیده‌ای پاسخگو باشد و توضیح دهد که چرا برای‌این پدیده فکری نکرده است.

4 ـ سئوال مهم دیگر‌اینست که‌ آیا‌ یران می‌تواند چنین تعهدی را در میدان عمل پاسخگو باشد و برای نیمی ‌از بیابان‌های جهان در آفریقا و جنوب آسیا «عملیات مالچ پاشی» را انجام دهد کارنامه داخلی ما در‌این زمینه چندان درخشان نیست و برای چندمین دهه کمتر از 5 درصد بیابانهای خود را ‌ایمن سازی کرده‌ایم . در‌اینصورت سئوال جدی و مطرح ‌اینست که آیا خارج از توان و ظرفیت اجرائی کشور تعهد تازه‌ای را نسبت به همسایگان خود نپذیرفته‌ایم.

بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین