آفتابنیوز : آفتاب: روزنامه مردم سالاری در سرمقاله امروز 28 تیر 88 آورده است:
اسفندیار رحیم مشایی را اگر چه با اقدامات جنجال برانگیز در موضوعات گوناگون در طول دوران فعالیت خود در دولت نهم میشناسند اما او در حوزه رسمیفعالیت خود - سازمان میراث فرهنگی و گردشگری - نیز عملکرد چندان قابل دفاعی نداشته است.
او که زمانی گفته بود در زمان دولت نهم آنقدر هتل پنج ستاره میسازیم که کسی نتواند آن را بشمارد، در طول این چهار سال، هیچ گاه نتوانست از افزایش بی سابقه بودجه سالانه سازمان گردشگری- که بی تردید حاصل ارتباط نزدیک او با احمدی نژاد بود- برای رفع مشکلات حوزه گردشگری کشور بهره ببرد و در حوزه تخصصی فعالیت خود نیز عملکرد قابل قبولی نداشت، شاید به این جهت که آنقدر درگیر مسائل حاشیهای شده بود که چندان به مسایل اصلی حوزه فعالیت خود توجهی نداشت. همین مسایل حاشیهای هم موجب شده بود که عملکرد رحیم مشایی با انتقادات فراوانی مواجه شود.
اما نکته جالب اینجاست که با وجود انتقادات فراوانی که طی چهار سال گذشته نسبت به عملکرد رحیم مشایی صورت میگرفت، او در دولت دهم ترفیع مقام گرفته و اکنون به عنوان معاون اول احمدی نژاد معرفی شده است. این انتصاب از جهات مختلفی قابل بررسی است. نخست اینکه این انتصاب در دولتی صورت گرفته که ادعا دارد همه امور را براساس نگاه به ولایت انجام میدهد اما در شرایطی که هنوز حدود 15 روز تا تنفیذ حکم رئیس جمهور توسط مقام معظم رهبری باقی مانده، تغییرات در کابینه را آغاز کرده و حتی در ظاهر هم حاضر نشده برای این مدت کوتاه صبر کند. این گونه است که شعار و عمل دولتمردان با تناقض مواجه میشود.
اما فارغ از نفس این تغییرات گسترده در دولت، آن هم پیش از تنفیذ حکم احمدی نژاد، نکات دیگری هم در مورد شخص رحیم مشایی قابل توجه به نظر میرسد. اسفندیار رحیم مشایی که احمدی نژاد در حکم انتصاب، او را دارای تعهدی آگاهانه و عمیق به خط نورانی ولایت و دلباخته امام زمان (عج) توصیف کرده است، فردی است که در چهار سال گذشته چندین اقدام جنجال برانگیز انجام داده که اعتراض گسترده طیفهای مختلف سیاسی، حتی اصولگرایان حامیدولت را هم در پی داشت. تلاش برای ادغام سازمان حج و زیارت در سازمان گردشگری که با دستور مقام معظم رهبری ناکام ماند یکی از این موارد است.
حضور در مراسمی انتقاد برانگیز در کشور ترکیه تا آخرین لحظه و برپایی مراسمی در کشور خودمان که طی آن قرآن کریم را با ساز و آواز در اختیار قاری قرار میدادند از دیگر مواردی بود که اعتراض گستردهای را در پی داشت و شاید اگر در زمان وزارت یا ریاست یکی از اصلاح طلبان در دولت اصلاحات رخ میداد، نه تنها موجب حضور گسترده کفن پوشان در خیابانها میشد، بلکه امضای حکم عزل آن مقام را هم در پی داشت. اما رحیم مشایی با حمایت احمدی نژاد در منصب خود باقی ماند و از دوستی با مردم اسرائیل سخن به میان آورد و حتی وقتی با اعتراض اصولگرایان مواجه شد، آنقدر بر روی سخن خود پافشاری کرد تا سرانجام رهبری در این زمینه موضع گیری کردند.
همان زمان 200 نماینده مجلس هشتم به رئیس جمهور نامه نوشتند و به نحوی خواستار عزل رحیم مشایی شدند و این درخواست توسط جمعی از مراجع و فعالان سیاسی هم مطرح شد. اما این اعتراض هم احمدی نژاد را مجاب به عزل رحیم مشایی نکرد. این اواخر هم که معلوم شده آسفالت کردن کوه دماوند به پیشنهاد آقای مشایی در سفر استانی دولت به استان مازندران صورت گرفته است. اکنون که احمدی نژاد در حال تشکیل دولتی تازه است، با انتصاب مجدد رحیم مشایی در پستی مهم تر از قبل، نشان داد که بر اصل مشورت ناپذیری همچنان پایبند است و حتی با اصولگرایان طرفدار دولت هم در زمینه عزل و نصبها مشورت نمیکند.
اما فراتر از آنچه در مورد انتصاب شخص رحیم مشایی به عنوان معاون اول احمدی نژاد بیان شد، واکنشها و موضع گیریهای صریح اصولگرایان، به ویژه اصولگرایان حامیاحمدی نژاد نسبت به انتصاب رحیم مشایی نشان میدهد که در فاصله یک ماه پس از برگزاری انتخابات و دو هفته مانده به آغاز به کار دولت دهم، و در شرایطی که اصلاح طلبان به دلیل شرایطی که پس از انتخابات اخیر ریاست جمهوری حاصل شد، روحیه و انگیزه چندانی برای ورود به مباحث مربوط به دولت احمدی نژاد را ندارند، اصولگرایان بیش از گذشته دچار تنش و اختلاف شدهاند و لبخندهای تصنعی دوران تبلیغات انتخاباتی در مقابل رقیب رنگ باخته است. اکنون حامیان احمدی نژاد از طیفهای گوناگون به انتقاد زودهنگام از او پرداختهاند و این امر نشان میدهد که مصداق مثل معروف «سالی که نکوست از بهارش پیداست» احمدی نژاد و طیف نزدیک همراهش، روزهای سختتری را در پیش دارند، روزهایی که قطعا به افزایش اختلاف و تشتت بین اصولگرایان میانجامد.
حمیدرضا شکوهی