با توجه به اینکه اغلب منتقدان انتظار ندارند که در حوزه تایید صلاحیتها انعطافی از سوی حاکمیت به وجود آید، فضای انتخاباتی چندان گرم نیست با این همه بازار گمانهزنیها آنچنان هم سرد نیبه نظر نمیرسد.
محمد مهاجری تحلیلگر سیاسی به آفتابنیوز گفت: آغاز پرشتاب بحثهای انتخاباتی امری طبیعی است، به ویژه که زمان بسیار اندکی تا ثبت نام باقی مانده است. در خصوص آقای قالیباف که سوال پرسیدید، طبیعتاً ایشان که از سال ۱۳۸۴ دنبال بحث ریاست جمهوری بودهاند و به نظر این مسئله در ایشان نهادینه شده که جمهوری اسلامی یک انتخابات به ایشان بدهکار است، این مسائل ایشان را به یک کاندید جدی برای رقابتهای انتخاباتی بدل میسازد. با این همه قالیباف در شطرنج سیاسی این روزها با وضعیت بغرنجی رو به رو است،این بحث پیش میآید که آیا لازم است و پسندیده که برای ریاست جمهوری ورود کند و تعهدش به مجلس را رها کند، البته قانوناً منعی هم ندارد و میتواند رئیس مجلس باشد و کاندید ریاست جمهوری نیز!
تعارض منافع
وی افزود: بحث دیگر مسئله تعارض منافع است، در حال حاضر رئیس مجلس به همراه معاون اول رئیس جمهور و رئیس قوه قضاییه هر سه مسئول برگزاری انتخابات هستند و شورای نگهبان باید این تضاد منافع را تفسیر کند که آیا آن افراد قادر به کاندیداتوری هستند یا نه. از طرف دیگر در خود دولت هم چند گرایش وجود دارد، طیفی که اتفاقاً در اوج ناکارآمدی هم بودند و امام صادقیها، دنبال آقای سعید جلیلی هستند که به زعم خودشان جلیلی را نزدیکترین فرد به آقای رئیسی میدانند. گروه دوم بیشتر متمایل به آقای بذرپاش هستند، در واقع اصولگرایانی که چندان تمایلی به جلیلی ندارند، بیشتر به سمت او میروند. بخشی از تکنوکراتهای دولت هم دنباله رو آقای مخبر هستند. در جناح مقابل هنوز رفتار سیاسی منسجمی شکل نگرفته و احتمالاً هنوز فوت آقای رئیسی برایشان شک بوده است و احتمالاً تا زمانی که خودشان را جمع کنند، زمان خواهد برد. در هر حال، در هر دو جریان سیاسی یک دستپاچگی وجود دارد.
محمد مهاجری در پاسخ به تحلیل برخی منتقدین که معتقدند با توجه به تصمیم سرنوشتساز در سالهای آتی نظام مایل نیست رئیس جمهور نامحرم باشد و جامعه رای اصلاحات هم تمایلی به شرکت در انتخابات ندارد، بیان کرد: افرادی که چنین تحلیلی را ارائه میکنند، مقداری به گذشته یعنی از ۱۳۹۸ تا کنون نگاه میکنند، که مجموعاً علاقهای به افزایش مشارکت مشاهده نمیشود، یعنی دنبال این بودهاند که یک رئیس جمهور مطمئن یا یک مجلس مطمئن اگر شده حتی با آراء پایین هم بر سر کار بیاید. با این نگاه بله، این تحلیلها قابل تامل است. از طرفی افرادی که در ۱۴۰۰ یا ۱۴۰۲ رای ندادند طبیعتاً به افراد مشابه آقای رئیسی رای نمیدهند و این گمانه غلط نیست که فوت آقای رئیسی به افزایش مشارکت منتهی نمیشود؛ بنابراین جریانات اصلاح طلب، اعتدالی و اصولگرایان معتدل احساس میکنند الان زمین بازی برای آنها فراهم نیست.
وی در پاسخ به این سوال که آیا ممکن است نظام بحث استصواب را مقداری تعدیل کند و افرادی مانند لاریجانی تایید صلاحیت شوند، بیان کرد: یک مجموعه سیاسی که این ۵-۶ سال زحمت کشیده تا محصولی به دست بیاورد که نتیجهاش همین انتخابات کم رنگ است، من دلیلی نمیبینم که از مواضع خودش دست بکشد، چون آن دلائلی که آنها دنبالاش بودند همچنان به قوت خودش باقی است، مگر اینکه ناکارآمدیهای موجود در کشور که متاسفانه برخی از آنها در کشور اصلاً برطرف نشد، یعنی وعدههای آقای رئیسی به ویژه سه وعده جدی ایشان در خصوص مسکن، اشتغال و تورم محقق نشد. اگر این باور در سیستم سیاسی کشور جا بیافتد که پیشبرد امور اقتصادی نیازمند همدلی بیشتر مردم است، ممکن است تایید صلاحیتهای هم شکل بگیرد، هرچند در حال حاضر چنین دورنمایی را نمیبینم، ولی آن را محال هم نمیدانم.
اصلاح طلبان تایید نمیشوند
مصطفی فقیهی، مدیر مسئول سایت انتخاب نیز در گفت وگو با آفتاب نیوز درباره آرایش جناح های سیاسی در انتخابات ریاست جمهوری گفت: میتوان گفت رویای ریاستجمهوریِ قالیباف از ادوار پیشین، جدیتر از همیشه و به تحقق نزدیکتر است، اما حدس من این است که قالیباف، نمیتواند سنگر مجلس را رها کند و آن را به طیف پایداری و نیروهای غیرقابل اعتمادش بسپارد، به ویژه که آنها غالباً با اولیات «قواعد بازی» ناآشنا هستند؛ لذا بعید میدانم قالیباف کاندیدای ریاستجمهوری شود. در این صورت، محتمل است که گزینهی اصلی، محمد مخبر باشد که هم رأیی قابلتوجه از سبد رأی دولت فعلی را دارد و هم، با توجه به انتساباتش، مورد حمایت طیف میانهرو و عملگرای انقلابیون و نواصولگرایان قرار خواهد گرفت. طیف قدرتمند حامی رییسجمهور فقید، خاستگاه اولیهشان، «جلیلی» است. با توجه به دعواهای تند میان طیفهای تندروی انقلابیون و جریان قالیباف، ائتلاف این گروهها با یکدیگر نزدیک به محال به نظر میرسد؛ مگر آنکه گزینه یا گزینههای میانه رو یا اصلاحطلب، آنچنان جدی شود که از سطوح بالاتر، حکم شود که ائتلاف صورت گیرد؛ چندان که در سال ۹۶ و ۱۴۰۰ به گونهای دیگر، این اتفاق افتاد و گزینههای دیگر برای جلوگیری از تقسیم آراء به سود مرحوم رییسی کنارهگیری کردند.
وی در خصوص شانس طیف اعتدالی و اصلاحات در انتخابات نیز توضیح داد: اگرچه تغییری در رفتار شورای نگهبان یا ساختار سیاسی در برابر اصلاحطلبان و اعتدالیون، ایجاد نشده و منطقاً گزینههای اصلی آنها که حمایت تشکیلات سیاسی خود را دارند، تایید صلاحیت نخواهد شد، اما باید دید تصمیمسازان و تصمیمگیران تحلیلشان از انتخابات ریاستجمهوری آمریکا چیست؟ اگر رییس جمهور شدن ترامپ را قطعی بدانند، احتمال اندکی وجود دارد که شورای نگهبان، گزینههای اصلی جریان اعتدال و اصلاحات را تایید کنند. در عین حال این احتمال را ضعیف میدانم و فرض را بر همان جنس ردصلاحیتهای سال ۹۸، ۱۴۰۰ و ۱۴۰۲ میگذارم که در این صورت، احتمالاً یک یا دو گزینهی «میانهروهای کمخطر» تایید صلاحیت خواهند شد که البته مثل تجربهی سال ۱۴۰۰، احتمال حمایت تشکیلاتی جبههی اصلاحات از آنها اندک خواهد بود.
وی گفت: با توجه به یاس نسبت به مکانیزم فعلی انتخابات و مواجهاتِ استصوابی، نسل z و جامعه تحت تأثیر این نسل، هیچ توجهی و کوچکترین همراهی به ارزشها و رویکردهای سنتی جبههی اصلاحات و اعتدالیون نخواهند داشت. مگر آنکه این جریانها به اصلیترین مطالباتشان توجه حدی نشان دهند؛ و ناگفته هم پیداست که ۳ مسئلهی تحریمهای اقتصادی، حجاب و برخوردها در این زمینه و همینطور موضوع اینترنت آزاد، فیلترینگ و کسبوکارهای مجازی، دغدغهی اساسی و اصلی این بخش از اجتماع است. طبعاً اگر اصلاحیون و اعتدالیون طالب سبد رای این طیف عظیم اجتماع باشند، باید این مطالبات را مد نظر قرار دهند. از آنجا که تغییری در رفتار ساختار سیاسی ایجاد نشده، تایید صلاحیت هر چهرهای که قبلا هم ردصلاحیت شدهاند، محال است. بر همین اساس، صلاحیت احمدینژاد هم کما فیالسابق تایید نخواهد شد. من حتی این ادعای برخی که مرتبا تکرار میکنند که لاریجانی تایید خواهد شد را قبول ندارم. هزینهی ردصلاحیت لاریجانی در سال ۱۴۰۰ پرداخت شده؛ پس چه دلیلی دارد که مجدداً به او میدان دهند و تاییدش کنند؟