صدای پای تعطیلات تابستانی شنیده میشود و فصل مدارس و دانشگاهها با امتحانات روبه پایان است. در چنین شرایطی تابستان به عنوان «فصل اوقات فراغت» آغاز میشود. شاید برای دهه شصتی ها، در دهه ۷۰، فصل اوقات فراغت بیشتر معنا پیدا میکرد. با کلاسهای تقویتی، شنا، سفر، بازیهای دوستانه و…، اما هرچه به زمان حال نزدیکتر شدیم، اوقات فراغت بیشتر به «اوقات فراقت از شادی و نشاط» تبدیل شد. حال شاید بتوان فصل تابستان که تا سه دهه پیش، فصل ساختن و آماده شدن برای یک سال تحصیلی (دانش آموزان و دانشجویان) بود، به فصلی برای افزایش آسیبهای اجتماعی و بطالت در حال تبدیل است. در این خصوص بسیاری از نوجوانان سعی دارند به جای استفاده بهینه از فرصت به دست آمده، وقت خود را صرف بازیهای کامپیوتری، تماشای بی رویه تلویزیون و تفریحات بی فایده و گاه کاذب روی میآورند.
آنچه مسلم است جامعهشناسی و اوقات فراغت را به دسته کلی اوقات فراغت غیرفعال، اوقات فراغت بیمارگونه و اوقات فراغت فعال تقسیمبندی میکنند که در ادامه به بررسی و تبیین این دو میپردازیم. باید در نظر داشت که منظور از اوقات فراغت بیمارگونه، اوقات فراغتی است که فرد در آن هیچگونه برنامهریزی مشخصی ندارد و تمام وقت خود را به بطالت میگذراند که این خود میتواند یکی از مهمترین آسیبهای جامعه نیز باشد، چراکه هرگاه فرد بدون برنامهریزی ایام خود را بگذرانند بهیقین گرایش بیشتری به انجام برخی از ناهنجاریهای اجتماعی پیدا خواهد کرد که این خود میتواند آفتی برای سلامت جامعه باشد.
در این شرایط خانوادههای قشر متوسط که اوقات فراغت برای بازسازی توان فرزندانشان برای یک سال تحصیل همواره مهم بوده، بیشترین تعداد قربانیان، کمرنگ شدن اوقات فراغت هستند و بیشتر در معرض آسیبهای اجتماعی قرار میگیرند. از مصادیق مشترک اوقات فارغت در دنیا کتاب خواندن، فیلم دیدن، موسیقی گوش دادن، موسیقی نواختن، ورزش کردن، تئاتر دیدن، کافه و رستوران رفتن، بازدید از موزه و گالریهای عکس و نقاشی و مجسمه سازی است که سرانه مطالعه در ژاپن:۹۰ دقیقه، انگلستان:۵۵ دقیقه، آمریکا:۲۰ دقیقه و این درحالی است که سرانه مطالعه کتاب در ایران به ۳ دقیقه نمیرسد و میزان امانت گرفتن کتاب از کتابخانههای عمومی کشور عددی در حدود ۱۴ دقیقه است.
وضعیت در دیگر شرایط فرهنگی و ورزشی هم بهتر نیست و زمانی که بلیط یک کنسرت، سفر، ورزشهای نشاط آور از جمله پینت بال، کلاسهای فوتبال، شنا، بانجی جامپینگ و… معادل ۱۰ تا ۱۵ روز حقوق یک کارمند است، چطور یک خانواده میتواند فرزندانشان را برای اوقات فراغت آماده کنند. استخرها معمولا در صدر اولویت دانشآموزان برای گذران اوقات فراغت قرار دارد. یک دوره آموزش شنای ۱۰ جلسهای یک تا ۲ میلیون تومان قیمت دارد. برای هزینههای جانبی هم باید حداقل ۵۰۰ هزار تومان پرداخت.
بدون در نظر گرفتن هزینه یادگیری، نرخ هر سانس استفاده از استخر از ۱۰۰ تا ۲۰۰ هزار تومان متغیر است. ورزشهای رزمی ازجمله علایق دانشآموزان محسوب میشود. برای آموزش هشت جلسه تکواندو ۳۰۰ تا ۵۵۰ هزار تومان و برای کاراته حداقل ۲۰۰ هزار تومان و برای لباس کاراته حدود ۴۰۰ هزار تومان باید هزینه شود. برای هشت جلسه آموزش ژیمناستیک نیز قیمتها از ۳۵۰ تا ۵۵۰ هزار تومان متغیر است. فوتبال همیشه پرطرفدار است و قیمت کلاس فوتبال از یک تا ۲ میلیون و ۵۰۰ بدون هزینههای جانبی و لباس و کفش قیمتگذاری شده است.
هزینه ۱۰ جلسه کلاس پرورش خلاقیت هنری کودکان از ۵۰۰ هزارتا یکمیلیون تومان متغیر است. کلاس خوشنویسی از ۷۵۰ تا یکمیلیون و ۵۳۰ هزار تومان در ۲۴ جلسه هزینه دارد. هزینه هر ترم کلاس زبان همبسته به نوع آموزشگاه و ترم آموزشی از ۷۰۰ هزار تومان به بالا است. والدینی که تمایل داشته باشند فرزند خود را در کلاس رباتیک ثبتنام کنند برای ۲۰ جلسه ۲ ساعته باید حدود چهار میلیون تومان بپردازند. البته برای کلاسهای درجه ۲ رباتیک این قیمت به حدود ۲ میلیون تومان میرسد. هزینه هر ساعت وقتگذرانی در گیم نت کمتر از ۵۰ هزار تومان نیست و برای خرید ارزانترین کنسول بازی باید ۱۶ میلیون و خرید بازیها برای این کنسول بین ۵۰۰ تا یکمیلیون تومان هزینه کرد.
یکی از راهکارهای مسئولان برای به رسمیت شناختن اوقات فراغت جوانان، تدوین سند اوقات فراغت است!. سندی که به گفته فرهاد فلاح معاون فرهنگی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان: «این سند هم اکنون در مرحله گفتمان سازی میان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و وزارت آموزش و پرورش است. این نوع گفتمان آغاز شده و بنظر میرسد رسانهها باید وارد میدان شوند و شروع به جریان سازی کنند. در حوزههای عروسکهای بومی و محلی نزدیک به دو هزار عروسک وجود دارد و ما میتوانیم آن را تبدیل به شخصیت ملی کنیم. تولید شخصیتهای گلستان سعدی و دیگر موارد باید ثبت شود و کانون پرورش فکری تصدی گری این موارد را انجام دهد.»
آنچه که در میان این کلمات دیده میشود، تاحدودی بی توجهی به واقعیتهای جامعه با توجه به واقعیتهای اقتصادی (گرانی تفریحات سالم و سفر) و اجتماعی (درک درست نیاز جوانان و نوجوانان امروز) است. تابستان سال گذشته بود که مرکز پژوهشهای مجلس در گزارشی به ارزیابی وضعیت فراغت در خانواده ایرانی پرداخت. در خلاصه این گزارش آمده است: «فراغت به معنای گذران وقت با اختیار فرد و بدون وجود اجبار یکی از جلوههای سبک زندگی در جامعه است.
به عبارتی الگوی فراغتی جامعه نشاندهنده بخشی از سبک زندگی افراد در جامعه است.» امیر محمود حریرچی، جامعه شناس در این رابطه به «آرمان امروز» میگوید: «نشاط روحی و استراحت جسمانی، با وجود متغیرهای اقتصادی و گرانیها به فرسودگی انسانها و قشر جوان دامن میزند، بیبرنامگی اوقات فراغت خانوادهها و مسئولان و گرانی وکمبود امکانات و ابزارایجاد نشاط وسرگرمی برای اکثریت فرزندان، بستر اصلی در بروز و پررنگی اسیبهای رفتاری و اجتماعی است. شاید عدهای بر این باور باشند که خلاء اوقات فراغت موجب گرایش جوانان به مصرف روانگردانها شده است.»
این جامعه شناس در ادامه میافزاید: «البته تا حدودی این طرز فکر درست است. در مواردی شاهد هستیم که زمینههای لازم برای پر کردن اوقات فراغت وجود ندارد که این خود میتواند دلایل گرایش به تفریحات خطرناک باشد. طبق آمارها در ۲۰ سال گذشته سن شروع اعتیاد به سیگار در حدود اوایل دهه دوم زندگی افراد بوده است، اما در مدت زمان دو سال اخیر هم، این شاخص به سن ۱۳ سالگی کاهش پیدا کرده است؛ بنابراین ایجاد امکانات، تفریح و سرگرمی غیرمضر و مشروع میتواند بخشی از اوقات فراغت جوانان را هدایت کند. نپرداختن به امر اوقات فراغت و جمعی کردن آن در عین ارزان و در دسترس بودن، امروز برای حیات جوانان ایران نزدیک به اعلام هشدار و زنگ خطر در آمدن است.»