در گذشته قانون به گونهای بود که هرکس میتوانست برای انتخابات ریاست جمهوری ثبت نام کند. همین امر باعث شده بود تا پس از ورود افراد عادی به وزارت کشور و انجام ثبت نام فریادها بلند شود که این چه قانونی است که اجازه میدهد این حجم از افراد آن هم بدون داشتن صلاحیتهای ابتدایی ثبت نام کنند؟
خوشبختانه سیاستهای کلی مربوط به انتخابات در مهر ۱۳۹۵ توسط رهبر انقلاب ابلاغ شد و پس از مدتها قانون انتخابات ریاست جمهوری هم اصلاح شد. بر طبق سیاستهای کلی مقرر شد تا برای تشخیص شرایط لازم برای رجل سیاسی، مذهبی و مدیر و مدبر بودن نامزدهای ریاست جمهوری توسط شورای نگهبان معیارها تعریف و اعلام شود. این اقدام تا حدود زیادی انجام و مانع ورود حجم زیادی از افراد بی صلاحیت به این گردونه شد. اما ظاهرا کافی نبوده است.
براساس اخبار منتشره طی روزهای اخیر افراد زیادی برای ثبت نام به عنوان کاندیدای ریاست جمهوری به وزارت کشور مراجعه کرده اند و از بخشی از آنان ثبت نام به عمل آمده است.
روی سخن در این مقاله با آن هاست.
وقتی به این مجموعه اسامی نگاه میکنیم به نکات تاسف باری برخورد میکنیم که باید برای آن چاره اندیشی کرد.
الف: نامزدی افراد متعدد از یک جریان، جناح و اردوگاه سیاسی شاید در نگاه اول "تاکتیک" انتخاباتی تلقی شود، اما به شرطی تاکتیک است که "استراتژی" وجود داشته باشد.
مثلا در ادامه راه، وحدت شکل بگیرد و دیگران به فرد با زمینهی اجتماعی و امکان رأی آوری بیشتر، رجوع کنند و یا به نفع او کنار روند. تنها در این صورت کثرت ثبت نام کنندگان ممکن است توجیه داشته باشد.
در غیر اینصورت نشان تشتت و اختلاف در جبهه، جریان بوده و در نتیجه سردرگمی مردم را بدنبال دارد.
ب: کاندیداتوری افرادی که هیچ سابقهی مهم اجرایی ندارند نیز از عجایب است.
ج: اعتقاد به این که «مگر ما چی مون از فلانی کمتره» نیز از نشانههای افول جایگاه ریاست جمهوری در نگاه این افراد است و هرکس به خود اجازه میدهد "بخت" خود را برای نشستن بر این "تخت" بیازماید.
د: البته ما میدانیم برخی برایشان تأیید صلاحیت از سوی شورای نگهبان مهم است و میتوانند "نان" قرار گرفتن در لیست نامزدهای ریاست جمهوری را در آینده بخورند، اما واقعیت آن است که این نگرش از بی صلاحیتی این دسته افراد حکایت میکند.
ه: هرچند برخی، این حجم از ثبت نامیها از همهی جناح هارا با عنوان تلاش برای افزایش مشارکت مردم توجیه میکنند، اما باید بدانند وقتی تعداد زیادی از ثبت نام کنندگان احراز صلاحیت نشدند و اقدام به حمله علیه دستگاه ناظر بر انتخابات کردند، خود میتواند به کاهش مشارکت بیانجامد.
و: توجه به این نکته را لازم میدانم که عدم احراز صلاحیت برای ریاست جمهوری به معنی بی صلاحیتی فرد نیست بلکه ممکن است او نماینده یا حتی وزیر یا مدیر خوبی باشد، اما قادر به انجام وظایف ریاست جمهوری نباشد؛ لذا باید از حقوق ملت پاسداری کرد وتنها افرادی در این میدان حضور پیدا کنند که توانایی تحمل بار سنگین ریاست جمهوری را داشته باشند.
شورای نگهبان نیز بر این اساس باید به گونهای رفتار کند که امکان گزینش "فرد شایسته تر" رقم بخورد، و به "مشارکت" که نتیجهی "رقابت" است عنایت داشته باشد.
توصیه آخر به این دسته از ثبت نام کنندگان این است که فریب اطرافیان و مشوقان را نخورند و با تصمیم بر انصراف (حتی قبل از اعلام نظر شورای نگهبان) راه را برای برگزاری "انتخاباتی آبرومند"، هموار و از جایگاه فعلی و قبلی خود صیانت کند.
همه کاندیداهایی که تایید صلاحیت میشوند بدانند این رقابت، آخر دنیا نیست. براین مبنا با رعایت اخلاق، انصاف و برادری با هم رفتار کنند.