حاشیههای محمود احمدی نژاد در میدان ۷۲ نارمک بعد از کاندیداتوری اش در انتخابات ریاست جمهوری نیز ادامه دارد. او روز گذشته بازهم بیرون از منزلش در جمع مردمی که حضور یافته بودند اظهاراتی را درباره حضورش در انتخابات مطرح کرد.
بخش از اظهارات احمدی نژاد را در ادامه می خوانید:
*روزهای قبل از ثبت نام اکثر شما تشریف آوردید و خادم خودتان را مورد لطف و محبت قرار دادید و البته روزهای آخر دیگر کارتان به دستور دادن و فرمان دادن رسید، در نتیجه من واقعا حس کردم یک خواست عمومی است و باور کردم و به عنوان یک وظیفه ملی و تکلیفی که مردم بر دوش من گذاشتند، رفتم ثبت نام کردم.
*شرایط کشور، شرایط خطیری است. بویژه وضعیت اقتصادی از خطیر بودن عبور کرده یعنی شرایط یک شرایط بسیار شکننده است، اکثریت قاطع مردم تحت فشارهای سنگین زندگی هستند. خیلیها درهم شکستند، خیلیها در آستانه درهم شکستن هستند، شرایط اقتصادی بگونهای شده که اکثریت مردم نسبت به آینده دچار تردید و سستی شده اند و امکان برنامه ریزی برایشان سلب شده، نمیدانند چکار باید بکنند؟ یا چگونه باید آینده را پیش بینی کنند؟ در چه مسیری حرکت کنند؟ چه تصمیمی بگیرند؟ چه تصمیمی نگیرند؟ آینده خودشان چه میشود؟ آینده فرزندانشان چه میشود؟ وضعیت تحصیل و بهداشت و اشتغال و مسکنشان چه خواهد شد؟ همه در مورد این مسائل نگرانند و در تردید هستند.
*شرایط اقتصادی به جایی رسیده است که چند تا جراحی بزرگ نیاز دارد تا مردم را از این وضعیت نجات داد، خارج کرد، شرایط را درست کرد. برای جوانان، برای مسن ترها، برای خانواده ها، آنهایی که میخواهند خانواده تشکیل بدهند.
*ما بهترین نیروی انسانی را در دنیا داریم. علیرغم تبلیغات شیطانی که میخواهد بگوید مردم ایران اهل کار و فعالیت نیستند و تنبل هستند، اصلا اینگونه نیست. همین الان ملت صبح تا شب دارند میدوند. دو سه شیف دارند کار میکنند، اما زندگی شان اداره نمیشود. درحالیکه بطور طبیعی، آن چیزی که خدا قرار داده، این است که کسیکه یک شیف معمولی کار میکند باید زندگی اش کاملا تامین شود. ما بهترین نیروی انسانی را داریم. دانشگاههای خوب، متخصصین خوب، کارشناسان درجه یک، منتهی پراکنده هستند. هر کسی یک طرفی هست. اینها هیچکدام مجتمع و هم جهت در راستای برنامههای اساسی معین نمیشوند.
*اجازه بدهید خاطرهای خدمت شما عرض کنم. یادتان هست وقتی هدفمندی یارانهها میخواست اجرا شود، چه همدلی در کشور درست شد؟ همه به کمک آمدند. یک کار بزرگ انجام شد، گرچه اجازه ندادند کامل اجرا شود. جلویش را گرفتند و شما میدانید چه کسانی، من نمیخواهم کام شما را تلخ کنم والّا باید یکباره اجرا میشد. اگر بطور کامل به اجرا درمی آمد الان هر نفر ایرانی حداقل ۴-۳ میلیون تومان در ماه دریافت میکرد. حالا ما نمیخواهیم گذشتهها را یادآوری کنیم، میخواهم آن فضا را بازگو کنم.
*الان ۷۱ سال است که نفت ملی شده است. ملی شده یعنی چه؟ یعنی مال مردم شده است، اما از همان اول اشتباه بزرگی که اتفاق افتاد این بود که این ثروت را دولت در اختیار خودش گرفت و گفت من بجای ملت این را خرج میکنم. تقریبا تمام مشکلاتی که امروز متخصصین برای اقتصاد ایران فهرست میکنند، یکی از اصلیترین ریشه هایش، این است که دولت آمد نفت را در اختیار خودش گرفت. بسیاری از فسادها ناشی از چیست؟ ناشی از دست اندازی به پول نفت است. وقتی میگوییم نفت ملی است یعنی مال مردم است، باید مستقیما به جیب مردم برود.
*ایران از نظر نیروی انسانی و منابع طبیعی در بالاترین سطح قرار دارد. یک مشکل کوچک داریم، ولی حل کردن آن خیلی مشکل است، چون گیر آدم هاست! یک ذره مدیریت میخواهد. اگر اینها را در یک طرح حساب شده و مطالعه شده که همه جوانب آن سنجیده شده باشد، کنار هم بگذاریم، خواهید دید ان شاءالله به لطف خدا با چهار تا اقدام که من آنها را نمیگویم... حالا چرا نمیگویم؟ چون اینها را میگوییم، بعد متوجه نمیشوند، میآیند کپی میزنند، یک کاریکاتوری اجرا میکنند و کار را از ریشه خراب میکنند. روزی که اعلام شود؛ خواهید دید که قریب به اتفاق مردم میگویند عجب چیز خوبی است، چون از دل ملت دارد بیرون میآید. یعنی از درون متن مردم، متن افکار ملت ایران، اندیشه ناب ایرانی به معنای اینکه به فکر این ملت هست، به فکر صلاح این ملت هست، بیرون میآید. در نتیجه خواهید دید که به سرعت شرایط عوض میشود.