کد خبر: ۹۱۳۸۵۳
تاریخ انتشار : ۲۳ خرداد ۱۴۰۳ - ۱۲:۱۴

ماجرای بی اعتباری داده‌های واکسن نورا در ژورنال‌های بین المللی

بی اعتبار شدن مقاله و داده‌های واکسن نورا در مجامع علمی بین المللی و حتی داخلی صرفا جنبه علمی داشته و اقدامی کاملا صحیح بوده است؛ لذا دفاعیه رئیس دانشگاه بقیه الله به سیاسی قلمداد کردن آن بی اعتباری و سرپوش گذاشتن بر آن، تحت عنوان «آپاراتید علمی» به نوعی فرار از واقعیات است. مصادیق موید اینست که نظام سلامت جامعه و حتی اعتماد عمومی قربانی انواع ندانمکاری‌ها شده که این روند برای حال و آینده جامعه خطر بسیار بزرگی است؛ لذا برای کمک به نظام سلامت، مراکز تحقیقاتی و خبرگان علمی و دانشگاهی بخصوص کمیته‌های ایمنولوژی و ویروس شناسی باید در این قضایا با ورود علمی، احساس مسئولیت بیشتری کنند.
ماجرای بی اعتباری داده‌های واکسن نورا در ژورنال‌های بین المللی
آفتاب‌‌نیوز :

سید محمود ابراهیمی، پژوهشگر در زمینه ویروس و واکسن در یادداشتی که برای آفتاب نیوز ارسال کرده، ماجرای بی اعتباری داده‌های واکسن نورا در ژورنال‌های بین المللی را توضیح داده است. گفتنی است که آفتاب نیوز بدون تائید و یا رد محتوای این یادداشت آماده درج نظر و پاسخ افراد، سازمان ها و ...  که در این گزارش به آنها اشاره شده، است.

«استاد پایتونی زاییده دانشگاه‌های پایتونی و علم پایتونی است. زاییده جامعه پایتونی و مغز‌های پایتونی است. ما درگیر آدم‌های پایتونی شده‌‎ایم. ما گروگان پایتونی‌‎‌ها شده‎‌ایم... به داد ما برسید... فریادرسی هست؟ نمی‌دانم.

 جمله‌های طعنه آمیز بالا بر گرفته از گزارش «رسوایی پایتونی» است که متعاقب سخنان دانشمند یک درصد جهان در جلسه حضوری با رئیس جمهور و وزراء از طریق سایت خبری "عصر ایران" بازتاب داشت http://www.asriran.com/fa/news/۸۸۶۴۲۴/رسوایی-پایتون-زندگی-پایتونی.

به بیان نویسنده آن مقاله، اینکه فردی در چنین نشستی با چنین عنوان پرطمطراق "دانشمندان یک درصد برتر جهان" حاضر می‌شود؛ از بیان چند جمله صحیح و دقیق ناتوان است و اشتباه فاحش تحویل رئیس جمهور می‌دهد نشانه خطرناکی از "انحطاط سیستماتیک" است.

 نمی‌دانم چرا وقتی که خبر از بی اعتباری مقاله منتشره با نویسندگی دانشمندان واکسن ساز دانشگاه علوم پزشکی بقیه الله شنیدم، ناخداگاه متن زیبای "رسوایی پایتونی... زندگی پایتونی" به ذهنم تداعی کرد تا گزارشی جهت تنویر افکار عمومی بخصوص محققان دانشگاهی تنظیم نمایم به این امید که برای نجات جایگاه و اعتبار علم و تولید در کشور کاری صورت گیرد. متاسفانه انفعال برخی محققان دلسوز دانشگاهی باعث شده که پایتون‌ها در برخی از مراکز حساس نفوذ کنند و با تکیه بر تریبون و با شعار‌های تبلیغاتی و حماسی منافع عمومی و در اینجا نظام سلامت و حتی جایگاه علمی کشور را با مشکل مواجه سازند.

مسلم اینکه مطابق با مستندات موجود، اخیرا مقاله بررسی ایمنی و ارزیابی فاز بالینی واکسن نورا در ژورنال‌های بین المللی با اعتراض دانشمندان خبره مواجه شده و نتایج و داده‌های آن مقاله، بی اعتبار، خلاف واقع و مملو از تناقضات همراه با تعارض منافع اعلام شده است و از ژورنال حذف گردیده است. احراز تعارض منافع آشکار و سرهم بندی داده‌ها بحدی سطحی و آماتور بوده که دانشمندان بین المللی از چاپ چنین مقاله‌ای در ژورنال "ویروس شناسی پزشکی" به تعجب و شگفتی واداشته بود. گرچه دکتر حسن ابوالقاسمی رئیس دانشگاه بقیه الله بعنوان مجری طرح، سرمایه گذار و ارزیاب واکسن و فروشنده واکسن نورا با فرار رو به جلو، قضیه بی اعتباری نتایج ارزیابی فاز بالینی واکسن نورا را اقدامی سیاسی و در راستای آپارتاید علمی تفسیر کرده است و به نظر می‌رسد که این دانشمند هنوز به درک واقعی از مفهوم واژه تعارض منافع نرسیده باشد.

بعلاوه، اخیرا تیمی از محققان داخلی نیز با انتشار مقاله‌ای در ژورنال داخلی اعلام کرده اند که واکسن نورا در مقایسه با سایر واکسن‌های خارجی فاقد اثر بخشی است.

البته غیر از بعد شکلی قضیه یعنی ایراد صحیح تعارض منافع که باز هم دکتر حسن ابوالقاسمی رئیس دانشگاه بقیه الله بعنوان مجری طرح، سرمایه گذار و ارزیاب واکسن و فروشنده واکسن نورا منکر تعارض منافع است؛ از بعد ماهیتی نیز یکی از ایرادات وارده این بوده است که بیش از ۸۰ درصد شرکت کنندگان در گروه کنترل منفی، آنتی بادی خنثی کننده علیه ویروس عامل کووید ۱۹ را نشان داده اند. این مورد مهم اثبات می‌کند که از لحاظ ماهیتی نیز تمام تحقیقات رخ داده در مورد پروژه واکسن نورا از صفر تا صدش با مشکل علمی و فنی مواجه بوده است و اصلاً واکسنی ساخته نشده است.

البته جا دارد که از بعد اهمیت ریتراکشن یک مقاله از یک ژورنال معتبر بدلیل داده سازی، اشاره‌ای نیز به خودکشی یک دانشمند برجسته ژاپنی که در زمینه سلول‌های بنیادی فعال بود، داشت. «پروفسور یوشیکی ساسای» معاون مرکز زیست شناسی رشد ریکن، پس از چاپ و انتشار تحقیقی دروغین در مجله مشهور نیچر و متعاقب رسوایی به بار آمده، خودش را به دار آویخت. در نامه‌ای که وی قبل از مرگش نوشته بود، تنها با یک جمله به زندگی خودش خاتمه داد: از صمیم قلب برای اتفاقاتی که رخ داد متاسفم!

هر چند پروفسور یوشیکی ساسای از مشارکت در تخلف داده سازی تبرئه شد و نویسنده اصلی مقاله آقای "دکتر هاروکو" بخاطر تخلف گناهکار شناخته شد. اما پروفسور ساسای فقط بخاطر نحوه نظارت بر کار دکتر هاروکو و شناسایی نکردن ناهمخوانی‌ها در مقالات مورد انتقاد قرار گرفت. با ذکر این نمونه، باید گفت که تبعات داده سازی‌های محققان دانشگاه علوم پزشکی بقیه الله باید فراتر از خطای علمی و تخلفات داده سازی در چاپ یک مقاله قلمداد نمود. چرا که فعل و داده سازی‌های رخ داده در رابطه با چنین واکسنی منتج به تزریق به مردم شده است (به اقرار خودشان سه میلیون دوز از چنین واکسنی تحویل وزارت بهداشت شده است) که به تبع آن، سلامت عمومی جامعه به خطر افتاده است. از طرفی، آقای دکتر حسن ابوالقاسمی یک پزشک متخصص بوده که به تمام جریانات دانشگاه بقیه الله و نبود زیرساخت‌های فنی و نیروی انسانی در دانشگاه علوم پزشکی بقیه الله اشراف کامل داشته است. همچنین وزیر بهداشت آقای دکتر عین اللهی و معاون تحقیقات وزارت بهداشت، آقای دکتر پناهی و معاون پرستاری وزارت بهداشت آقای دکتر عبادی و دکتر قانعی دبیر ستاد توسعه فن آوری وزارت بهداشت و عضو کمیته ملی واکسن که در تسریع صدور مجوز بالینی چنین واکسنی نقش داشته اند، جملگی عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی بقیه الله هستند؛ لذا همه این افراد علیرغم اینکه در رابطه با واکسن نورا به نوعی تعارض منافع داشته اند، خود این افراد از فقد پتانسیل‌های انسانی و فنی دانشگاه بقیه الله در تولید واکسن علم و آگاهی کامل داشته اند.

نگارنده بعنوان یک محقق علمی که ۷ سال سابقه تجربه علمی در انستیتو تحقیقاتی واکسن و سرم سازی رازی و ۱۰ سال مستمر سابقه علمی در دانشگاه علوم پزشکی بقیه الله داشته و بر اساس ارتباطات علمی که با مراکز تحقیقات برجسته کشوری از جمله موسسه رازی و پاستور داشته است، همچنین بر اساس تجربیات ۱۵ ساله در زمینه تحقیقات واکسن‌های نوترکیب و ویروس‌ها و تحقیقات در زمینه نانوادجوانت‌ها، معقتد است که در شرایط کنونی کلیه واکسن‌های داخلی با مشکلات مبتدی فنی و زیرساختی مواجه است و با توجه به محدودیت‌های زیرساختی و عدم دسترسی روان به محلول‌های بیولوژی و حیوانات آزمایشگاهی استاندارد، تمام مقالات تحلیلی و تحقیقی در زمینه ارزیابی پیش بالینی و بالینی واکسن‌ها با مشکلات عوامل مداخله گر مواجه است و این محدودیت‌ها از سال ۹۵ به بعد شدت زیادتری گرفته است. متاسفانه هر کدام از این محدودیت‌ها در تولید علم و انتشار مقاله یک نقص بنیادین است، لاجرم غالب محققان بیولوژی در زمان تنظیم مقالات تحقیقی، واقعیات موجود را منعکس نمی‌کنند.

از طرفی، در مراکز تولید و تحقیق در زمینه واکسن، یک مجموعه گسترده از حیوانات آزمایشگاهی با امکانات مجهز که در برگیرنده انواع حیوانات آزمایشگاهی استاندارد و شرایط نگهداری استاندارد همراه با کادر علمی متخصص است، وجود دارد که این مراکز معتبر یک رابطی مستقل بین مطالعات اولیه و فاز بالینی اند. به نحوی که در این مراکز و برای حذف تعارض منافع، محققان و دست اندرکاران تولید واکسن هیچ دخالتی ندارند. نشریات بین المللی هم به شرط عدم وجود تعارض منافع نویسندگان، اقدام به داوری مقالات ارسالی می‌کنند. این در صورتیست که در کل ایران یک مجموعه استاندارد نگهداری حیوانات آزمایشگاهی و ده نفر متخصص حیوانات آزمایشگاهی وجود ندارد.

اشکال قابل اعتنای دیگر این است که حیوانات آزمایشگاهی مورد استفاده در کشور نه اینبرد است و نه پاتوژن فری و نه شرایط نگهداری این حیوانات بصورت پاتوژن فری وجود دارد. وانگهی در کشور، حیوانات آزمایشگاهی که خاص کار‌های تحقیقاتی در زمینه ایمنولوژی باشد، وجود ندارد. به بیانی دیگر، کلیه تحقیقاتی که در زمینه ایمنولوژی در کشور انجام میگیرد و منتج به انتشار مقالات فوق العاده فراوان داخلی و بین المللی میشود، نمی‌تواند قابل اعتبار و اعتنا باشد. به نحوی که نه تنها گرانت‌های مالی اختصاص یافته پوشش چنین پروژه‌هایی را نمیدهد، بلکه محلول‌ها و مواد آزمایشگاهی حساس که وارد ایران میشود نیز بدلیل تحریم‌ها کارایی آنچنانی را ندارد. چون اکثر این محلول‌های بیولوژیک و آنزیم‌ها از طریق قاچاق و بدون رعایت زنجیره سرد منتقل میشوند و این معضل، خود بخشی از عوامل مداخله گر است. بهمین خاطر است که در زمان شیوع کرونا، محققان با تجربه و خبره در رابطه با تولید واکسن سکوت را پیشه نمودند و هیچ ادعای تولید واکسن مطرح ننمودند. آن‌هایی هم که ادعا نمودند هیچ تجربه آزمایشگاهی و علمی در زمینه علوم و فن واکسن سازی را نداشتند. بهمین دلیل، فقط میلیون‌ها دلار بودجه به یغما رفت، فرصت سوزی‌ها شد که در نهایت نه زیرساختی فراهم گردید و نه واکسنی تولید شد و نه حرکت علمی شکل گرفت و برعکس، نظام سلامت و اعتماد عمومی نیز قربانی شد.

به بیانی دیگر، با توصیف بالا باید گفت که فول تکنیکی محققان واکسن نورا در ارزیابی اثربخشی نیز مملو از عوامل مداخله گر بوده است و دانش و تجربه آنان برای ارزیابی تست‌های ایمنی واکسن کافی نبوده است. به نحوی که آنان حتی از پروتئین‌ها و آنتی بادی‌های استاندارد و تجاری نیز در ارزیابی تست‌های ایمنولوژیک نیز بهره نبرده اند. متاسفانه این فول‌های تکنیکی و مبتدی در ارزیابی واکسن بحدی نتایج انحرافی در اثربخشی واکسن را سبب شده که نه تنها مدعی اثربخشی واکسن نورا بعنوان یک دستاورد بین المللی شده اند. بلکه وزیر بهداشت آقای دکتر عین اللهی و معاونت تحقیقات وزارت بهداشت آقای دکتر پناهی که هر دو عضو هیأت علمی دانشگاه بقیه الله هستند [که صد البته نقش آنان در صدور مجوز تزریق چنین واکسن به مردم جامعه به نوعی تعارض منافع قلمداد میشود]، صراحتا اعلام نموده اند که واکسن نورا یکی از بهترین واکسن‌های دنیاست! با اینکه تبلیغ برای مصرف دارو و واکسن بر خلاف دکترین وزارت بهداشت است، تریبون، قدرت، مسئولین و نشریات همه و همه برای مصرف واکسن نورا در طول هم قرار داشتند. به حدی که در صدد صدور مجوز واکسن نورا برای کودکان و زنان باردار نیز بودند که صد البته همت خبرنگاران خبرگزاری ایسنا و سایت خبری عصر ایران و آفتاب نیوز در هایلایت کردن نقاط ضعف چنین واکسنی مانع صدور مجوز شد.

اما سئوال اینجاست، حال که وضعیت بی اعتباری نتایج و داده‌های مرتبط با واکسن نورا در ژورنال‌های خارجی و داخلی هویدا گردیده است. پس دست اندرکاران تولید واکسن نورا و وزیر و معاونت و کمیسیون‌های نظارتی و صدور مجوز وزارت بهداشت کجا تشریف دارند؟ و چرا بجای توجیه و دفاع از این رسوایی حادث شده، سکوت پیشه نموده اند؟ مگر آقای دکتر رئیس زاده رئیس سازمان نظام پزشکی از طریق صدا و سیما برای واکسن نورا تبلیغ نمی‌کرد؟ پس حالا کجاست؟ اینجاست که جمله زیبا از نگارنده مقاله «رسوایی پایتونی ... زندگی پایتونی» قابل اعمال است...

 باید گفت که تصمیم دانشمندان بین المللی و ایرادات وارده بر روند تحقیقات واکسن نورا کاملا صحیح و علمی بوده است. بعلاوه، همه این ایرادات که باعث بی اعتباری داده‌ها و نتایج واکسن نورا شده است، همان‌هایی بود که بنده در وهله اول در جلسات حضوری با فرماندهی و معاونت دانشگاه بقیه الله برای ممانعت از تصویب و سرمایه گذاری بر روی چنین طرح معیوبی مطرح کرده بودم و سپس برای جلوگیری از تزریق به داوطلبان و همچنین ممانعت از صدور مجوز بالینی برای چنین واکسنی از طریق نشریات ارائه نمودم.

از آنجاییکه اینجانب سابقه ده سال فعالیت علمی مستمر و راه اندازه مرکز تحقیقاتی واکسن نوترکیب و تجهیز و راه اندازی آزمایشگاه و انتقال فن آوری و دانش واکسن و ادجوانت در دانشگاه بقیه الله عهده دار بودم؛ لذا تمام محققان واکسن نورا را از نزدیک می‌شناسم... تحقیقات آنان دارای فول‌های تکنیکی و علمی است. مثلا در پروژه واکسن نورا همین محققان بدون اینکه از آنتی بادی و آنتی ژن استاندارد و تجاری استفاده کنند و در ارزیابی پیش بالینی از حیوانات مدل پاتوژن فری استفاده نمایند از آنتی ژن تخلیصی خودشان که از باکتری‌ای کولای بود در تست‌های الیزا استفاده نموده و سپس آنتی بادی داوطلبان و حیوانات آزمایشگاهی که هیچ کدام پاتوژن فری نبوده استفاده کرده اند.

طبیعتا همه حیوانات آزمایشگاهی موجود در ایران که به نوعی حیوانات فیلدی محسوب میشوند و حتی انسان‌ها آنتی بادی پلی کلونال علیه پیکره باکتری در سرم شان دارند. چون این‌ها نه پاتوژن فری هستند و نه در شرایط پاتوژن فری نگهداری شده اند. وقتی که آنتی ژنی جهت تولید واکسن از باکتری تخلیص میشود و در تست‌های سرولوژی همین آنتی ژن‌های تخلیص شده از باکتری را در معرض آنتی بادی‌های استخراج شده از انسان‌ها و حیوانات آزمایشگاهی مواجه میشود قطعا همراه با واکنش‌های مثبت است که همه این‌ها به عنوان عوامل مداخله گر در تحقیقات استاندارد قلمداد میشود؛ لذا دقیقا بهمین دلیل است که ۸۰ درصد ازداوطلبان کنترل منفی، آنتی بادی خنثی کننده علیه کووید نشان داده اند. البته در اصل این آنتی بادی‌های اختصاصی علیه ویروس کووید نبوده است. بلکه این‌ها همه اش عوامل مداخله گر بوده است که اثبات می‌کند این محققان بدلیل بی تجربگی حتی نتوانسته اند ساده‌ترین آزمایشات ایمنولوژی را به درستی انجام دهند.

جالب اینجاست که پروسه بیان و تخلیص و فیلینگ واکسن نورا با صرف هزینه هنگفت توسط شرکت سیناژن انجام گرفته است. از همه مهمتر اینکه تحقیقاتی که اخیرا توسط محققان داخلی بر روی واکسن نورا و اسپاکوژن (ساخت شرکت سیناژن) از جهت بررسی ایمنوژنسیتی و کارایی انجام گرفته است اثبات شده است که هر دو واکسن‌های نورا و اسپایکوژن برخلاف تبلیغاتی که انجام داده بودند هر دو غیر کارا هستند.

از همان بدو شروع سرمایه گذاری و اجرای طرح تولید واکسن نورا حقیر به جد مخالف این شیوه نادرست و پوپولیستی از محققان واکسن ساز نورا بوده ام و در چندین مورد به آقای دکتر ابوالقاسمی و معاونت تحقیقات آن دانشگاه از عواقب این شیوه از تبلیغات و روند تولید واکسن اخطار‌های لازم را داده بودم. اما همه آن‌ها تحت تاثیر شعار‌های حماسی و صادرات واکسن به آمریکا و مرز شکنی علم قرار داشتند؛ بنابراین حرف‌ها و پند‌های امثال ما نیز هیچ اثری نداشت.

با شناختی که از دانشگاه بقیه الله از بعد زیرساختی و تجربه و امکانات و نیروی انسانی داشتم، هر گونه اقدام در این زمینه را اقدام پوپولیستی و سوء استفاده از بودجه و اعتبار و جایگاه مردمی سپاه می‌دانستم. حتی در این زمینه چندین جلسه چالشی با معاونت تحقیقات دانشگاه و دکتر ابوالقاسمی نیز داشتم که به تبع آن، اقدام به استرداد تمام پروژه‌های تحقیقاتی خود از بقیه الله نمودم که سپس تن به منفک شدن از این دانشگاه دادم. اما زیر بار خیانت به جایگاه علم و نظام سلامت نرفتم. مکاتباتی که در این رابطه از طرف اینجانب رخ داده است به پیوست آمده است تا صحت ماجرا را به اثبات برساند. 

با توجه به سابقه چندین ساله نگارنده در مراکز تحقیقاتی معتبر و تولیدی از جمله انستیتو واکسن و سرم سازی رازی و آشنایی با ضعف‌های زیرساختی جهت تولید واکسن، بهترین کمک به پژوهشگاه بقیه الله، راه اندازی و تکمیل زیرساخت‌ها، جذب نخبگان و همچنین مشارکت علمی و تولیدی با مراکز تحقیقاتی و تولیدی معتبر از جمله دانشگاه شهید بهشتی و انستیتو رازی بود تا بدین طریق پژوهشگاه بقیه الله از انفعال و مقاله نویسی محض خارج گردد. معتقدم که تولید علم و مرز شکنی علمی در ایران هیچ معنا و مفهومی ندارد؛ لذا بر خلاف سیاست اشتباه مرزشکنی علمی، تمام سعی ما بر این بود که با شناخت پتانسیل‌ها و با ارائه راه کارها، بودجه‌ها را به سمت راه اندازی زیرساخت‌ها و در نهایت تولید محصول با بهره بری از علوم سوق دهیم که متاسفانه با اعمال نفوذ و کارشکنی برخی پایتون‌های شرکت مدار این سیاست پیاده نشد.

 قطعا، انجام طرح‌های مشارکتی و کاربردی با مراکز دانشگاهی و تولیدی معتبر، بهترین بهانه جهت تبادل تجرببات و دانش، تجمیع گرایی علمی، جذب نیروی‌های متخصص، تجهیزآزمایشگاه‌های مرتبط و همچنین کسب تجربه و مهارت‌های علمی در حیطه تولید واکسن و فراورده‌های بیولوژی بود که متاسفانه رئیس دانشگاه بقیه الله تحت تاثیر یکسری پایتون‌های شرکت مدار قرار گرفت و باعث چنین رسوایی داخلی و بین المللی شد.

بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین