بهار و میثم کارشان به طلاق کشیده است. آنها سه سال با هم زندگی کردند و حالا میخواهند جدا شوند. بهار برای اعتمادآنلاین از زندگی مشترکش میگوید.
*چرا تصمیم به طلاق داری؟
شوهرم شلخته و کثیف است. او بجز خودش به کسی دیگر فکر نمیکند.
*مگر وقتی با او آشنا شدی، خصوصیات اخلاقی او را نمیدیدی؟
میثم در تهران دانشجو بود و در یک خانه دانشجویی زندگی میکرد. ما همکلاسی بودیم که با هم آشنا شدیم و مدتی هم ارتباط داشتیم. در مدتی که من با او ارتباط داشتم اصلاً چنین خصوصیاتی نداشت، اما حالا از بوی گند او نمیتوانم در خانه بمانم.
*چرا نظافت نمیکند؟ درباره این موضوع صحبت کردهاید؟
بله، خیلی صبحبت کردیم. حرف گوش نمیدهد. میگوید تو بهانه میکنی. اگر بو میدادم خودم میفهمیدم. من را متهم میکند به اینکه بهانهگیر هستم و وسواسیام.
*خودت فکر نمیکنی شاید وسواسی هستی؟
من وسواسی نیستم. کدام آدمی اگر در تابستان دو هفته حمام نرود بو نمیدهد. این وضعیت من را عصبی میکند.
*در محل کار شوهرت به او چیزی نمیگویند؟
شوهرم دامپزشک است. او در چند دامداری بزرگ کار میکند. بوی پهن گاو به اندازه کافی در مشام او هست. برای همین هم بوی خودش را متوجه نمیشود.
*پیش مشاور رفتهای؟
بله، رفتهام. مشاور هم به او گفته این وضعیت همسرت را اذیت میکند و باید وضعیت نظافتت را درست کنی، اما توجهی نمیکند.
*او هم به این جدایی راضی است؟
میگوید راضی نیست، اما اگر راضی نبود نظافت را رعایت میکرد. مگر میشود فردی حمام نرود و مسواک نکند و بعد هم بگوید بو نمیدهم. من واقعاً تحمل ندارم و قطعاً جدا میشوم.