دیروز سهشنبه ۲۹ خرداد ۱۴۰۳ ولادیمیر پوتین رییسجمهوری روسیه به پیونگیانگ، پایتخت کرهشمالی سفر کرده و با مقامات این کشور دیدار کرد. این سفر که اولین بازدید رییسجمهور روسیه به این کشور در بیش از دو دهه گذشته است باعث به وجود آمدن اظهارنظرها و تحلیلهای مختلفی شده است؛ آن هم در شرایطی که پوتین پیش از انجام این سفر دست به صدور بیانیهای زد و از مواضع و اهداف تاکتیکی و راهبردی خود در این خصوص پرده برداشت.
در همین راستا از طرفی این سفر نوید نزدیک شدن دو قدرت هستهای مخالفِ غرب را میدهد که میتواند بخشی از پازل پوتین برای تشکیل نظم مورد نظرش را تکمیل کند.
همچنین از سوی دیگر این موضوع باعث شکلگیری نگرانی در میان کشورهای غربی مخصوصا ایالاتمتحده آمریکا شده است که این سفر و توافقات حاصل از آن را عامل طولانی شدن منازعه اوکراین قلمداد میکنند.
دیروز کاخ کرملین اعلام کرد رییسجمهور این کشور قصد دارد طی سفری دو روزه به سمت پیونگیانگ، پایتخت کرهشمالی عزیمت کرده و با همتای خود دیدار کند. به گزارش یورونیوز، این اولین سفر رییسجمهور روسیه به این کشور در بیش از دو دهه گذشته و آخرین نشانه از تعمیق همسویی دو قدرت هستهای است که همزمان نگرانیهای گسترده بینالمللی را برانگیخته است.
همچنین پوتین قصد دارد پس از کرهشمالی، به ویتنام دیگر کشور سوسیالیستی آسیا سفر کند. این خبرگزاری در بخشی دیگر از گزارش خود افزود که یوری اوشاکوف، دستیار رییسجمهوری روسیه روز دوشنبه در یک کنفرانس مطبوعاتی گفت که پوتین در سفر به کرهشمالی دستور کار بسیار فشردهای خواهد داشت.
اوشاکوف صحبتهای خود را با این مضمون ادامه داد که هر دو رهبر (پوتین و کیمجونگ اون) قصد دارند یک مشارکت راهبردی جدید را امضا کنند.
در همین راستا و از طرفی دیگر، ولادیمیر پوتین نیز طی بیانیهای که روز سهشنبه و پیش از سفر خود به کرهشمالی منتشر کرد، به تبیین برخی دیدگاههای خود پرداخت. نامهای که در رسانه دولتی کرهشمالی نیز منتشر و قرائت شد. در این نامه که در واقع حکم تایید رییسجمهور روسیه بر پیشنهاد وزارت خارجه این کشور بود آمده است: «به منظور پذیرش پیشنهاد وزارت امور خارجه روسیه، توافق با نهادها و سازمانهای دولتی فدرال ذینفع، مبنی بر امضای توافقنامه مشارکت راهبردی جامع بین روسیه و کرهشمالی انجام شد.»
در همین رابطه سوال مهمی که مطرح میشود، این است که حرکت پوتین به سمت کرهشمالی و تحبیب آن مسالهای کوتاهمدت و تاکتیکی بوده و اساسا پوتین میخواهد در شرایطی که در جنگ با اوکراین به سر میبرد بازاری هم برای خرید تسلیحات و هم فروش محصولات خود پیدا کند، یا اینکه این موضوع را باید در ادامه سلسله اقدامات استراتژیک پوتین برای برپایی نظم مطلوب جهانی خویش و مقابله با هژمونی ایالاتمتحده آمریکا مشاهده کنیم؟ اگر بخواهیم پاسخی کوتاه به این سوال بدهیم، باید بگوییم که هر دو سناریو درست و قابل بررسی است.
در واقع یکی از اصلیترین مسائلی که پوتین در منازعه اوکراین با آن روبهرو شد، کمبود تسلیحات موردنیاز و در عین حال ارزان برای ادامه این جنگ بود. به همین جهت مسکو به سمت کشورهایی مانند کرهشمالی خیز برداشته تا بتواند این مهم را تحقق ببخشد. در همین راستا، اواخر اردیبهشت ماه امسال بود که رسانهای در کرهجنوبی مدعی شد پیونگیانگ از زمان آغاز جنگ اوکراین در فوریه ۲۰۲۲، حدود ۶هزار و ۷۰۰ کانتینر حاوی مهمات به مسکو ارسال کرده است؛ کانتینرهایی که به ادعای وی تقریبا ۳میلیون عراده گلوله ۱۵۲میلیمتری یا ۵۰۰هزار عراده گلوله ۱۲۲میلیمتری در آن گنجانده شده بود؛ موضوعی که سرویس اطلاعاتی کرهجنوبی طی گزارشی و در پاسخ به آن اعلام کرد در حال ارزیابی صحت و سقم این ادعا و شرایط پیرامون این مساله است و تمام همکاریهای نظامی کرهشمالی و روسیه را رصد میکند.
از طرفی دیگر و از نگاهی راهبردی، نزدیک شدن مسکو به پیونگیانگ را میتوان نشانهای از هدف بلندمدت پوتین برای احیای جایگاه روسیه و مقابله با چیزی که پوتین نظم آمریکا محور مینامد در نظر گرفت. در همین راستا، رییسجمهور روسیه در بخشی از صحبتهای خود که در بیانیه مذکور آورده است، به این موضوع اشاره میکند که به دنبال توسعه و معماری یک مکانیسم جایگزین برای تجارت و پرداختهاست که توسط طرف غربی کنترل نشود به طوری که بتوانند در مقابل یکجانبهگرایی غربیها مقاومت کنند. وی در ادامه به این موضوع نیز اشاره کرد که آنها به دنبال معماری یک نظم عادلانه و برابر امنیتی در اوراسیا هستند؛ دو موضوعی که روزنامه گاردین به آن نیز اشاره کرد.
این روزنامه انگلیسی با ذکر اینکه پوتین، کمکها و پشتیبانی پیونگیانگ از روسیه در جنگ اوکراین را ستایش میکند، عنوان کرد که مسکو به دنبال ایجاد یک همکاری اقتصادی و امنیتی با کرهشمالی بوده و این موضوع یکی از محورهای گفتگو میان رهبران دو کشور خواهد بود.
به هر حال باید به این موضوع توجه داشت که پس از منازعه اوکراین و تلاشهای غرب برای تحدید و در انزوا قرار دادن روسیه و همچنین وضع و اعمال تحریمهایی که مزیتها و زیرساختهای استراتژیک مسکو را آسیب زده و تهی از منابع میکند، پوتین عزم خود را برای پیشبرد برنامههای تهاجمیتر به منظور به چالش کشیدن نظم موجود بینالملل جزم کرده و با بازیگری و بازیسازی در مناطق دیگر مانند آسیا و آفریقا سعی میکند هنوز هم خود را در قامت یک قدرت بزرگ که توان ایجاد معادلههای مطلوب خویش را دارد معرفی کند.