آفتابنیوز : آفتاب: روزنامه جمهوری اسلامیدر سرمقاله امروز 19 مرداد 88 آورده است:
روز خبرنگار 17 مرداد را امسال در حالی پشت سر گذاشتیم که بداخلاقیها در رسانههای ما به اوج رسیده است . برای روزنامهنگاران ایرانی روز خبرنگار غیر از یک مشت تبریک چیز دیگری که ندارد پس چرا خود روزنامه نگارها و اهالی رسانه به فکر خودشان نباشند و عرصه فعالیت خود را از بداخلاقیها پاک نکنند از قضا امسال درست روز خبرنگار دومین جلسه دادگاه متهمان حوادث بعد از انتخابات نیز برگزار شد. در این دادگاه تعدادی از عوامل گروهکهای تروریستی همچون انجمن شاهنشاهی و منافقین و همینطور افرادی از مرتبطین با بعضی سفارتخانههای خارجی و دولتهای غربی محاکمه شدند.
این کاملا درست است که این عناصر از عوامل اغتشاشات اخیر بودند و اصولا همین واقعیت نشان میدهد که گروهکهای سلطنت طلب و منافق و قدرتهای غربی از فضای پیش آمده بعد از انتخابات بهره برداری کردند و از راهپیمائیها و تجمعات آرام طرفداران نامزدهای ریاست جمهوری که در کمال مسالمت درصدد بیان اعتراضات خود بودند سواستفاده کردند. این افراد باید محاکمه شوند تا این واقعیت کاملا آشکار شود که اغتشاشات مربوط به آنها بوده و ربطی به نامزدهای معترض ریاست جمهوری و طرفداران آنها نداشته است واقعیتی که جلسه دوم دادگاه متهمان حوادث بعد از انتخابات آنرا به روشنی نمایان ساخت .
اکنون این سئوال مطرح است که با توجه به این واقعیت غیرقابل انکار چرا ماجرای اغتشاشگران با نامزدهای ریاست جمهوری و طرفداران آنها به همدیگر سنجاق شده اند و چنین وانمود میشود که این دو ماجرا تفکیک ناپذیرند این سئوال دو بخش دارد یکی اینکه چرا دستگاه قضائی حساب اغتشاش گران را از حساب طرفداران نامزدها جدا نمیکند و سئوال دیگر اینکه چرا تعدادی از رسانهها با دستاویز قرار دادن همین اختلاط غیر منطقی برخلاف وظیفه واقعی رسانه ای خود عمل میکنند و حتی تلاش فوق العاده ای برای تسویه حسابهای جناحی بعمل میآورند آنچه به روز خبرنگار مربوط است بخش دوم سئوال است امری که با روح آزاد خبرنگاری و اخلاق روزنامه نگاری که سرمایههای اصلی اهالی رسانه هستند بهیچوجه سازگاری ندارد.
این روزها بداخلاقیهای رسانه ای به ویژه علیه شخصیتهای صاحب نامیکه سرمایههای انسانی جامعه ما هستند به اوج رسیده است .
یکی به آنها اتهام وابستگی به قدرتهای خارجی میزند دیگری آنها را به منافقین وصل میکند سومیآنها را ضدولایت فقیه میداند و چهارمیالقاب و عناوین توهین آمیز به آنها میبندد. این نسبتها هیچکدام بر منطق و استدلال تکیه ندارد در حالی که رسانهها باید منطقی باشند تا مخاطبان آنها مطالبشان را بپذیرند. اینکه با احساسات مردم بازی کنیم و با تکیه بر مقدسات افرادی را که عمر خود را برای پاسداری از همین مقدسات صرف کردهاند متهم به ضدیت با چیزی نمائیم که از وجودشان جدا نیست هیچ مشکلی را حل نخواهیم کرد. فقط عدهای از مخاطبان را معیار قرار ندهید.
خیل عظیم مردم نه تنها این وصلههای ناچسب را باور نمیکنند بلکه هر روز که میگذرد و هر یک از این اتهامات را که میخوانند و میشنوند بی اعتقادیشان به رسانههای خودی بیشتر میشود علاقه شان به همانها که آماج سیل اتهامات قرار میگیرند افزایش مییابد و فاصله شان با حاکمیت رو به فزونی میگذارد. این به نفع ایران و اسلام و انقلاب و نظام جمهوری و حتی به نفع خود شما و جمع و جناحتان نیست که فاصلهها را زیاد کنید و رسانهها را از اعتبار بیاندازید.
اقبال روز افزون مردم به رسانههای خارجی را نمیبینید بیاعتنایی مردم به این قبیل مطالب که علیه این و آن منتشر میشود را احساس نمیکنید نگاه بی تفاوت مردم به دعواهای سیاسی را نمیبینید نفرت مردم از جریان حذف و دفع را در نمییابید از گفتگوهای مردم در محافل خصوصی و اداری و خانوادگی خبر ندارید اظهارات مردم در تاکسیها و اتوبوسها و قطارهای مترو به گوش شما نمیرسد لااقل سایتها را که میبینید و از مطالبی که در نقد عملکرد شما نوشته میشود و نقطه نظرهای کاربران که تا حدودی بدون ملاحظه است که مطلع میشوید.
اینها را ناچیز ندانید و برای افکار عمومیاهمیت قائل شوید. در دایره کوچکی که دور خود ترسیم کرده اید محصور و محدود نمانید و اطراف را هم ببینید. اینها همه مردم همین کشور و اهل همین جامعه هستند و هیچکس نمیتواند نادیده شان بگیرد.
مهمتر اینکه کار اصلی رسانهها جذب است . با این روشها نه تنها هیچ توفیقی در جذب حاصل نخواهد شد بلکه ریزشها افزایش خواهد یافت. حتی این تصور که با تسویه حسابهای سیاسی و برچسب زدنهای رنگارنگ میتوان راه را برای رسیدن به اهداف جناحی هموار کرد نیز تصور درستی نیست . این کارها فقط مشکلات را بیشتر میکند. اگر هنری دارید آنرا در جذب همانها که اعتراض دارند بکار ببندید. بگذارید حرفها را بزنند و پاسخ منطقی بگیرند البته اگر منطقی دارید و اگر ندارید تسلیم منطق آنها بشوید. این واقعیت را هم درک کنید که در طول تاریخ تا به امروز هیچ حکومتی نتوانسته با تکیه بر حربه تهمت و حذف پابرجا شود و بماند.
مهمتر آنکه افرادی که شما درصدد حذف آنها هستید بیدهائی نیستند که با این بادها بلرزند باید حواستان باشد که این بادها خود شما را نلرزاند. حتی لرزیدن شما هم به صلاح جامعه نیست اداره کشور نیازمند تضارب آرا است البته منطقی و متکی بر منافع ملی. تردید نکنید که منافع ملی را در تسویه حسابهای سیاسی و حذف رقیب نمیتوان جستجو کرد. رسانهها برای جا انداختن این واقعیت و نهادینه کردن فرهنگ جذب اساسی ترین وظیفه را بر عهده دارند.