آفتابنیوز : آفتاب: روزنامه اعتماد در سرمقاله امروز 20 مرداد 88 آورده است:
نماینده محترم طبس در مجلس شورای اسلامی در اظهارنظر شگفت انگیزی با اعطای لقب اکبرشاه به حضرت آیت اللههاشمیرفسنجانی رئیس محترم مجلس خبرگان و رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در کارزار اتهام زنیها تلاش کرد از قافله عقب نماند.
نگارنده در طول 10 سال گذشته در دهها پرونده مطبوعاتی شاهد بودهام حتی بدون شکایت شاکی خصوصی، دادستانی عمومی و انقلاب تهران اقدام به پیگرد اشخاص تحت عنوان توهین و اهانت به مسوولان نظام کردهاند حتی در یک مورد بدون اینکه شکایت خصوصی مطرح باشد مدیر مسوول روزنامه آزاد به اتهام اهانت به آیت الله مصباح یزدی با انتشار کاریکاتور تعقیب و دادگاهی شد.
آیت اللههاشمیرفسنجانی به تعبیر بنیانگذار جمهوری اسلامیو رهبری فعلی نظام اسلامی از ارکان اصلی و ستونهای انقلاب است که علاوه بر فرماندهی جنگ در طول هشت سال دفاع مقدس ریاست مجلس شورای اسلامی و دو دوره ریاست جمهوری و در حال حاضر ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام و ریاست مجلس خبرگان رهبری او را در موقعیتی قرار میدهد که غیر از رهبری نظام هیچ مسوول دیگری برایشان ارجحیت و برتری ندارد.
بااین وجود چگونه است که دستگاه قضایی در موارد مشابه و برای صیانت از حریم و حرمت مسوولان و مقاماتی پایین تر از آقای هاشمی احساس وظیفه شرعی و قانونی نمیکند و نشریات زیادی را تحت عنوان توهین و اهانت به مسوولان و کارگزاران نظام مورد تعقیب قضایی قرار میدهد ولی آقای هاشمی ازاین جهت در دایره خودیها قرار نمیگیرد و با نادیده گرفتن اهانتها هر روز بر دامنه آن افزوده میشود.
من نماینده محترم طبس را نمیشناسم و از مرتبه علمی و وزن سیاسی و اجتماعی ایشان بی خبرم ولی به یاد دارم که در اولین اقدام مهم نظام جمهوری اسلامی یعنی نصب آقای مهندس بازرگان به نخست وزیری این هاشمی رفسنجانی بود که در دست راست امام نشسته بود. به رغم تمامی بی مهریهایی که در حق وی روا شد جناب ایشان به عنوان نفر اول مجلس خبرگان رهبری بیشترین آرای مردم را به خود اختصاص داد. اگرایشان به یاد نمیآورند، نگارنده خوب به خاطر دارم که هنگام انتخاب جناب آقای خاتمی به ریاست جمهوری رهبر نظام فرمودند هیچ کس نزد من جایهاشمی را نمیگیرد.
خوب است آنها که خود را تابع رهبری میدانند از سیره و روشایشان پیروی کنند و جلوتر از رهبری ندوند. بد نیست دراین نظام به یک واقعه تاریخی اشاره داشته حسنک وزیر مغضوب دربار خلیفه عباسی شد، سلطان مسعود نتوانست در مقابل خلیفه مقاومت کند و به محاکمه و اعدام صدراعظم بی نظیرش رضایت داد، گشتند و قاضی با وجههای را برای محاکمه اش یافتند. قاضی که از مرتبه علمی و اداری حسنک وزیر آگاه بود هنگام حاضر شدن متهم در محکمه به احترامش به پا خاست، دیگران هم با توجه به قیام رئیس دادگاه برخاستند جز بوسهل زوزنی که در پرونده سازی علیه حسنک نقش مخربی داشت که به علت دشمنی با حسنک تنها نیم خیز شد، رئیس تشکیل محکمه متوجه بود و خطاب به بوسهل زوزنی گفت سهل تو در همه کاری ناتمامی. ترسم از ترکان تیرانداز نیست طعنه تیرآورانم میکشد باشم.