دیروز خبر آمد که بهمنظور جلوگیری از خاموشی سراسری، قطعی برق و قطع برنامهریزی شده برق در ۱۳ استان روز پنجشنبه به عنوان روز تعطیل اعلام شده است تا از طریق کاهش مصرف برق ادارات بتوان شبکه را مدیریت کرد و خاموشیها را دور زد؛ بنابراین استانهای سمنان، زنجان، خوزستان، قم، بوشهر، مرکزی، اصفهان، یزد، سیستان و بلوچستان، چهارمحال و بختیاری، کرمان، خراسان جنوبی، لرستان در روز پنجشنبه به دلیل کمبود برق تعطیل هستند. تهران هم اغلب ادارات و شرکتها در این روز کار نمیکنند. به این ترتیب این امید در شرکت برق وجود دارد که بتواند دست کم برای یکی دو روز هم که شده بحران برق را پشت سر بگذارد، تقریبا نیمیاز هفته آینده هم که تعطیل است بنابراین برای چند روز فشار از روی شبکه برداشته میشود.
دقیقا چه اتفاقی دارد برای برق در ایران میافتد؟ آیا تولید برق مناسب نیست یا مصرف بیشتر شده؟ پاسخ هر دوی این سوالها مثبت است. همانطور که شرکت مدیریت شبکه برق ایران سهشنبه اعلام کرد در ظهر این روز یعنی ساعت ۱۴ و ۲۷ دقیقه میزان مصرف برق به ۷۶ هزار و ۳۱۳ مگاوات در کل ایران رسید و رکورد مصرف برق در یک روز باز هم شکسته شد.
در حالی که سال گذشته در همین روز مصرف برق ۷۱ هزار و ۹۸۶ مگاوات بوده این یعنی رشد چهار هزار و ۳۲۷ مگاواتی. این رکورد یک بار هم سال گذشته شکسته شد و ایرانیها در روز ۱۴ مرداد با ۷۳ هزار و ۴۵۰ مگاوات رکورد حداکثر مصرف برق را شکسته بودند. اینطور که بعضی پیشبینیها میگویند هنوز با گرمترین روزهای سال در تابستان امسال فاصله داریم و به نظر میرسد که این رکورد همین امسال چند بار دیگر جا به جا شود.
اینکه با افزایش جمعیت و البته افزایش روز افزون استفاده از وسایل برقی و همچنین گرمتر شدن هوا مصرف برق در ایران هر سال بیشتر شود طبیعی است، اما چه چیزی طبیعی نیست که هر سال بحران برق در ایران عمیقتر میشود؟ عدهای انگشت اتهام را به سمت مردم به ویژه مصرف خانگی میگیرند و میگویند که ما مشغول زیادهروی در مصرف برق هستیم. با این نگاه دائما از مردم خواسته میشود که کمتر مصرف کنند تا برق به همه برسد، این اتهام چقدر درست است؟ شاید به نظر عجیب برسد، اما به دلیل شرایط ویژهای که ما در ایران داریم نمیتوان به این سوال جواب روشنی داد و خبرها هم در این زمینه بسیار گمراه کننده هستند.
مثلا میبینیم که خبرگزاری فارس به عنوان یکی از خبرگزاریهای رسمی، در گزارشی سرانه مصرف خانگی ایران را ۶ برابر میانگین جهانی دانسته است. رسانههای دیگری هم این ادعا را تکرار کرده و گفتهاند که میزان مصرف خانگی ایران در یک سال معادل ۱۰۵۸ کیلووات ساعت است در حالی که متوسط جهانی مصرف برق در این بخش ۱۸۲ کیلووات ساعت است پس ایران ۶ برابر متوسط جهانی و ۷ برابر کشور ترکیه، سرانه مصرف برق خانگی دارد.
اما آنچه آمار رسمیIEA از میزان مصرف سرانه خانگی ایران نشان میدهد، این شاخص در ایران برابر با ۱۰۲۲ کیلووات ساعت است. بر اساس همین آمار میانگین مصرف جهانی برق برابر با ۱۱۹۲.۸ کیلووات ساعت است. بر این اساس میزان سرانه مصرف برق ایران بیشتر از میانگین سرانه مصرف جهانی نیست. سرانه مصرف برق خانگی در ترکیه هم ۷۲۱.۴ کیلووات ساعت ثبت شده است.
بر این اساس میزان مصرف سرانه خانگی ایران ۱.۴۱ برابر میزان سرانه مصرف برق خانگی در ترکیه است که با توجه به تفاوت موقعیت جعرافیایی و آب و هوایی این دو کشور تفاوت معناداری به نظر نمیرسد، اما آیا با این اعداد میتوان مصرف برق خانگی در ایران را منطقی دانست؟ به یک دلیل مهم نه، چون ما در ایران نسبت به خیلی از کشورها از جمله همین ترکیه سبد انرژی متنوعتری داریم و خیلی از اموراتمان با گاز راه میافتد به جای برق مثلا اغلب خانهها با گاز گرم میشوند و پخت و پز هم با گاز انجام میشود.
در حالی که مردم در بسیاری از کشورها برای همه این کارها باید برق مصرف کنند. اینجاست که خیلیها پای فرهنگ مصرف را وسط میکشند و میگویند که با توجه به ارزان بودن قیمت برق در ایران و فرهنگ ولخرجی انرژی پس طبیعتا مصرف خانگی زیاد است و باید هرچقدر میتوانیم آن را پایین بیاوریم، اما بررسی آمارها به ما میگوید که فقط این مصرف خانگی نیست که باید پایین بیاید. این را از مقایسه سرانه کلی مصرف برق میتوان فهمید.
سرانه کلی مصرف برق در ایران ۲۷۰۹ کیلووات ساعت است در حالی که سرانه مصرف برق در قطر به عنوان دارنده بالاترین سرانه مصرف برق ۲۸۴۹۵ کیلووات ساعت است و بعد از آن کشورهای ایسلند، امارات متحده عربی، بحرین و لوکزانبورگ قرار دارند. غیر از کشورهای ثروتمند عربی بقیه کشورهایی که بیشترین سرانه مصرف برق را دارند همگی کشورهای صنعتی و توسعه یافته هستند.
میانگین جهانی سرانه مصرف هم ۱۸۷۲ کیلووات ساعت است که در این مورد ایران بالاتر از میانگین ایستاده است این یعنی اگرچه ما با کشورهای عربی خلیج فارس فاصله نجومی داریم، اما به شکل معناداری بالاتر از میانگین جهانی هم ایستادهایم و بین ۳۰ کشور اول جهان از این نظر قرار داریم در حالی که از نظر توسعه یافتگی چنین جایگاهی نداریم. این یعنی ما در بخش غیر خانگی هم به شدت هدر رفت انرژی داریم.
اینجا است که فقط فرهنگ مصرف معنی پیدا نمیکند بلکه فرسودگی صنعت هم خودش را نشان میدهد. نکته دیگر اینکه وضعیت ما در بخش تولید هم تعریفی ندارد. با توجه به حرفهای عبدالرسول پیشاهنگ مدیرعامل شرکت مادرتخصصی برق حرارتی ایران که اردیبهشت امسال گفته، کل ظرفیت تولید برق حرارتی، آبی و تجدیدپذیر ایران در سال گذشته فقط دو هزار و ۳۶ مگاوات رشد کرده است که معادل فقط یک پنجم اهداف رشد تولید برق کشور در سال ۱۴۰۲ است
یعنی طبق هدف گذاریها ایران برای اینکه تراز برق را بهبود بدهد و در مسیر خروج از بحران قرار بگیرد باید سال گذشته ۵ برابر بیشتر برق تولید میکرد، اما همانطور که آمارها میگویند این اتفاق نیفتاده است. فعالان حوزه نیروگاههای برق میگویند که عوامل زیادی از جمله تحریم و سرکوب قیمت برق از سوی دولت و اساسا دولتی بودن بخش بزرگی از فرآیند تولید برق در ایران کاری کرده که این صنعت آن بهره وری که لازم است نداشته باشد.