آفتابنیوز : آفتاب: روزنامه آفتاب یزد در سرمقاله امروز چهارم شهریور 88 آورده است:
رئیس دفتر احمدینژاد پس از دستور رهبری برای لغو حکم قبلی او - انتصاب به معاونت اولی رئیس جمهور - ترجیح داده بود سکوت پیشه سازد. زیرا مقاومت احمدینژاد در برابر همه مخالفان اعم از مراجع تقلید، نمایندگان مجلس و گروههای دیگری از اصولگرایان را کافی میدانست.
مشایی در آن ایام به خوبی آگاه بود که بدون دفاع او از خود نیز، حتی دستور رهبری برای لغو حکم او بلافاصله اجرا نخواهد شد. اما اکنون به نظر میرسد با گذشت حدود یک ماه، نوبت به مشایی رسیده تا ابراز لطف رئیس خویش را پاس بدارد و بخشی از مخالفتها با خویش را نیز به نحوی پاسخ بگوید. البته او توان حمله مستقیم به مخالفان اصلی و با نفوذ خود را ندارد، حمله به نمایندگان مجلس هم در شرایط فعلی به مصلحت نیست زیرا میتواند شرایط نه چندان مساعد نسبت به وزرای پیشنهادی را نامساعدتر کند. پس ظاهراً راهی وجود ندارد جز آنکه بار دیگر پروندهای که با بسیاری از جعلیات برای اصلاح طلبان درست شده، بازگشایی شود تا در مقابل تحقیرهای یکی دو ماه گذشته، نوعی قدرت نمایی صورت گیرد.
اظهارات اخیر مشایی را میتوان ازاین زاویه مورد ارزیابی قرار داد. به هر حال در شرایط فعلی، تنها صحبت علیه رفسنجانی، خاتمی، کروبی و میرحسین امکان انتشار در برخی رسانهها را مییابد و اگر کسی میخواهد سخن او، پاس داشته شود حتما بایستی به «انقلاب مخملی» هم گریزی بزند.
بر همین اساس، نیازی نیست که کسی در مقام پاسخگویی برآید چون مجموعه این سخنان نیز بیش از سخن سایر «صاحب تریبونها» علیه دولتهای گذشته مقبولیتی نخواهد یافت. در خصوص انقلاب مخملی هم وضعیت به گونهای است که روزنامه اصلی مدعی دست داشتن اصلاحطلبان دراین انقلاب نوظهور- و فاقد زمینه درایران- آنقدر در گسترش حوزه انقلابیون مخملی اصرار داشته که حتی یکبار مشایی را نیز در زمره این انقلابیون قرار داده است. پس همان بهتر که از کنار بخشهای عمده سخنان این دوست، همکار و منسوب احمدی نژاد عبور شود.
اما در میان سخنان او نکتهای وجود دارد که نمیتوان آن را نادیده گرفت. مشایی گفته است: «در مورد مراسم تنفیذ، همه کشورهای اروپایی به وزارت خارجه پیام فرستادند که در مراسم شرکت میکنیم فقط خواهش میکنیم آقای رئیس جمهور که صحبت میکنند ملاحظه ما را نیز بکنند.» البته این سخن قدری عجیب به نظر میرسد. زیرا اگر آنچه که مشایی اعلام کرده، موضع متحد کشورهای اروپایی بود آنها میتوانستند توسط سفیر کشور سوئد به عنوان رئیس دورهای اتحادیه اروپا، پیام خود را برسانند؛ همانطور که در ماههای اخیر، مواضع متحد و ادعاهای هماهنگ آنها علیه روند انتخابات، به همین نحو ابلاغ گردیده است.
اما به فرض که سخن مشایی، ناشی از یک اطلاع دقیق باشد بهتر است دولت مقتدر احمدینژاد، یقه اروپاییها را بگیرد و از آنها توضیح بخواهد که«چرا پیامهای غیردوستانه و بعضاً تهدیدآمیز خود را به صورت علنی میفرستید اما برای ابراز دوستی، پیام محرمانه مخابره میکنید؟» مشایی لابد به یاد میآورد که روز پانزدهم فروردین ماه 86، روزنامه کیهان اظهارات تهدید آمیز و ضربالاجل 48 ساعته تونی بلر برای آزادی 15 ملوان متجاوز انگلیسی را منعکس نمود و چند ساعت بعد از آن، احمدی نژاد در گفتگویی که مستقیماً توسط شبکههای مختلف رادیو تلویزیونی مخابره میشد حکم آزادی ملوانان را صادر کرد.
این روند تحقیرآمیز، دو سال موجب آزار ذهنی بسیاری از غیرتمندان ایرانی بود تا آنکه در خرداد 88، احمدی نژاد در یک گفتگوی تلویزیونی، اعلام کرد: «بلر کتباً نامه نوشت، عذرخواهی کرد و تعهد داد کهاین حوادث تکرار نشود. پس از آن، ایران حکم آزادی ملوانان را صادر کرد.» البته از 15 فروردین 86 که تهدیدهای بلر در روزنامه حامی احمدی نژاد منعکس شد تا نیمه خرداد 88 که خبر عذرخواهی کتبی بلر توسط احمدی نژاد مطرح گردید، هیچ کس نامه را ندیده بود و پس از آن هم تنها نامهای از سفارت انگلیس در تهران منعکس شد که حتی اطلاق نام عذرخواهی بر آن توسط سفارت انگلیس - چه رسد به تونی بلر -چندان آسان نبود.
اکنون در حالی که هر روز تهدیدهای علنی مقامات اروپایی و ادعاهای واضح آنها علیه انتخابات 22 خرداد و منتخب آن در رسانههای عمومی منعکس میشود، رئیس دفتر احمدینژاد از پیام همراه با التماس اروپاییها برای شرکت در جلسه تنفیذ خبر میدهد که البته ظاهرا پیامی محرمانه بوده و جز در سخنرانی مشایی در جای دیگری منعکس نشده است.
اظهارات اخیر مشایی، نکته مهم دیگری را نیز به ذهن میآورد و هر کس حق دارد از دولت مدعی شفافیت با مردم سوال کند «توقع دولتهای اروپایی برای رعایت حال آنها توسط رئیس دولت ایران چه بوده وایا این تقاضا اجابت شده است یا نه؟» البته اگر استحکام این سخن نیز به اندازه ادعای «عذرخواهی کتبی بلر» باشد نیازی به توضیح بیشتر در مورد آن نیست اما اگر واقعا اروپاییها در تریبونهای علنی، پرمدعایی میکنند و در خفا پیامهای التماس آمیز ارسال میکنند دولت حق ندارد بیش ازاین اجازه تحقیر نام ایران را به آن مدعیان پرسر و صدا اما کمجرئت بدهد. مشایی و مقام مافوق او که در برابر نیروهای داخلی با اقتدار فراوان سخن میگویند موظفند یک بار برای همیشه، پرونده قلدربازیهای روزانه و التماسهای شبانه اروپاییها - اگر واقعا وجود دارد- را ببندند.
بهترین راه برای بستن این پرونده نیز آن است که ضمن افشای دقیق «پیامهای التماس آمیز اخیر» متن نامه عذرخواهی بلر را نیز برای اطلاع عموم انتشار دهند. تعدادی از خبرگزاریهای حامی و شیفته دولت که در روزهای اخیر علاقمندی خود به انتشار اعترافات اصلاحطلبان زندانی را به نمایش گذاشتهاند، میتوانند در انتشار عذرخواهیهای همراه با اعتراف اروپاییها پیشقدم شوند.