روزنامه هم میهن در یادداشتی نوشت: بالاخره بعد مدتها که جناب پزشکیان با کاپشن در نشستها، مناظرهها و سخنرانیها حضور داشتند؛ در مراسم تنفیذ با کتوشلوار حاضر شدند.
در اولین پلانهایی که از پوشش جدید ایشان به رسانهها رسید؛ میزان شوقمندی مخاطب هم افزون شد! و در شبکههای اجتماعی داخلی و خارجی دربارهاش نوشتند! اینکه مشاهده کردند رئیسجمهوری که با آن همه اشتیاق انتخاب کرده بودند، موافقت کرد که پوشش رسمیتری بپوشد. هرچند صرف پوشیدن یا نپوشیدن کت؛ لامحاله نمیتواند دلیلی بر موفقیت در سایر امور باشد، ولی میتواند گزارهای را پررنگتر نشان دهد.
اینکه جناب پزشکیان نشان داد که به شعار انتخاباتیشان که مشورتپذیری از کارشناسان بود، پایبند هستند. به حتم افراد زیادی به ایشان توصیه کردند که کت را نیز امتحان کنند. حتی آقای فیاض زاهد نیز چندی پیش خبر از موافقت آقای رئیسجمهور با پوششهای دیگر داده بودند! و نکته دیگر آنکه اجازه ندادند که این مورد فرعی به چالشی در کارهای پیشرو تبدیل شود.
سالها جناب پزشکیان این پوشش را مناسب دانستهاند. عادت کردهاند. سخت است تغییر آن، ولی متوجه شدند افکار عمومی؛ آن هم افکار این روزهای جهان مدرن، دیگر پذیرای آن نمیباشد که نمایندگان کشورش در بزنگاههای خاص داخلی و به طریق اولی خارجی؛ پوشش معمول داشته باشند.
نگاه شود به همین لباس ورزشکاران المپیکی ما؛ که بحث آن خارج از این مقال است که این گزاره نیز از تکبعدی نگاه کردن مسئولان طراح لباس ناشی میشود که راضی به تغییر نظر دادن نیستند.
به هر حال این کت ریاستجمهوری نشان داد که کت تن کیست! آری شاید مسئله کوچک و جزئی باشد ولی میزانی از روایتهای گوناگون در جامعه را سببساز شد. افراد گوناگونی درباره آن نوشتند. مقایسههای داخلی و خارجی صورت گرفت. مشاوران زیادی درباره آن سخن گفتند. بالمآل به گوش مسعود محبوب مردم رسید.
مردمی که نوع پوشش رؤسایجمهور مطلوبشان را دیده بودند، از خاتمی تکرارناشدنی در انتخاب عبا، ساعت و کفش تا روحانی مقید به درستپوشی؛ نمیتوانستند تحمل همیشگی کت را داشته باشند! هرچند شاید در مراسمهای دیگر، آن کت همچنان سیبل انتقادات و گوشه و کنایهها شود؛ ولی در زمانی این تغییر پوشش انجام شد که بسیار درست بود مکانش.
که اگر بر فرض مثال در سخنرانی احتمالی سازمان ملل اینگونه با کت و شلوار آراسته ظاهر میشدند؛ شاید در داخل مورد هجمههای طعنهآمیز برخی همیشه دلواپس قرار میگرفتند…! آفرین به این درایت تیم تشریفات و احسنت به پذیرش آن توسط رئیسجمهوری که بارقههای امید را افزایش میدهد از برای تغییر نگرشهای احتمالی در موضوعات مهمتر پیش رو.
باور داشته باشیم که پزشکیان بیجهت نمیگوید که نقش مشاوران را باور دارد. فردیکه پوشش چنددههاش را با هر سختی عوض میکند حتی برای یک نوبت؛ میتواند نقشآفرینیهای مشاوران عرصههای دیگر سیاسی و اقتصادی را نیز تحمل و باور کند. این کتوشلوار برازنده صاحبش؛ مبارک رأیدهندهگانی که رعایت کردند و چیزی نگفتند و پاداش سکوت بعد از پانزدهم تیرماه را گرفتند…!