با هزار دل امید از خونهی بابام زدم بیرون بلکه نکبت وبدبختی هام تموم بشه،ای بختت سیاه معصومه، خونهی بابات اگه نون نداشتی لااقل کتک و فحش قاتوق هر روز و ساعتت نبود...
چند ماه بعدِ عروسی، فهمیدم حامله ام و مثل هر تازهعروسی با کلی ذوق و شوق بهش گفتم داری بابا میشی، مردک نامرد آنی با لگد زد به پهلوم و گفت آنقدر میزنمت که بچه سقط بشه. انگار بخت بچهام مثل بخت ننهاش سیاه بود که عمرش به این دنیای نکبت بود و موند...
زن جوان پشت درِ دفتر خدمات قضایی معطل رسیدن نوبتش بود که در پاسخ به دلیل مراجعه با پیرمرد نگهبان مجتمع سفرهی دلش را باز کرد و شروع کرد به نقل ماوقع:
شوهر که با دنیا آمدن بچه مخالف بوده، در ماههای ابتدایی بارداری زوجه به هر طریقی متوسل میشود تا بچه سقط شود، اما قسمت بچه، سقط نبوده و به قول زن عمرش به دنیا بوده ...
آخرای ماه هفتم بود که با گل و شیرینی آمد خونه، خدا به دور کارهای هرگز نکرده، حکمن از تعجب شاخ در آورده بودم که آمد دست کشید به سرم و گفت:خدایی که این بچه را داده، رزقش هم میده، خدا رحمش زیاد بود که بچهامون سقط نشد، این گل و شیرینی هم تحفهی مادر شدنت...
طوری دهنم از تعجب باز مونده بود که دوتا گُل شیرینی گلمحمدی گذاشت دهنم گفت:پاشو این گلها را بذار توی گلدون خراب نشه.ای خدا ازت نگذره مرد که با چهارتا گل و شیرینی خامت شدم...
مرد از آنشب تا روز زایمان زن، برخلاف ماههای ابتدایی بارداری همه جوره حواسش به زن بوده تا دو ماه پیش که درد زایمان میاد سراغ زن و به اتفاق شوهر راهی زایشگاه میشوند.
صبح که چشم باز کردم دیدم طفلم نیست، همی که خواستم سر و صدا کنم، دوسه تا روپوش سفید اُمدن گفتن شکرخدا هم خودت هم بچه ات سالم هستید تا چند ساعت دیگه مرخصی، شوهرت صبح زود بچه ات و تحویل گرفت، گفت میخواد از پدر و مادرت مُشتلق بگیره که دخترشون مادر شده و عصری باهاشون میاد دنبالت. حرف پرستارها که تموم شد انگارآب یخ ریختن روم
غروب که نه فردا صبح هم پیداش نشد، خواستم گوشوارهای که برای طفلم خریده بودم و گوش خودم بود گرویی بذارم برای حساب بیمارستان که خدا خیرش بده، یکی اشون گفت نمیخواد هر وقت شوهرت پول داد بیار بده، انگاری از غیب خبر داشت که اینجوری گفت و دست از پا درازتر راهی خونه شدم...
زن وارد خانه که میشود نه از شوهر خبری بوده نه از فرزند؟! همی که رفتم خونه یاد حرف ِصندوق دار زایشگاه افتادم که گفت:شوهرت که اومد بیا حساب کن...
الان دو ماه از زایمان گذشته، نه از شوهرم خبریه نه از طفلم میخوام دادگاه عارض بشم، بلکه فرجی بشه؟!
چند روز بعد که مادر بچه به دفتر مراجعه کرد متوجه شدم که شوهرش، در همان ماه هفتم بارداری طفل معصوم را پیش فروش کرده، آن روز صبح پس از زایمان مابقی پول را گرفته و بچه را به خریدار تحویل داده! و متواری شده.
ولایت و حضانتِ فرزند دو مقولهی متفاوت است که بعضا سبب تصمیمات اشتباه از سوی زوجین خاصه زنان میشود. حضانت را هم حق و هم تکلیف زوجین میدانند منتها بنا بر مقررات حاکم بر حقوق خانواده، حضانت (سرپرستی) فرزند تا هفت سالگی حق مادر است، در صورت بروز اختلاف پدر نیز حق دارد طفل را برای یک یا دو روز ملاقات کند (طبق نظر دادگاه) پس از هفت سالگی حضانت تا رسیدن به سن بلوغ با پدر است و پس از بلوغ (برای دختر۹وبرای پسر۱۵سال تمام قمری) اختیار با فرزند است که نزد کدام والد زندگی کند. اما ولایت بنا بر ماده۱۱۸۰و۱۱۸۱قانون مدنی حق پدر و جد پدری است که بنا بر ماده۱۱۸۳در کلیه امور مربوط به اموال و حقوق مالی مولی علیه (طفل) ولی نماینده قانونی اوست.
فارغ از ایرادات وارد بر این مقررات که بنا به ضروریات جامعه نیاز به اصلاح دارد، در شرایط فعلی اختیار فرزندان تا رسیدن به سن رشد (۱۸سالگی) با پدر است، اما پرسش اساسی مرتبط با مطلب فوق الذکر، چنانچه پدر یا مادری فرزندش را در عوض پول به دیگری واگذار کرد تکلیف چیست؟!
تا پیش از تصویب قانون حمایت از اطفال و نوجوانان مصوب ۲۳/۲/۹۹طریق عملیاتی برای چنین رفتاری قابل تصور نبود، اما در شرایط فعلی و با تعریفی که مقنن از رفتار مجرمانه علیه اطفال و کودکان در این قانون ارائه داده، دایره شمولِ گستردهای برای هرگونه رفتاری که سبب اذیت و آزار جسمی یا روانی طفل شود لحاظ شده چنین رفتاری در قالب جرایم علیه اطفال و نوجوانان قابل پیگرد قضایی است.
عبارت سوء رفتار در بند ت ماده یک این قانون به معنای هر گونه فعل یا ترک فعل عمدی که سلامت جسمی، روانی، اخلاقی یا اجتماعی طفل و نوجوان را در معرض خطر و آسیب قرار دهد از قبیل ضرب و جرح، محبوس کردن، تهدید، توهین و... تعریف شده است.
بنا بر مفاد ماده۴ این قانون قوه قضاییه میبایست دفتری تحت عنوان دفتر حمایت از اطفال و نوجوانان با موضوع ایجاد هماهنگی با سایر نهادهای مرتبط با موضوع ایجاد و با تشخیص رئیس قوه قضاییه در حوزههای قضایی شهرستان، تحت نظر دادستان ساختار و تشکیلات لازم جهت انجام وظایف تعریف شده در ماده۵ مهیا شود.
آنچه که در ماده۵ مورد اشاره واقع شده است عبارت است از: مداخله فوری دستگاه قضایی به منظور پیشگیری ازبزه دیدگی اطفال و نوجوان در معرض خطر شدید ... یا جلوگیری از ورود آسیب بیشتر به آنان. این وظیفهی تعریف شده در کنار ایجاد شرایط مساعد در خانواده برای اطفال، تهیه گزارش از وضعیت طفل، نظارت بر حسن اجرای آراء و تصمیمات و... موید درک اهمیت توجه به شرایط اطفال و نوجوانان در مصوبه مورد اشاره است؛ لذا در فرض مسئلهی فوق میتوان شوهر را تحت تعقیب قرارداد و به موجب این قانون، امکان سلب حضانت و همچنین نصب قیم برای طفل مورد اشاره وجود دارد.