باغ سنگی سیرجان که به باغ درویشخان نیز معروف است، هرساله گردشگران بسیاری را به سمت خود فرامیخواند. این باغ یکی از اثرهای ماندگار در روستای دورافتاده میاندوآب در دشت سیرجان است.
سازنده باغ سنگی
سازنده این اثر ماندگار مردی ناشنوا بنام درویشخان اسفندیارپور است. این مرد متولد ۱۳۰۳ و پسر یکی از خانهای زمان خودش بنام حبیب خان بوده است. طبق داستانهای نقل شده او یکی از زمینداران سیرجان بود که از راه چوپانی و باغبانی گذران معیشت میکرد و درختان باغش عمدتا بادام و گردو بودند. تا اینکه در سال ۱۳۴۰ طرح اصلاحات ارضی دوره رضاخان اجرا شد و باغ او که در محدوده را اصلاحات قرار گرفته به مرور زمان خشک شد و کاری از دست درویشخان بر نمیآمد. او در صحرای مجاور یکی از باغهای خود چادر زد و در اقدامی عجیب درختان خشکیده را در زمین خود میکاشت و سنگهای عجیبی به آنها آویزان میکرد.
باغ سنگی در متراژ ۱۰۰۰ متر و با ۱۸۰ درخت با بار میوه سنگی شکل گرفته است و در واقع بیانگر آنچیزی است که درویشخان توان بیان آن را نداشته است. این باغ سرشار از ذوق و هنر پیرمردی است که تمام عمر خود را صرف ساخت آن کرده است. هر یک از درختان این باغ داستانی در خود دارند که هنوز هیچکس راز آن را نفهمیده است.
موقعیت باغ سنگی
برای رفتن به این باغ اعجابانگیز پس از سفر به استان کرمان باید روانه جاده سیرجان- بافت شوید. پس از طی ۳۰ کیلومتر و گذر از بلورد، حیدرآباد و میاندوآب تابلوی خروجی منطقه گردشگری را خواهید دید. وارد خروجی شده و حدود ۴ کیلومتر جاده خاکی را طی کنید تا به باغ سنگی برسید. فاصله زمانی این باغ تا کرمان حدود ۲ ساعت است.
ایده ساخت باغ
باغ سنگی ایدهای است که سالها گردشگران ایرانی و خارجی بسیاری را به خود جلب کرده است. حال باید دید این ایده از کجا به ذهن یک پیرمرد ناشنوای روستایی خطور کرده است؟ خانوادهدرویشخان میگویند پس از اصلاحات ارضی او مدت زیادی گریه و زاری کرده و سپس اقدام به ساخت این باغ کرده است، اما برخی میگویند درویشخان شبی در خواب این باغ را دیده و صبح پس از بیدار شدن از خواب اقدام به درست کردن آن کرده است.
نقل قولهای زیادی در این خصوص وجود دارد مانند اینکه سنگهای این باغ همه از تکههای شهاب سنگی تشکیل شدهاند که در نزدیکی این باغ به زمین افتاده و یا این که ایده ساخت باغ سنگی ناشی از مشاهده مشکلات جنگ جهانی اول و دوم بر ایران بوده و هزاران نقل دیگر که به نظر میرسد هیچ یک به واقعیت نزدیک نیست.
سنگهای باغ سنگی
این باغ در محلی واقع شده که هیچ سنگی به این ابعاد در ان قرار نگرفته و نزدیکترین سنگها در کوههایی با فاصلههای ۵ تا ۶ کیلومتر است و مسلما حمل چنین سنگهای گاها بزرگی از این فاصله برای یک پیرمرد کار شواری است. تمام سنگهای متصل به درختان به شکل ماهرانهای سوراخ شدهاند درحالیکه درویشخان هیچ ابزاری برای سوراخکردن سرنگها در اختیار نداشته و هیچگاه مشغول سوراخ کردن سنگها دیده نشده است. ابعاد برخی از این سنگها به حدی است که برای بلند کردن آن چند مرد تنومند نیاز است.
معنای سنگها
هر درخت برای خود داستانی دارد که کرو لال بودن درویشخان باعث شده بسیاری از این داستانها در حالهای از رمز و راز باقی بماند. برای مثال سنگ یکی از درختها همانند سر تاس میباشد که درویش خان آن را پس از رفتن نوه خود به سربازی بنا کرده است. این پیرمرد با تولد و یا مرگ هر عزیزش یک درخت بنا میکرد و هر روز به جای سنگ مزار به درختان از دست رفتگانش سر میزد.
از برخی از درختان بجر سنگ وسایل دیگری مانند؛ لوله اگزوز، چرخدندههای فرسوده، لاستیکهای پنچر شده، پیت نفت، قوطی حلبی، چراغ نفتی علاالدین، آینه شکسته، شناور کولر، فنر، مقرههای شکسته، تیرهای تلگراف، نی قلیان شکسته و ... نیز آویخته شده است.
مسلما هرگز این فکر از ذهن این پیرمرد خطور نمیکرد که این باغ روزی به یکی از بینظیرترین جاذبههای گردشگری ایران تبدیل شود. درب این باغ ۲۴ ساعته به صورت رایگان به روی عموم باز است، اما بهتر است در روز برای تماشای این باغ مراجعه کنید، چون در شب بسیار وهم انگیز است.