آفتابنیوز : آفتاب: آیتالله هاشمی شاهرودی راه نخست حل اختلافات را گفتوگوی بیپرده گروههای سیاسی دانست و افزود: «یکی دیگر از عوامل مهم وحدت، تشکیل کارگروههای مشترک و شرکتدادن همگان در برنامهریزیهای کشور است».
به گزارش گروه سیاسی آفتاب، رییس سابق قوه قضائیه که در ایام سالگرد صدور پیام روشنگرانه حضرت امام خمینی (س) مشهور به " منشور برادری " با پایگاه اطلاعرسانی و خبری جماران، گفتوگو میکرد، در پاسخ به این پرسش که مراد امام از وحدت چیست؟ با بیان این که استراتژی امام در دوران مبارزه و پیروزی انقلاب، وحدت بود، گفت: «اگر بخواهیم مکتب سیاسی امام را ورق بزنیم، جوهره آن این است که امام همه چیز را روی وحدت ملت بنا کرد. قبل از انقلاب اختلافات زیادی در مبارزه بود. در مورد مسائل منافقین که در آن وقت مجاهدین خلق نام داشتند، اختلاف دکتر شریعتی و شهید مطهری و بازرگان و مسائل انجمن حجتیه، خیلی به امام مراجعه میشد. در همه اینها امام بهترین نقش را ایفا کردند و هیچ چیزی نگفتند؛ نه نسبت به این طرف و نه نسبت به آن طرف عکسالعملی نشان ندادند. امام سیاستی داشت که نمیگذاشت اختلافات بیشتر شود. آن زمان اختلاف زهر مهلک بود؛ یعنی سعی میکرد گروههای سیاسی را متحد کند. امام همه را متحد کرد. همه فکر میکردند آنچه میخواهند در کلام امام هست».
عضو فقهای شورای نگهبان به اختلافات موجود در دهه اول بعد از انقلاب نیز اشاره کرد و گفت: «بعد از انقلاب اندیشه امام، در قانون اساسی متبلور و وحدت گروهها دنبال شد. امام سعی میکرد این انشعابها و اختلاف سلیقهها به انقلاب ضربه نزند؛ چون ممکن بود این توجهات به جدایی یک جریان و مجموعه از انقلاب بینجامد. نه خودش به اینها توجه میکرد و نه قبول هم داشت که افرد دسته دسته بشوند».
آیتالله شاهرودی درباره مدیریت اختلافات از سوی حضرت امام اظهارکرد: «امام یک تعبیر داشت که اصل دینی و فلسفی ایشان بود که اگر افراد خالص و مخلص به آن توجه کنند هیچ وقت به انشقاقها نمیرسند. ایشان میگفتند اگر 124 هزار پیامبر در یک زمان بودند بینشان هیچ اختلافی نبود؛ چرا که همه خالص بودند؛ چون همه میخواستند تکلیف خدا را انجام بدهند و هوای نفس نداشتند. بیشترین منشاء این اختلافات به مسائل سلیقهای و ذوقی و هواهای نفسانی برمیگردد».
وی با بیان این که امام ایجاد دستهبندیهای سیاسی را ضروری نمیدید، گفت: «امام احزاب اسلامی را قبول داشت اما ضرورت نمیدید. نه خودش حزبی فکر میکرد و نه دنبال این بود که حزبی تاسیس کند. در طول50 سال مبارزه هم حزب تاسیس نکرد. هیچگاه سعی نکرد حزبی راه بیندازد و بخشی از مردم را به آن وارد کند».
رییس پیشین قوه قضاییه در ادامه در پاسخ به این پرسش که امام میگویند اختلاف اگر در اصول باشد موجب سستی نظام میشود، اصول مد نظر امام چه بودند؟، خاطرنشان ساخت: «امام در مجموعه بیانات خود اصول را مشخص کردهاند؛ یکی اسلامیت نظام است که در قانون اساسی به عنوان اصل چهارم گنجانده شده و بر همه اصول حاکمیت دارد. اصل بعدی ولایت فقیه است. ایشان خیلی بر اصل ولایت فقیه تاکید میکند و اعتقاد دارد که ولایت فقیه از احکام اولیه است».
وی افزود: «از نظر فقهی ولایت فقیه از دستاوردهای عظیم فکری امام بود که در نجف تدریس فرمودند و تحول بزرگی در حوزههای علمیه به وجود آورد. آن زمان فقاهت خیلی محدود بود. امام با این نظریه فقه را زنده کرد. از بعد سیاسی ولایت فقیه مبنای کار ایشان بود و به خاطر همین نظریه پیروز شد و مملکت را اداره کرد. امام بارها تاکید کردند اصل ولایت فقیه از احکام اولیه است و باید حفظ شود».
آیتالله شاهرودی همچنین اظهار کرد: «اصل سوم وحدت است؛ وحدت امت و حفظ یکپارچگی مردم و مسوولان. امام از نظر تئوری و فقهی وحدت را تبیین میفرمودند و از نظر عملی هم به شدت به آن تکیه میکردند. مشی و منش و سلوک ایشان در مسیر مبارزه و رهبری نظام، وحدت بود. ایشان سعی میکرد همه را یکی کند و نگذارد از هم جدا شوند، ضمن این که همه نظرات را محترم میشمرد و به آنها بها میداد، نمیگذاشت نظرات مختلف از بین برود. اظهار نظر و انتقاد را یکی از راه های رشد میدانست، ولی وحدت را حفظ میکرد. امام اختلافات را با توجه یکسان به همه گروههای خودی مدیریت میکرد. اگر به این یکی توجهی میکرد به آن دیگری هم توجه میکرد. ابتدای انقلاب تضاد شدیدی بین بعضی جریانها و اشخاص ایجاد شد. ایشان با قدرت الهی بینظیر خود این اختلافات را جمع کرد. مقام و جایگاه و شـأن و نفس عجیب ایشان تنشها را ذوب میکرد و اجازه نمیداد تنشها خیلی اثر کند».
وی اصل چهارم را به وصیتنامه حضرت امام ارجاع داد و گفت: «اصل بعدی اصل حفظ نظام است. امام خیلی نسبت به این مساله حساسیت داشتند و این دستاورد بزرگ را عزیزتر از همه چیز میدانستند. ایشان جمهوری اسلامی را تنها در ایران نمی دید؛ امام این تحول را مبنای تحول جهانی و منطقهای میدانست. امام در صحبتهای خود میگفت پیامهای انقلاب صادر خواهد شد که البته صادر هم شده است. از زمان خود ایشان شروع شد و الان ثمرات خود را دارد میدهد. آن چه در جهان اسلام الان هست همه از ثمرات انقلاب است و این تاثیر بیشتر خواهد شد و کل جهان را در بر خواهد گرفت. میشود گفت امام این انقلاب را مبنای رسیدن به هدف بلند همه ادیان الهی میدانست که همان وعده موعود الهی است».
آیتالله هاشمی شاهرودی در ادامه در پاسخ به این پرسش که وحدت باید بر سر چه اصولی باشد؟ گفت: «وحدت بر اساس روح غالب انقلاب اسلامی است که روح آن اندیشههای امام به عنوان موسس، مبین، ایدئولوگ و بنیانگذار نظام است و شکل و قالب آن قانون اساسی است که روح اندیشههای امام در آن دمیده شده است. امام به نقض قانون اساسی خیلی حساس بود».
شاهرودی ادامه داد: «چارچوبهای اصلی نظام را خود امام گفته است. این فرامین خودش اصول نظام اسلامی هستند. در قانون اساسی این اختیار به رهبری داده شده که در جاهایی وارد ماجرا بشود و مدیریت کند؛ مثلا درباره رابطه با آمریکا رهبری تصمیم میگیرد».
وی همچنین اظهارکرد: «خود امام خیلی در مسائل جزئی ریز نمیشد. امام اصول و جهتگیریهای اساسی را در نظر داشت. این برگرفته از سیره پیامبر(ص) بود. سعی نمیکرد وارد این چیزهای خرد شود. حرف حق را میزد؛ حرفی که باید اهلش بفهمد، اما خیلی پایینتر نمیآمد. امام سعی میکرد مطلب خود را چنان بگوید که همه از آن استفاده کنند و وحدت هم حفظ شود».
رئیس سابق قوه قضائیه گفت: «امام برای امت یک مربی بود. استاد اخلاق و تربیت اجتماعی بود و واقعا هم مردم را تربیت کرد. این روح مربیگری اقتضا میکند در مسائل ریز نشود؛ چون حجابها از بین میرود. اگر به کسی ترش کند، دیگر نمیتواند با او کار کند و روی وی اثر بگذارد. امام جرح و تعدیل انجام نمیداد. اگر نقصی هم بود باید به تدریج رفع میشد. سعی میکرد به گونهای رفتار کند که بدون این که آبرو و حیثیت افراد زیر سوال برود، به تدریج خودشان اصلاح شوند و نواقص را از بین ببرند. این خصلت امام بود که خیلی چیزها را صریح نمیگفت. امام میدانست این فرد چهکاره است، جوری حرف میزد که طرف خودبهخود عوض شود. میخواست افراد را هم حفظ و هم اصلاح کند و این شیوه تربیت انبیاء الهی است».
آیتالله شاهرودی در ادامه در پاسخ به این پرسش که اگر در اصول اختلاف پیدا شود فصلالخطاب اختلافات و مرجع حل مسائل کجاست، گفت: «از نظر فقهی همان مبنای اصیل امام، یعنی ولایت فقیه؛ او ولی فقیه است. هر اختلافی در امت، در گروهها و دستهها اگر به جایی برسد که نیاز به حل اختلاف پیدا کند، مرجع ولی فقیه است».
وی افزود: «البته من معتقدم این اختلافات در اصول نیست. اختلافات همه در مسائل جزئی بوده است. گلهمندیهایی بوده که زیاد شده و به یک چیزی تبدیل شده که به خاطر آن اتفاقاتی هم رخ داده و سوءظنها زیاد شده است. امام روی این مساله تاکید میکرد که اختلافات اصولی نیست. این اختلافها از نوع اختلافات بین کفر و اسلام نیست. اختلاف معاویه و علی نیست، مانند دعوای خانوادگی است. اینها در اصول با هم شریکند. گلهمندیها، حساسیتهای شخصی، منافع نشأت گرفته از بعضی بی توجهیهاست. نفس انسان هم میخواهد او را به این طرف و آن طرف بکشد».
رییس سابق قوه قضاییه همچنین در پاسخ به این پرسش که راه حل نهایی وحدت سیاسی جامعه چیست؟ گفت: «بدون شک گفتمان و مباحثه در فضای حسن ظن میتواند موثر باشد. باید حداقل اعتماد طرفین ایجاد شود تا با هم گفتوگو کنند. علما، روحانیون، بزرگان، نخبگان، رهبر انقلاب و مراجع باید این فضای اعتماد را ایجاد کنند».
وی ادامه داد: «بهترین راه گفتمان است. گلهمندیها در جلسات گفتوگو حل میشود. اگر این حسن ظن ایجاد شود، همه میفهمند مسائل آنگونه که در ذهنشان هست، نیست. اختلاف افراد و گروهها در اثر دوربودن آنها و وجود برخی واسطهها که مسائل را بزرگ میکنند، زیاد میشود، بعد که اینها به هم میرسند، میبینند همه آنها مبالغهبودن موضوع و جور دیگری بوده است».
شاهرودی تصریح کرد: «در اسلام تاکید شده سوء ظن حرام است. روایتی داریم که اگر 50 نفر بگویند فلانی علیه تو حرفی زده است و خودش بگوید نزده است، حرف آن یک نفر را قبول و حرف آن 50 نفر را رد کن. بستر سوء ظن زود ایجاد میشود و خیلی زود بالاتر میرود و تندتر میشود. افراد زیادی هستند که کارشان تملق است؛ این که علیه این و آن خبر بدهند. بر این مسائل تربیتی و اخلاقی در روایات دینی ما تاکید شده است».
وی دومین راه حل اختلاف را بعد از گفتوگوی بیپرده گروههای سیاسی، انجام کارهای مشترک عنوان و اظهارکرد: «یکی از عوامل مهم وحدت، تشکیل کارگروههای مشترک و شرکتدادن همگان در برنامهریزی های کشور است؛ این کار اعتماد همه را جلب میکند. این که پیامبر(ص) برخی اوقات کار را به دست کسی میداد که می دانست این کاره نیست، به این دلیل بود که میخواست این فرد را همراه کند».
عضو فقهای شورای نگهبان با بیان این که نظام ظرفیت بالایی دارد و کار برای نظام خیلی زیاد است، افزود: «بارهای زمین مانده در نظام خیلی زیاد است. اهداف بلند انقلاب این قدر کار و نیرو و کادر میخواهد که ما یک هزارم آن را نداریم و میشود از همه، در این قسمتها استفاده کرد. ما نیروهای عظیمی در انقلاب و نظام خود داریم. مدیرانی که ما داریم در کشورهای دیگر کمتر پیدا میشوند، ولی متاسفانه کار جمعی کمتر کردیم و مدیریت جمعی را بلد نیستیم. نیروهای عظیم به جای اینکه به هم کمک کنند، خیلی وقتها بایکوت میشوند و همدیگر را خنثی میکنند».
وی همچنین گفت: «گذشت و اغماض و شرح صدر خیلی مهم است. سر هر مساله جزئی نباید حساسیت نشان داد. این که کسی خطایی کرده، نباید از نظام اخراج شود. باید از همه استفاده شود. از هر چیزی در جای خودش و از هر نیرویی که بتوان از او برای انقلاب استفاده کرد، باید بهرهبرداری کرد».
آیتالله شاهرودی در پایان بخش اول این گفتوگو تصریح کرد: «عامل دیگر در ایجاد وحدت، توجهدادن همه جریانهای سیاسی، انقلابی، اسلامی و همه نخبگان به خطرات دشمنان اسلام و نظام است که بسیار در این وحدت مؤثر است . برخی خیال میکنند همه چیز تمام شده است و بایستی غنایم و پستها و صندلیها را تقسیم کرد؛ در صورتی که چنین نیست . امروز دشمنی استکبار و همسویی آن با برخی رژیمهای مزدور منطقه و توطئههایشان علیه نظام جمهوری اسلامی رو به رشد است که خطری جدی است و همه باید متوجه آن باشند».