قاسم آل کثیر: انتشار سه قسمت از سریالِ "غربت" که درحال پخش از شبکهی خانگی است واکنشهایی را خصوصا در اهواز از سوی مخاطبان به دنبال داشت. این فیلم تبعات اجتماعی فقر را در قالب یک خانواده نشان میدهد که از خانوادههای عرب اهوازی هستند و در یکی از مناطق حاشیهی تهران زندگی میکنند و احلام دختر خانواده با پوششِ و لهجهی عربی یک دختر صیغهای است.
منتقدان میگویند اگر قرار باشد این دخترِ صیغهای با لهجه و پوششِ محلیِ خود حضور داشته باشد، باید سایر دخترانِ حاضر در فیلم نیز با لهجهی خود سخن میگفتند.
همچنین اگر پرداختن به این مردم از سوی رسانههای ملی تا پیش از این به صورت مثبت بوده و اینبار به بخشِ منفی میپرداختند که قطعا کسی ایرادی نمیگرفت، اما چنین پرداختهایی به این جامعه مسبوق به سابقه است و در حافظهی جمعی مردم همچنان وجود دارد.
البته که فقر تبعاتِ گستردهای در هر جامعهای ببار میآورد و چنین مسائلی در بسیاری از جوامع و فرهنگها دیده میشود که ریشهی بسیاری از آنها فقر اقتصادی است. اما به باور صاحبنظران، سریال غربت فقط کلیشهها و تصورات نادرست را تقویت میکند و یک "تصویر عمومی" ناصحیح یا نمادِ نادرست از جامعه را به تصویر میکشد.
سریال «غربت» که در حال حاضر از شبکهی خانگی پخش میشود، با اعتراضاتی مواجه شده است. دلیل اصلی این اعتراضات، محتوای سریال است که به گفته منتقدان، دارای اشکالاتی از نظر فرهنگی و اجتماعی بوده و برخی از صحنهها و موضوعات آن به نظر معترضان با ارزشهای جامعه همخوانی ندارد.
این سریال که در ژانر درام و جنایی ساخته شده، داستان گروهی از قاچاقچیان مواد مخدر را روایت میکند. هنگامی که یک سریال یا فیلم قرار است فرهنگ و ارزشهای یک جامعه خاص را به تصویر بکشد، توجه به جزئیات و حساسیتهای فرهنگی آن جامعه از اهمیت بالایی برخوردار است. در مواردی مانند سریال «غربت» که باعث اعتراض مردم اهواز شده، به نظر میرسد که این حساسیتها نادیده گرفته شده است. مردم این منطقه احساس کردهاند که به ارزشهای فرهنگی و به ویژه به جایگاه و نقش زنان در جامعه آنها بیاحترامی شده است.
زمانی که یک فیلم بدون در نظر گرفتن مسائل اجتماعی و حساسیتهای جامعه به موضوعی بپردازد و باعث رنجش مردم، خصوصاً در مسائل قومی شود، این اقدام میتواند تبعات و پیامدهای جدیای داشته باشد.
اعتراضات اجتماعی و فرهنگی، افزایش تنشهای قومی و نژادی، ایجاد تصویر منفی از فرهنگ یا قومیت خاص، حتی ضربه به اعتبار سازندگان و بازیگران، سازندگان فیلم، نویسندگان، کارگردانان و حتی بازیگران فیلم ممکن است با انتقادات شدید روبرو شده و اعتبار خود را در صنعت سینما و جامعه از دست بدهند. این مسئله میتواند به بایکوت شدن آنها نیز منجر شود. محدودیتهای قانونی و قضایی، کاهش فروش و درآمد، از دست دادن اعتماد عمومی به صنعت سینما و رسانهها و به طور کلی بیتوجهی به حساسیتهای اجتماعی و فرهنگی در ساخت فیلمها میتواند پیامدهای جدی و منفی برای سازندگان و جامعه به همراه داشته باشد.
نقد اصلی به این سریال این است که متولیان ساخت فیلم بدون درک و شناخت کافی از فرهنگ محلی و ارزشهای حاکم بر آن جامعهای را نداشته و دست به تولید زدهاند.
برای جلوگیری از چنین واکنشهایی، ضروری است که سازندگان فیلم و سریالها قبل از تولید، تحقیقاتی جامع و عمیق در مورد فرهنگی که قصد نمایش آن را دارند انجام دهند و با دقت به جزئیات آن توجه کنند تا اثری ارائه دهند که نه تنها از نظر هنری قوی باشد، بلکه به ارزشها و باورهای مردمی که آن را مشاهده میکنند، احترام بگذارد.
البته که نهادهای اجتماعی نباید از چنین مسائلی به سادگی عبور کنند. حتی جامعه شناسان و نظریه پردازان فرهنگی نظرات قابل تاملی را بیان کردهاند. از جملهی آنها میتوان به چندین نظریه جامعهشناختی اشاره کرد که میتواند به تحلیل تبعات نادیده گرفتن مسائل اجتماعی و حساسیتهای قومی در رسانهها پرداخت.
ازجمله نظریه بازنمایی که طبق این نظریه، وقتی یک فیلم بهگونهای نامناسب و کلیشهای یک گروه قومی یا فرهنگی را به تصویر میکشد، میتواند موجب تقویت پیشداوریها و تصورات غلط در جامعه شود. استوارت هال، یکی از نظریهپردازان برجسته در این زمینه، معتقد است که رسانهها نقش مهمی در شکلدهی به فهم و شناخت عمومی از گروههای اجتماعی دارند.
حتی نظریه بازتولید فرهنگی که به ویژه توسط پیر بوردیو توسعه یافته است، بر این تاکید دارد که نهادهای فرهنگی مانند رسانهها، به بازتولید نابرابریهای اجتماعی و فرهنگی کمک میکنند.
از طریق این چارچوبها میتوان فهمید که چرا توجه به حساسیتهای اجتماعی در تولید فیلمها اهمیت دارد و چگونه میتواند بر جامعه تأثیر بگذارد.
البته اگرچه که کارگردانِ فیلم با انتشار یک استوری در اینستگرامش از مردم عرب عذرخواهی کرده و نسبت به توطئه برای برهم زدنِ وحدت هشدار داده، اما در چنین مواردی عذرخواهی مشکلی را حل نمیکند و این عذرخواهی پیش از هر چیز اعتراف به خطاست! پیش از تولید باید حساسیتها به شکل دقیق سنجیده میشد تا دچار چنین خطایی نشوند.