برخلاف جنگ سرد، ایالات متحده در دهه آینده رویاروی دو دشمن هستهای قرار خواهد گرفت که در مجموع دو برابر بیشتر از این بازیگر سلاح هستهای استراتژیک خواهند داشت. به گفته یک مقام ارشد آمریکایی، چین تا سال ۲۰۳۴ به همان اندازه سلاحهای هستهای استراتژیک خواهد داشت که ایالات متحده امروز دارد. بنابراین، یک دهه بعد، آمریکا ممکن است از روسیه و چین با داشتن بیش از ۳ هزار کلاهک هستهای استراتژیک از آمریکا که دارای ۱۵۰۰ کلاهک هست، پیشی بگیرند.
آنگونه که موسسه سیاستگذاری استراتژیک استرالیا نوشته، بر اساس مفاد پیمان استارت جدید ۲۰۱۸، روسیه و آمریکا هر کدام مجاز به داشتن ۱۵۵۰ کلاهک هستهای استراتژیک و ۷۰۰ موشک بالستیک بین قارهای مستقر، موشکهای بالستیک زیردریایی و بمب افکنهای هستهای سنگین هستند. این معاهده در ۵ فوریه ۲۰۲۶ منقضی میشود. اما روسیه سال گذشته تعهداتش در این پیمان را به حالت تعلیق درآورد - اگرچه ادعا میکند که از محدودیت عددی ۱۵۵۰ کلاهک هستهای مستقر شده تبعیت خواهد کرد. ایالات متحده و روسیه از اوایل دهه ۱۹۷۰ تاکنون در مورد کاهش تسلیحات هستهای استراتژیک رایزنیهای مثبتی داشتند. در اوج جنگ سرد، زرادخانه هستهای ایالات متحده بیش از ۳۲ هزار سلاح و زرادخانه شوروی بیش از ۴۵ هزار سلاح داشت. این دو بازیگر همچنین حدود ۱۴ هزار سلاح هستهای تاکتیکی را سرزمینهایی مانند اروپا مستقر کردند. اما اکنون این سوال مطرح میشود که آیا عصر راستیآزمایی تواناییهای هستهای استراتژیک به پایان رسیده است؟
روسها و آمریکاییها دیگر در سطح سیاسی درباره این موضوعات حیاتی رایزنی ندارند، اگرچه مذاکرات کارشناسی ادامه داشته و چندین معاهده دوجانبه کنترل تسلیحات لغو شده اند، از جمله معاهده موشکهای ضد بالستیک، پیمان نیروهای هستهای در اروپا، توافقنامه آسمانهای باز، توافقنامه نیروهای متعارف در اروپا و غیره. به گفته پرانای وادی - دستیار ویژه رئیس جمهور در امور کنترل تسلیحات، خلع سلاح و عدم اشاعه در شورای امنیت ملی، روسیه، چین و کره شمالی همگی در حال گسترش و تنوع زرادخانههای هستهای خود با سرعتی سرسام آور هستند. به ادعای وادی در دهه گذشته شکافهای جدی در ستونهای بینالمللی توافقنامههای مرتبط با کاهش خطرات هستهای، برجستگی سلاحهای هستهای و محدود کردن زرادخانههای استراتژیک بزرگترین قدرتهای هستهای آشکار شده است. باید گفت از سال ۲۰۱۶، روابط دوجانبه بین روسیه و آمریکا بیش از پیش بدتر شده است. ولادیمیر پوتین تلاش دارد تا اینگونه وانمود کند که انگشتش روی ماشه سلاح هستهای است. اما چه کسی میداند در ذهن او چه میگذرد؟ پوتین باید به خاطر داشته باشد که در اوج جنگ سرد، محاسبات پنتاگون این بود که در صورت حمله اتمی تمام عیار به روسیه، حدود یک چهارم جمعیت روسیه یا ۷۰ میلیون نفر در عرض ۴۸ ساعت کشته خواهند شد.
چین از مشارکت با آمریکاییها در مورد کنترل و راستی آزمایی تسلیحات هستهای خودداری کرده است. این کشور ادعا میکند که نیروهای هستهای استراتژیکش در مقایسه با نیروهای ایالات متحده انقدر اندک است که صحبت از مذاکره بی فایده خواهد بود. درست است که تا همین اواخر، ذخایر استراتژیک هستهای چین از بریتانیا یا فرانسه (هر کدام ۲۰۰ تا ۳۰۰ سلاح هسته ای) بیشتر نبود. با این حال، طبق گفته پنتاگون، چین اکنون حدود ۵۰۰ سلاح هستهای دارد و تا سال ۲۰۳۰ به هزار سلاح هستهای دست پیدا میکند. شکی وجود ندارد که نوع محدودیتهایی که ایالات متحده ممکن است در باب آن با روسیه به توافق برسد، تحت تأثیر اندازه و مقیاس ساخت هستهای چین و نیازهای بازدارندگی ایالات متحده در رابطه با پکن قرار دارد. با این حال، هنوز هیچ برنامهای در ایالات متحده برای اعمال محدودیت بر سلاحهای هستهای روسیه و چین وجود ندارد. این یک گام بسیار پرهزینه خواهد بود و احتمالاً چند دهه طول خواهد کشید. اگرچه میتوان کلاهکها را از ذخیره خارج کرد. مشاور امنیت ملی رئیس جمهور به صراحت گفته که آمریکا «نیازی ندارد نیروهای هستهای خود را افزایش دهد تا در این عرصه با رقبا برابری کند یا در زمینه بازدارندگی دست بالا را داشته باشد».
با این حال اگر ایالات متحده ظرفیت جنگ هستهای بزرگ را به طور همزمان علیه چین و روسیه افزایش دهد، داشتن ۱۵۰۰ کلاهک کافی نخواهد بود. وادی کاملاً روشن کرد که ایالات متحده باید وضعیت و تواناییهای خود را ارتقا داده تا از تحقق بازدارندگی و رسیدن به سایر اهداف در آینده اطمینان حاصل کند. این دستورالعمل به روز شده هستهای بر نیاز به حسابرسی جهت رشد و تنوع زرادخانه هستهای جمهوری خلق چین – و نیاز به بازدارندگی همزمان روسیه، چین و کره شمالی تاکید دارد. به طور خلاصه، روسیه و چین ایالات متحده و متحدانش را مجبور میکنند تا برای جهانی آماده شوند که در آن رقابت هستهای بدون تضمین محدودیتهای عددی رخ میدهد. راههای مختلفی وجود دارد که آمریکا میتواند موقعیت هستهای خود را تغییر دهد. در حال حاضر، ایالات متحده در حال توسعه یک نوع جدید ICBM به نام LGM-۳۵ Sentinel است تا جایگزین ۴۵۰ ICBM قدیمی Minuteman شود و از سال ۲۰۲۹ تا ۲۰۷۵ خدمت کند، اگرچه این برنامه با بیش از دو سال تاخیر اجرا میشود. هزینههای اولیه این پروژه به سرعت از بودجه اولیه ۹۵.۳ میلیارد دلار آمریکا به بیش از ۱۲۵ میلیارد دلار در ژانویه ۲۰۲۴ برآورد شده است. روسیه خود بر نوسازی هستهای متمرکز شده، از جمله توسعه موشک ICBM Sarmat که جایگزین SS-۱۸ Satan جنگ سرد خواهد شد، که حامل یک کلاهک ۲۰ مگاتونی یا ۱۰ کلاهک یک مگاتنی است را در اولویت قرار داده. روسیه همچنین در حال توسعه یک زیردریایی هستهای جدید با موشک بالستیک (SSBN) و همچنین یک اژدر بسیار بزرگ با سلاح هستهای است.
با این حال، نکته قابل تامل این است که توانایی هستهای دو کشور در برابر حملات پیشگیرانه ایالات متحده در جنگ زیر آب بسیار آسیبپذیر است. به نظر میرسد چین میداند که SSBNهایش بسیار آسیبپذیر هستند، از همین رو بر روی موشکهایش سرمایه گذاری کرده تا هدفگیری ایالات متحده را پیچیده کند. در این میان این امکان وجود دارد که ایالات متحده استفاده از ذخایر عظیم کلاهکهای هستهای ذخیره خود را در دستور کار قرار دهد که در مجموع ۴۲۰۰ عدد است. طبق گزارش سال ۲۰۰۹ کمیسیون وضعیت استراتژیک آمریکا، ایالات متحده انبار بزرگی از سلاحهای ذخیره را به عنوان پوششی در برابر غافلگیری، چه از نوع ژئوپلیتیکی یا فنی در اختیار دارد. غافلگیری ژئوپلیتیکی میتواند برای مثال به معنای تغییر ناگهانی در نیت رهبری روسیه یا چین باشد؛ گزارهای که تهدیدی برای ایالات متحده است و این توان را دارد تا واشنگتن را بارگیری مجدد سلاحهای هستهای ذخیره در سیستمهای تحویل وادارد. همه اینها نشان میدهد که اگر شرایط استراتژیک آمریکا به طور چشمگیری بدتر شود یا اگر یکی از دشمنان هستهای این بازیگر در حوزه فن آوری به پیشرفتی چشم گیر دست یابد، واشنگتن میتواند به سرعت به حدود ۴ هزار کلاهک هستهای استراتژیک ذخیره دسترسی پیدا کند.
این همان جایی است که بازدارندگی هستهای گسترده وارد عمل میشود. واشنگتن باید به دقت به نحوه واکنش کشورهایی مانند ژاپن توجه کند. ژاپن با تهدید هستهای بالقوه نه تنها از سوی چین و روسیه، بلکه از سوی کره شمالی (که توانایی هستهای نسبتاً خام آن را نباید دست کم گرفت) مواجه است. با این حال، بازدارندگی گسترده یک نتیجه قطعی نیست - به ویژه برای متحدان آمریکا-.
این مفهوم در جنگ سرد نسبتاً ساده بود، زیرا تنها شوروی در قامت ابرقدرت هستهای مانور میداد. اما امروز مفهوم بازدارندگی هستهای منوط به تفسیر هریک از قدرتهای هستهای از اهرمی است که در اختیار دارند. متحدان با تهدیدات هستهای و متعارف فزاینده روسیه، چین و کره شمالی روبرو هستند و ممکن است نگران اعتبار تضمینهای ایالات متحده شوند. ایالات متحده در جنگ سرد تمام تلاش خود را به کار برد تا اطمینان حاصل کند که بازدارندگی اش معتبر و مؤثر تلقی میشود، از جمله از طریق سیاستهای اعلامی قوی که در این صورت عقب نشینی از تعهدات بازدارنده هستهای خود را بسیار دشوار میکرد. در شرایط کنونی نیز ایالات متحده باید با متحدان خود در باب آنچه برای اطمینان شان مورد نیاز است، رایزنی دقیقی داشته باشد.