ستار خوانندهی لوسآنجلسنشین که آهنگهایش در دههی پنجاه حسابی گل کرده بود، در تابستان ۵۶ در گفتگو با خبرنگار مجلهی جوانان امروز (۱۴ شهریور ۵۶) گفت که قصد دارد سال آینده (۱۳۵۷) برای ادامهی تحصیل به آمریکا برود. بخشهایی از صحبتهای او را در این گفتگو در ادامه میخوانیم:
همانطور که میدانید من سال آینده لیسانس بازرگانی بینالمللی خود را میگیرم و برای موفقیت در تحصیل از هیچ کوششی دریغ نخواهم کرد و به همین جهت دلم نمیخواهد که ناگهان با یک ورقهی لیسانس دور تحصیل را خط بکشم.
فعالیت من در این دو سه سال پرشور و مداوم بوده است و فکر میکنم اگر دو سالی از خوانندگی دور باشم و سکوت بکنم از هر جهت به صلاح خواهد بود.
برای یک خوانندهی پرکار، سکوت یک الی دو ساله میتواند در ضمن نوعی آزمایش نیز باشد، چه در این مدت نهتنها خودش را بررسی و حلاجی میکند، به کارش و آیندهاش میاندیشد بلکه نظر مردم و دوستدارانش نیز روشن میشود و در صورت ادامهی کار، با تعمق و آیندهنگری بیشتر وارد گود میشود.
شاید خیلیها بگویند چشم پوشیدن از درآمد خوب خوانندگی و محبوبیت و شهرت آن خیلی مشکل و شاید هم محال باشد، ولی من زیاد در زندگیام پابند ثروت و شهرت نیستم.
شاید باورتان شود که من آدم قانعی هستم دنبال پول و هیاهو نیستم، حتی عقیده دارم پول زیاد فساد و دردسر هم به دنبال خواهد داشت و خواب راحت آدم را میگیرد.
من طی همین دو سه سال شاهد بودم که نهتنها پول نتوانست برای خیلیها شخصیت و اعتبار بیاورد بلکه هو و جنجال عشقی نیز تیشه بر ریشهی آنها زد.
من شخصا از رفتار این هنرمندان رنج میبرم و خوشحالم که مردم به مرور به شخصیت آنها پی میبرند و دورشان را خالی میکنند.
یک بار قبل از شروع به خوانندگی من عشق را تجربه کردم و فهمیدم که بهکلی زندگی و روحیهی من با عشق و اینگونه روابط سازگار نیست و اگر روزی در این اندیشه بودم ترجیح میدهم ازدواج بکنم البته دو سه سال دیگر بعد از تحصیلات دانشگاهی خود.