اخراج اساتید در دولت رئیسی انتقادات بسیاری را به دنبال داشت؛ هرچند خوشبختانه در دولت پزشکیان، این روند متوقف شده و مساعدتهایی برای بازگشت اساتید اخراجی در نظر گرفتهاند. در این بین، دانشگاه فردوسی مشهد در دولت رئیسی با رویکرد بسیار رادیکال اداره شد که منجر به اخراجهای بسیار اساتید شد.
به جهت بررسی موضوع فوق و نگاهی به اخراج اساتید در دانشگاه فردوسی مشهد، «انتخاب» گفتگویی انجام داده با با آرش بیداللهخانی، استاد اخراجی دانشگاه فردوسی و استاد پژوهشی دانشگاه منچستر، که در ادامه مشروح آن را میخوانیم:
شما چند سال سابقه فعالیت در دانشگاه فردوسی را دارید و اخراج شما چه زمان و به چه علت رخ داد؟
من از سال ۹۵ هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد در دانشکده حقوق و علوم سیاسی بودم. بعد از ۵ سال درخواست دانشیاری و تقاضا تمدید داده بودم، درخواست من به تغییر ریاست دانشگاه فردوسی و اعتراضات برخورد. رشته ما علوم سیاسی و من هم سر کلاسها بحثهای انتقادی میگرفتم. رشته من جامعهشناسی سیاسی بود و در بخش جنبشهای سیاسی، مباحث بسیاری در کلاسها مطرح میشد. شهریور ۱۴۰۲ برای تهیه برنامه درسها به اتوماسیون مراجعه کردم و با حکم اخراج مواجه شدم. دلیل اصلی اعلامی دانشگاه این بود که گزینش پروندهای برای من ساخته و تأیید صلاحیت نشدهام. در پرونده من آمده بود که ضد نظام هستم و از اغتشاشات دفاع کردهام. در نهایت من اخراج شدم با اینکه ۵ بار درخواست بازبینی دادم، اما اصلاً پیگیری نشد.
آیا اساتید دیگری نیز در این دوره اخراج شدند؟
بعد از من ۲ نفر دیگر از همکاران، آقایان شیرزاد آزاد و محسن خلیلی هم اخراج شدند. آقای خلیلی هم به کانادا رفتند و بازنگشتند. در مهر ۱۴۰۲ دانشگاه مشهد ۳ نفر را جذب کرد. آقای الف از دانشگاه امام صادق بدون طی کردن مراحل اداری یکی از کسانیست که جای ما آمد. آقای ن هم که آقازاده و بورسیهای بود و تلاش داشت از گروه معارف اسلامی به علوم سیاسی بیاید و با توصیه معاون وزیر این کار برای او انجام شد.
به طور کلی از دانشگاه فردوسی مشهد ۲۵ نفر اخراج شدند. دکتر شهرام عباسی استاد فیزیک، دکتر روحی که مجبور به استعفا کردند، دکتر علیرضا آزاد گروه الهیأت، دکتر شیرزاد آزاد از گروه علوم سیاسی، دکتر مولوی از گروه فیزیک که از سبزوار انتقالی گرفته بود و انتقالیشان لغو شد، اما انصراف دادند و به کانادا رفتند. خیلی از اساتید را فراری دادند. خیلی از اساتید هم میترسند اسمشان بیاید.
دخالتهای خارج از دانشگاه هم در روند اخراج اساتید نقش داشت یا صرفاً نهاد دانشگاه در این بین دخیل بود؟
من امیدوارم دولت جدید با خودمختاری حلقه مشهد مقابله کند.
خاطرتان باشد عدهای در حال لابیگری هستند که در دولت پزشکیان بمانند البته خوشبختانه حلقه مشهد در دولت پزشکیان در حال تضعیف است.
برای پیگیری حقوق خود آیا به نهادهای دیگر از جمله وزارت علوم و شورای عالی انقلاب فرهنگی هم رجوع کردید؟
من از وزارت علوم پیگیریهای جدی داشتم و اعتراض کردم. ماده ۲۲ مربوط به اعتراض اساتید است و وزارت علوم هم تصمیم دانشگاه را تأیید کرد. در پاسخ این اعتراض گفتند تو ضدانقلاب هستی و از ضد انقلاب اهل سنت دفاع کردهای؛ حالا به شورای عالی انقلاب فرهنگی برو و اعتراض کن! من گفتم چطور من یک بار تأیید صلاحیت شدم و استاد بودم، اما حالا با تغییر دولت، ضدانقلاب شدم؟ البته از شورای عالی انقلاب فرهنگی به من زنگ زدند و گفتند مشکلی ندارد و کار شما حل میشود. یک ماه بعد یک فرم از آنجا برای من ایمیل شد و گفتند این فرم را پر کنید تا ما به دانشگاه نامه بزنیم و برگردید. آن فرم یک پرسشنامه آموزشی و پژوهشی و روانشناختی بود. من آن فرم را فرستادم، یک ماه بعد نامهای از شورای عالی انقلاب فرهنگی به دانشگاه فرستادند و بعد فهمیدم دوستان از این فرمها میساختند و برای اساتید میفرستادند که اخراج اساتید را سیاسی جلوه ندهند و اساتید را متهم به مشکل اخلاقی و علمی کنند. من سال گذشته به مجلس رفتم و آقای جلیل رحیمی در جریان هستند. ایشان پیگیری کردو معاون حقوقی وزارت علوم پیگیر شد. در کمیسیون امنیت ملی به رئیس دانشگاه زنگ زدند، اما جواب مجلس را هم ندادند.
چه عوامل دیگری را در اخراج خود مؤثر میدانید؟
من اهل سنت هستم و بدون هیچ رانتی در دانشگاه فردوسی وارد شدم. عدهای در دانشگاه با اهل سنت بودن من مشکل داشتند و این عامل هم در اخراج من اثر داشت. دوستان علاقه نداشتند که یک اهل سنت در هیئت علمی علوم سیاسی وارد شود. آنها بارها از من خواستند سخنرانی کنم و حرفهایی بزنم که علمی نیست. در دولت روحانی دست از سر من برداشتند؛ همین که سال اول رئیسی، رئیس دانشگاه عوض شد، من و عده دیگری را اخراج کردند.
الان مشغول چه فعالیتهایی هستید و آیا دولت جدید به شما برای بازگشت رجوع کرده است؟
من بعد از اخراج و ناامیدی از پیگیری از کشور خارج شدم و به دانشگاه منچستر آمدم. امروز که صحبت از بازگشت اساتید است، اما صحبت از دانشگاه فردوسی کم است. در مشهد بلاهایی سر ما آوردند و فشارهایی آوردند که دیگران نمیدانند. بیمه نیروها ۶ ماه بعد از اخراج قطع میشود، اما بیمه ما را یک هفته بعد قطع کردند و من بیمار شده بودم و آنجا فهمیدم. وقتی شنیدم صحبت از بازگشت اساتید است متوجه شدم بحث بازگشت اساتید سلبریتی است و در واقع به تمامی اساتید کار ندارند. من با چند خبرنگار هم تماس گرفتم، اما توجهی نکردند. خواهش میکنم صدای ما را برسانید، ما مثل دیگر اساتید سلبریتی نیستیم که صدایی داشته باشیم.