حُسن همجواری یکی از مهمترین اصول سیاست خارجی محسوب میشود و خوش بختانه گویا در دولت دکتر پزشکیان بسیار مورد توجه است و از اولویتهای دستگاه دیپلماسی محسوب میشود.
در این میان توسعه روابط با سعودی و کشورهای حاشیه خلیج فارس پس از پایان دوره سردی روابط میتواند اولویت اصلی باشد.
اما آنچه باید از دیگر کار ویژههای سیاست خارجی باشد، حل مناقشه هستهای است که مبدل به یک زخم کهنه و ناسور در سیاست خاجی کشور شده وآثار مخرب آن در اقتصاد و توسعه کشور به دلیل تحمیل تحریمهای متعدد در حوزههای زیربنایی قابل احصاست.
در این میان آنچه ممکن است روند حل مسأله را دچار اختلال و تاخیر کند، انتظار برای تعیین تکلیف انتخابات پیش روی ایالات متحده است، هر چند انتخابات امریکا و روسای جمهوری مستقر در کاخ سفید از متغیرهای مداخلهجو با ضریب بالای اثرگذاری اند، ولی امروز دولت جدید میبایست در راستای تنش زدایی با اروپا و بهبود روابط به خصوص با آلمان تلاش کند.
چالشهای متعدد و رو به افزایش با آلمان به عنوان مهمترین کشور اتحادیه و شریک جدی اقتصادی تجاری ایران در سالهای نه چندان دور میتواند از عوامل بازدارنده در بهبود روابط با اروپا باشد؛ لذا ترمیم و تنشزدایی از این روابط یک ضرورت و اولویت در سیاست خارجی پر تنش کشور است.
الگوی رفتار و دیپلماسی دولت حسن روحانی در دوره ترامپ و بازی و استفاده از شکاف اروپا-ترامپ آنقدر هوشمندانه بود که حتی در شورای امنیت سازمان ملل دولت روحانی توانست در برابر آمریکا موفق باشد.
تداوم رویکرد دولت رییس جمهور فقید - عدم توازن در روابط بینالملل و ادامه روند نه چندان دوستانه با اروپا -، اما میتواند پاشنه آشیل دولت پزشکیان در حوزه اقتصاد و داخلی هم باشد، چرا که ادامه این روند و تداوم تحریمها و یا افزایش آنها بعید است امکان بهبود به اقتصاد نحیف کشور بدهد.
حضور موثر و کنشگرانه در سازمانهای بینالمللی نیز به عنوان یک سیاست میان مدت- بلند مدت باشد، این مهم میتواند یکی از دلایل موثر برای توسعه اقتصادی کشور میتواند باشد چرا که هر چه درهم تنیدگی کشور با جامعه جهانی و سازمانهای بینالمللی بیشتر شود و منافع مشترک تعریف شود، امکان حذف یا طرد کشور از نقشه اقتصادی جهان سختتر میشود و این یک راهکار مناسب برای تحقق دیپلماسی اقتصادی است.
دیپلماسی اقتصادی که همواره بعنوان واژهای تزئینی در صحبتهای انتخاباتی روسای جمهور بکار گرفته میشود، سه هدف را دنبال میکند که عبارتند از: ۱_ اثر گذاری در وضع قوانین تجاری به نفع خود در سازمانهای اقتصادی_بینالمللی ۲_ بازاریابی و توسعه بازارهای صادراتی ۳_ جذب سرمایهگذاری خارجی، دقیقا مواردی که حلقه گمشده امر توسعه کشور هستند، اما آیا با ادامه رویکرد فعلی در سیاست خارجی امکان پذیر است؟ بیتردید پاسخ منفی است.
پس جا دارد یکبار هم شده دولت در حوزه سیاست خارجی نگاهی بلند مدت و راهبرد کلان داشته باشد تا به سهم خود مسیر توسعه کشور را بتواند بهبود ببخشد.
توجه و تمرکز بیشتر در منطقه قفقار و اوراسیا از دیگر الزامات مهم در سیاست خارجی است، جایی که مناقشات آن کمکم در حال توسعه به مرزهای ایران و تغییرات ژئوپلتیکی مضر برای منافع و امنیت ملی ما مبدل میشود.
اوراسیا بدلیل اشتراکات فرهنگی بین ایران و کشورهای این منطقه یک موقعیت و فرصت مناسب برای توسعه تجارت و تبادلات فرهنگی بین ایران و کشورهای این منطقه است که تا به امروز مورد غفلت واقع شده است، در عین حال با دیپلماسی فعال و متکی به قدرت باید مناقشات قفقاز مانند کریدور زنگزور را در جهت حفظ منافع و امنیت ملی مدیریت و کنترل کرد.
امیدواریم با حضور دیپلمات خبره و حرفهای مانند عباس عراقچی که از همکاران متخصصی مانند مجید تخت روانچی نیز کمک خواهد گرفت دستگاه دیپلماسی به خوبی بتواند وظایف خطیر و مهم خود را در مدیریت کشور به انجام رساند.