آفتابنیوز : آفتاب - فروزان آصف نخعی
این جمله اسکاروایلد که "ما آنقدر ثروتمند نیستیم گذشته از دست رفته را خریداری کنیم " شاید حکایت صنایع گاز ما است. رییس دولت آقای احمدینژاد تا آن جا که توانسته ثروت ملی ناشی از درآمدهای نفتی را صرف بودجه جاری کشور کرده، و درنتیجه چنین سیاستی، حتی پروژه های نفت وگازبه ویژه پارس جنوبی نیز رو به قهقرا رفته اند تا جایی که ایران مجبور شده دومین قرارداد مهم گازی خود را دریک ماه اخیر با کشور آذربایجان منعقد کند.
براساس این قرارداد ایران از کشور آذربایجان به مدت سه ماه وهرماه به میزان یک میلیون و200 هزارمترمکعب گاز وارد خواهد کرد. اما نکته مهم این قرارداد آن است که درآستانه زمستان میان دو کشور منعقد شده است . درزمستان دو سال گذشته ، قطع صدورگاز ترکمنستان به ایران ، منجر به آن شد تا گازصنایع به نفع گاز خانگی قطع شده وضررهنگفتی به آن ها وارد شود. ایران سالی 20 میلیارد مترمکعب از ترکمنستان گازوارد می کند.
این درحالی است که ایران بعد از روسیه دارای بزرگترین منابع گازی جهان است. اما به دلیل عدم تدوین سیاستهای درست درردیف واردکنندگان گاز وبعد از روسیه وآمریکا پرمصرف ترین کشور دراستفاده از گاز است. با این همه ایران کماکان قادرنبوده درحوزه گاز به ویژه دربخش هایی که با دیگر کشورها مانند پروژه پارس جنوبی که با قطرشریک و دارای منافع مشترک است اقدام جامعی را به سرانجام برساند. قطر با سرمایه گذاری مشترک با آمریکا به میزان هفتاد میلیارد دلاراکنون به صادر کننده بزرگ گاز تبدیل شده است.
ولی ایران به دلیل سیاست خارجی تنشزای دولت آقای احمدینژاد، که منجر به صدورسه قطعنامه از سوی شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران شد ، وبه دلیل شدت تحریم ها، اکنون از صنعت نفت وگاز ضعیفی برخورداراست. مواضع دولت آقای احمدی نژاد باعث شده که تا کنون فازهای 6، 7، و 8 پارس جنوبی دچار تاخیر شده و فازهای 11 ،13 و14 از سوی شرکت های توتال ، شل وریسول تحت فشارهای بین المللی تحت فسخ یکجانبه قرار بگیرند ومیلیاردها دلار خسارت وعدم النفع متوجه پارس جنوبی شود.
طرح پارس ال ان جی در فاز 11 میدان گازی پارس جنوبی برای تولید گاز مایع درنظرگرفته شده است . شرکت توتال وشرکت پتروناس مالزی پنج سال پیش قراردادی دومیلیارد دلاری برای استخراج وصدور گاز مایع با ایران امضا کردند، اما بعدها شرکت پتروناس از این طرح کنار رفت . شرکت نفتی رویال داچ شل وریسول نیز پس ازکناره گیری توتال وبا اعمال فشار از سوی آمریکا درباره پرونده هسته ای ایران از پروژه گاز پارس جنوبی کناره گیری کردند.
شرکت های شل وریسول و شرکت ملی نفت ایران تفاهمنامه این پروژه را در ژانویه 2002 برای توسعه فاز 13 پارس جنوبی و پروژه پرشین ال ان جی امضا کرده بودند . درآن زمان شل تعهد داده بود عرضه گاز طبیعی مایع از سال 2007 آغاز خواهد شد. با خروج این شرکت های بزرگ ، توسعه میادین پارس جنوبی به شرکت های داخلی وشرکت های درجه چندمی خارجی از جمله ساینوک چینی ، وگازپروم روسی آن هم از روی ناچاری واگذار شد.
همه این مسایل در پروژههای گازی ایران در شرایطی روی میدهند که در آن سوی آبهای خلیج فارس فطر به سرعت هرچه تمام تری مشغول استحصال گاز است. میزان برداشت ایران از منابع مشترک گازی درزمان اصلاحات یعنی سال 1384 روزانه 140 میلیون مترمکعب بود . درهمان سال میزان برداشت قطرفقط اندکی بیشتر از ایران یعنی 150 میلیون مترمکعب در روز بود.
در دولت نهم برخلاف تمامی تبلیغاتی صورت گرفته برداشت ایران کماکان از این منبع 140 میلیون مترمکعب در روز بوده ولی قطر طی این سال ها میزان برداشت خود را دوبرابرکرده وبه 300 میلیون مترمکعب درروز رسانده است. برداشت دوبرابری قطر منجر به آن شده که مقامات عالی وزارت نفت از عقب ماندگی 11 ساله ایران در برداشت از این میدان گازی مشترک سخن به میان آورده اند.
همچنین در پایان دولت اصلاحات تولید گاز طبیعی در کشور به 410 میلیون مترمکعب در روز رسیده بود که این رقم دردولت آقای احمدی نژاد به 520 میلیون مترمکعب رسیده است که این رقم کفاف مصرف گاز خانگی وصنایع کشور را به هیچ وجه نمی دهد. به هر روی کم کاری وسوء مدیریت در حوزه گاز وسیاست خارجی تنش زا برروی یکدیگر منجر به آن شده که امروز بحران انرژی به تدریج ، درردیف دیگر بحرانهای ایران قرارگرفته است .
مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی به صراحت تاکید کرده که حداقل تا ده سال آینده ، گاز مازاد برای صادرات وجود ندارد. دراین باره حتی رییس اصولگرای کمیسیون نفت درمجلس هفتم در اظهار نظری توام با نگرانی وعصبانیت گفته بود که " تاریخ نسبت به کسانی که قراردادهای صادراتی گازی را امضاء میکنند قضاوت خوبی نخواهد داشت". او حتی قضاوت آیندگان نسبت به امضاکنندگان قراردادهای طولانی مدت صادرات گاز را با قضاوت امروز نسبت به خائنان مقایسه کرد. شاید سخنان این نماینده اصولگرا درمجلس هفتم ناظربر این دیدگاه های مسعود درخشان مدرس دانشگاه درحوزه گازونفت باشد که طی هشداری گفت" ماخودمان کمبود شدید گاز در داخل داریم ولی گاز را به ترکیه، مالزی، هند وکشورهای دیگر میدهیم و خوشحال هستیم که از ترکمنستان گازوارد می کنیم. مسئولان نمیدانند چه کار دارند میکنند ، زیرا فکر میکنند هرچه بیشتر صادر کنند بهتر است."
هر چند دیدگاه مسئولان براین پایه بنا شده که با صادرات بیشتر میخ امنیت در ایران بیشتر کوبیده خواهد شد، ولی در پناه سیاست خارجی دولت دهم بعید است چنین سیاستی به نتیجه قطعی برسد ، زیرا مهمترین پروژه ها دراین حوزه مانند پروژه خط لوله صلح به هند با دخالت آشکار آمریکا تا کنون به نتیجه روشنی منجر نشده است.
اکنون سوال این است که دولت احمدی نژاد که تاکنون فرصت های پیشرفت درحوزه گازی را از دست داده ، چگونه قادر است پروژه ای چون خط لوله صلح را به سرانجام برساند؟
علاوه براین ایران تا زمانی که منابع ارزآوری خود را به سرعت از دست می دهد چگونه می توان انتظار داشت که بر اساس سند چشمانداز ، پیشروترین کشور در منطقه خاورمیانه درابعاد علمی ، تکنولوژیک و توسعهای باشد؟ این سوال از این نظرقابل تأمل است که دردولت نهم و بیتردید در دولت دهم وابستگی بودجه به درآمدهای نفتی و گازی به شدت افزایش داشته و خواهد داشت از این رو آیا مزیت ایران درحوزه انرژی که امروز با سیاستهای ضعیف دولتهای نهم و دهم به تدریج به نقطه ضعف کشور تبدیل شده قادر است بحران روبه فزاینده انرژی درایران را مهار کند؟
آیا ایران قادر خواهد بود زمان از دست رفته دردولت نهم و ادامه این روند دردولت دهم برای توسعه گازی کشور را مجددا احیا کند؟ به نظر نمی رسد با سیاست های دولت دهم چنین امری میسرباشد، به ویژه دیگر ما آنقدر ثروتمند نیستیم که به این زودیها با خریداری زمان از دست رفته در این حوزه به دستاورد شایان توجهی دست یابیم.