آفتاب - سرویس سیاسی: اعتماد گفتوگویی با رئیس بسیج دانشگاه امام صادق انجام دادهاست که در طی آن وی به بیاری از پشتپردههای امامصادقی بودن و ارتباطات بسیج دانشجویی با یکدیگر و نقش آنها در حوادث اخیر اشاره کرده است.
صبا آذرپیک- حنانه نیک پنجه : «تعجب» نخستین واکنش رحمان یاسی مسوول بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق(ع) به درخواست «اعتماد» برای گفت وگو است؛ واکنشی که شاید سوال مخاطبان و خوانندگان نیز باشد. اما هم دانشگاه امام صادق(ع) و هم بسیج دانشجویی اش، ویژگی هایی دارد که این دانشگاه و این نهاد دانشجویی را از بقیه دانشگاهها و بسیج دانشجوییها جدا میکند. نخست اینکه دانشگاه امام صادق(ع) دانشگاه تحت مدیریت آیتالله مهدوی کنی دبیرکل جامعه روحانیت مبارز است که در چند ماه اخیر هرازچندگاهی بحث هایی درباره حکمیت و پادرمیانی او برای فیصله دادن به رویدادهای پس از انتخابات و آشتی بین گروه ها مطرح می شود. از سوی دیگر از دیرباز چنین مطرح شده که دانشگاه تحت امر وی نقش پررنگی در تربیت «رجال سیاسی» داشته است. اما نکته اصلی درباره بسیج این دانشگاه دو اظهارنظر متفاوت بود؛ اظهارنظر نخست اینکه دانشجویان دانشگاه امام صادق(ع) هنگام تجمع های اعتراضی دانشجویان در دانشگاه های مختلف به عنوان یار کمکی به کمک بسیج دانشگاه ها می روند و حرف بعدی این بود که بسیجیان دانشگاه امام صادق(ع) برخلاف شایعات اول به تندروی انتقاد دارند و این انتقاد شامل نهاد بسیج دانشجویی دیگر دانشگاه ها نیز می شود. تمام این حرف و حدیث ها را با مسوول بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق(ع) که شاید بهترین مرجع برای پاسخگویی به این پرسش ها باشد در میان گذاشتیم که بی هیچ توضیحی متن گفت وگو و پاسخ وی به این پرسشها را در ذیل میآوریم.
---
-دانشگاه امام صادق(ع) نقش خاصی را در پرورش «رجل سیاسی» ایفا کرده و با تفاوت هایی همانند مدرسه عالی مطهری و مدرسه حقانی اقدام به تربیت و پرورش نیروهایی کرده است که بعد از فارغ التحصیلی یا جذب بدنه دولت شده اند یا در پست های حساس حکومتی قرار گرفته اند. این نمای بیرونی دانشگاه تا چه حد با واقعیت مطابق است و اگر این برداشت درست است چه افرادی از دولت و مسوولان دیگر نهاد ها دانش آموخته این دانشگاه هستند؟ به بیان ساده تر امام صادقی های دولت و نظام چه کسانی هستند؟
همان طور که شما اشاره کردید در برخی محافل این تصور شکل گرفته که دانشگاه امام صادق قرارداد خاصی دارد مبنی بر اینکه افرادی که در این دانشگاه تربیت می شوند حتماً در جای خاصی از بدنه نظام مشغول به کار شوند. در واقع این بحث را مطرح می کنند که نظام طرح خاصی برای استفاده از این افراد در دستور کار دارد. قسمتی از این بحث حقیقت دارد و قسمت دیگر توهم است، چرا که بحث به کار گیری نیرو چه نیروهای حزب اللهی و چه نیروهای دیگر به خواست دولت روز وابسته است. از این رو شما می بینید تعداد دانش آموختگان این دانشگاه که در دولت سازندگی مشغول به کار شدند با تعداد امام صادقی هایی که در دولت اصلاحات جذب شدند، با میزان دانشجویانی که در دو دوره اخیر جذب دولت شدند با هم متفاوت است و به قول معروف بالا و پایین دارد.
-امام صادقیها بیشتر در کدام وزارتخانه دولت جذب شدند؟
وزارت ارشاد، صدا و سیما و وزارت امور خارجه.
-در قوه قضائیه چطور؟
ما با قوه قضائیه درگیری زیاد داریم.
-چرا؟
تساهل ها و تسامحها در مفاسد اقتصادی و جریاناتی که بعد از انتخابات رخ داد از سوی جنبش دانشجویی پذیرفته شده نیست.
-دانشجویان دانشگاه امام صادق در این باره مدارک خاصی دارند یا تنها یک شور دانشجویی است؟
نه، ببینید یکی از جاهایی که بنده فراموش کردم بگویم وزارت کشور است که بچه های امام صادق در آنجا به عنوان فرماندار و استاندار مشغول به کارند و از این رهگذر ما از بعضی پرونده های زمین خواری اطلاع داریم. یا پدر بعضی از دانشجویان دانشگاه امام صادق صاحب منصب هستند و در نظام جایگاه دارند. مثلاً یا سپاهی بلندپایه اند یا وزیر هستند یا از مدیران ارشد استانی هستند که به واسطه آنها اطلاعات متقنی داریم. شاید در برخی جاها شور دانشجویی باشد و حتی اغراق هم شده باشد اما بر پایه توهم و شور و هیجان کاذب نیست.
-سوال مان بی جواب ماند. آیا چنته امام صادقیها در دولت پرتر است یا حقانیها یا مدرسه مطهریها؟
آمار مدرسه مطهری و حقانی ها را ندارم که مقایسه کنم.
-امام صادقیهایی که در دولت دهم هستند چه کسانی هستند؟
آقای سعید جلیلی دبیر شورای عالی امنیت و آقای حسینی وزیر ارشاد از مدیران ارشد دولتی و دانش آموخته امام صادق هستند. یکی از مدیر کل های وزارت ارشاد که اخیراً منصوب شده اند از دانشگاه فارغ التحصیل شده اند و آقای احمدزاده استاندار فارس نیز امام صادقی است. بقیه در سطح فرمانداری هستند که از بچه های قدیمی تر هستند و اسامی شان یادم نیست.
-کمیت این نیروها در این دولتهای قبل و کنونی چگونه بود؟
به کارگیری این نیروها در دولت اصلاحات پایین بود اما در دولت اخیر آمار بالا آمد.
-حتی بالاتر از دولت آقای هاشمی؟
بله، البته این بالا رفتن شاید به دلیل بالارفتن ظرفیت خود دانشگاه باشد، چرا که در دولت سازندگی تنها دو سه رشته با گرایش های محدود وجود داشت. البته بیشترین دانش آموختگانی که جذب بدنه نظام و دولت شدند در رشته های مدیریت، علوم سیاسی، حقوق، علوم ارتباطات، الهیات و اقتصاد بودند. البته این ناظر به قرارداد نوشته یا حتی نانوشتهیی نیست.
-پس ناظر به چیست؟
یک قسمت به توانایی بچه ها بازمی گردد که این توانایی ناشی از چند مساله است. یکی از این مسائل بحث گزینش دانشجویان هنگام ورود است. همان طور که می دانید دانشگاه امام صادق هنگام جذب دانشجو گزینش انجام می دهد که بخشی از این گزینش مربوط به ملاک های علمی است و بخش دیگر به تعهد و پایبندی به اصول و ارزش ها بازمی گردد و همین نحوه گزینش باعث می شود در همان ابتدا افرادی که نخبه ترند جذب شوند.
-ممکن است دانشجویی در همان بدو ورود به جریان و گروهی گرایش نداشته باشد اما به مرور زمان گرایش هایی پیدا کند. به همین دلیل این گزینش تا چه زمانی ادامه دارد؟
نه، تا پایان دوره فوق لیسانس دیگر بحث خاصی در این باره نیست مگر این که برای دانشجویی پرونده انضباطی تشکیل شود. در دولت اصلاحات هم طرفداران سیدمحمد خاتمی در دانشگاه کم نبودند. در این دوره قریب به 100 دانشجو داشتیم که طرفدار دولت خاتمی بودند و در دانشگاه هم برنامه داشتند.
-اما این برنامه ها و دانشجویان با چارچوب دانشگاه که همخوانی نداشتند.
به طور خاص در اینجا خط ولایت مطرح است و بحث ها و گرایش های راست و چپ چندان محلی از اعراب ندارد. البته می دانید رئیس دانشگاه امام صادق آقای مهدوی کنی است که دبیر کل جامعه روحانیت مبارز هستند و بر این اساس شاید خواسته یا نا خواسته گرایش به این سمت بیشتر باشد.
-آیا امروز در دانشگاه دانشجویانی که به جنبش سبز تعلق داشته باشند، هستند؟
الان نه، اما در زمان انتخابات دانشجویانی بودند که طرفدار مهندس موسوی بودند و از همین رو ما در همین ایام مناظراتی را بین طرفداران آقای مهندس موسوی و آقای احمدینژاد داشتیم. اما بعد از برگزاری انتخابات و پافشاری مهندس موسوی بر تقلب، اغتشاشات و صحبتهای مقام معظم رهبری ما چیز خاصی را مشاهده نکردیم.
-یعنی در این مدت دانشگاه امام صادق دانشجویی نداشت که به خاطر فعالیتهای سیاسی به کمیته انضباطی احضار شده باشد؟
کمتر از آنی است که ما خبر داشته باشیم.
-یعنی به گفته شما دانشگاه امام صادق، به رغم وجود دانشجویان هوادار میرحسین موسوی بعد از انتخابات یکدست شد و همه دانشجویان طرفدار وی تغییر رویه دادند؟
برای پاسخ به سوال شما توضیحی لازم است. آنچه پیش و پس از انتخابات رخ داد طرفداری از شخص خاصی نبود، چرا که رویه در اینجا این است که ما با کسی عقد اخوت نبسته ایم. حتی حمایت مان از آقای احمدی نژاد به این دلیل بود که وی را به معیار های خودمان نزدیک تر می دیدیم. تعدادی هم که از آقای میرحسین موسوی حمایت می کردند تاکیدی بر شخص ایشان نداشتند بلکه می دیدند حرف ها و ملاک هایی که مهندس موسوی مطرح می کردند واقع بینانه تر بود.
-حالا ملاکهای دانشجویان تغییر کرده است؟
اینجا به دلیل پیروی از ولایت فقیه یک اجماعی است و شاید اگر کسی نظری دارد آن را ابراز نمی کند. پس از آنکه میرحسین موسوی بعد از نماز جمعه مقام معظم رهبری سخنرانی کردند دانشجویان حامی وی ریزش کردند؛ ریزشی که می توان آن را حداکثری و کامل توصیف کرد.
-مشی سیاسی دانشگاه امام صادق چقدر با مشی سیاسی جامعه روحانیت مبارز همسو است و چقدر از این تشکل سیاسی- روحانی جناح راست تاثیر می گیرد؟
منظورتان بچه های دانشگاه است؟
-هم دانشجویان هم استادان. منظور بدنه دانشگاه است.
به رغم تصوری که وجود دارد شاید تنها جایی که مطرح است هنگام گزینش دانشجویان است. هر چند همین هم می تواند خیلی موثر باشد، چرا که افرادی را با گرایش های خاص جذب می کند. ولی تجربه شش ساله ما خلاف این را ثابت می کند که بدنه دانشجویی از جامعه روحانیت تاثیر بپذیرد. در برخی جاها نظرمان یکی می شود اما این یکی شدن به معنای اینکه لزوماً هماهنگی صورت گرفته باشد نیست. در دانشگاه هم تاکید می شود که به هیچ وجه این گونه نیست. حتی اگر ما برخی جاها احساس کنیم که جامعه روحانیت به هر نحوی سعی در القای نظر خود دارد سریع موضع گرفته و عکس العمل نشان می دهیم.
-منظورتان این است که بدنه دانشجویی مواضع جامعه روحانیت را پس می زند؟
نه این به معنای این نیست که ما با هم زاویه داریم . ما برخی جاها اتفاق نظر داریم، اما گاهی نظرها هماهنگ نیست ولی وقتی می بینیم تلاشی برای اعمال نظر از سوی جامعه روی دانشگاه صورت می گیرد با آن کانال یا فرد برخورد جدی می کنیم.
-می توانید کمی وارد مصادیق شوید که مثلاً در چه مورد نظر جامعه روحانیت با نظر شما مغایر بوده و خواستند اعمال نظر کنند؟
در انتخابات ریاست جمهوری نهم جامعه روحانیت سکوت پیشه کرد در حالی که دانشجویان دانشگاه را تعطیل کردند، امتحانات را یک هفته به تعویق انداخته و برای تبلیغ برای احمدینژاد به شهرستان ها رفتند. ما مخالف این سکوت جامعه بودیم و نپذیرفتیم که ما هم مانند جامعه سکوت کنیم.
-در انتخابات 88 نیز همان جنب و جوش وجود داشت؟
نه در انتخابات 88 دیگر دانشجوهای دانشگاه مانند چهار سال پیش بودند. یعنی اگر بخواهیم نمره بدهیم از نمره 90 به 75 رسید و جنب و جوش کمتر شد و این به خاطر انتقاداتی بود که به دولت داشتیم و رسیدگی نشد.
- یعنی دیگر در خرداد امسال از آن دانشجوهایی که بخواهند دانشگاه را تعطیل کنند و بروند برای احمدی نژاد تبلیغ کنند خبری نبود؟
اگر ما فردی را داشتیم که به عرصه انتخابات می آمد و برآورد ما این بود که این فرد می تواند در راستای آرمان ها گام بردارد به احمدی نژاد رای نمی دادیم، چرا که انتقادات و انتظارهایی بود که پاسخ داده نشد. بعد که ما گزینه ها را دیدیم به این نتیجه رسیدیم که خیرالموجودین آقای احمدینژاد است.
-یعنی چیزی شبیه همان تعبیری که آقای مطهری به کار بردند که با چشم گریان به احمدینژاد رأی دادند.
- خنده - در این حد نه اما خواسته های ما برآورده نشد.
-خب به موضوع دیگری که این روزها مطرح است بپردازیم. در این ایام شاهدیم که اختلاف نظر و افتراق در نوع خود کم سابقه یی بین گروه های مختلف اصولگرایان وجود دارد. در این سو حسین شریعتمداری برای علی مطهری تعبیر«ساده لوح» را به کار می برد و در این سوتر، دیگر اصولگرایان نامه اخیر محسن رضایی- که از چهره های میانه رو اصولگرا است - به مقام معظم رهبری را به«تعارف جام زهر» شبیه می دانند یا قالیباف را«مدیر فرصت طلب» می نامند. نظر برخی مراکز از جمله مدرسه حقانی ها درباره طیف معتدل اصولگرا روشن است و آنها را مطرود می داند. نظر امام صادقی ها به این طیف از راستی ها چیست؟ برای مثال آیا شما هم با ادبیات آقای شریعتمداری درباره مطهری موافقید یا نظر دیگری دارید؟
ابتدا باید به این عامل افتراق و توجه کرد و به اینکه پیش برنده است یا عاملی برای در جا زدن، نگاه کرد. برخی از دانشجویان نسبت به رویکرد محافظه کاری انتقاد دارند. البته اینجا بهتر است اسمی از اشخاص نبریم اما حالا که شما از آقای مطهری نام بردید باید بگویم آقای مطهری شخصیت مقبول بچههای دانشگاه امام صادق نیست.
-این نظر شما است یا نظر اغلب دانشجویان؟
تا آنجایی که ما با بچه ها ارتباط داریم نظرشان همین است.
-اما در دانشگاه تهران این گونه نیست...
خب تفاوت هایی هست. دانشگاه امام صادق تنها نهاد دانشجویی است که انجمن اسلامی ندارد.
-ممانعتی برای تشکیل انجمن بود یا علت دیگری داشت؟
تا جایی که بنده اطلاع دارم در این شش سال اخیر چنین درخواستی از سوی دانشجویان مطرح نشده است اما از اینکه پیش از آن چنین درخواستی مطرح شده و دانشگاه با آن مخالفتی داشته اطلاع ندارم.
-نظرتان را درباره مطهری گفتید. راجع به دیگر اصولگرایان چطور؟
آن چیزی که درباره آقای علی لاریجانی مطرح است این است که در بزنگاه ها کار را با سکوت پیش میبرد و آدم خط مقدم نیست.
-درباره آقای محسن رضایی چه نگاهی وجود دارد؟
ما به نامه اخیر محسن رضایی انتقادات جدی داشتیم و در نگاه اول این سوال مطرح بود که چقدر این نامه مربوط به خود ایشان بود یا اینکه از جایی آب میخورد یا نوع ادبیات ایشان در این نامه یا پیشنهادات شان قابل توجه بود.
-حالا که بحث به اینجا کشید بهتر است نقبی به انتخابات و نقش دانشگاه امام صادق بزنیم. نخستین سوال این است که آیا امام صادقیها پای صندوق بودند؟
کم نبودند اما زیادش را نمیدانم. خب کل دانشگاه امام صادق چیزی حدود 1200 دانشجو دارد.
-آیا درخواست از سوی بسیج دانشجویی بود که پای صندوق ها بروید؟
ببینید یک سری درخواستهایی مطرح شد اما بسیج دانشجویی در این زمینه اقدام خاصی نکرد و بچههایی که رفتند با هماهنگی روابط عمومی بود. وزارت کشور به روابط عمومی نامه زد و درخواست کرد چرا که در شهرستان ها از پایگاههای بسیج محلات چنین درخواستهایی میشود.
-کمی جلوتر برویم. پس از انتخابات در برخی از محافل نیمه رسمی شنیده شد که بسیج دانشگاه امام صادق انتقاداتی به بسیج دانشگاه تهران دارد. آیا این صحت دارد؟
این گونه نیست که ما در اتاق خود نشسته و انتقاداتی را متوجه بسیج دانشگاه شریف یا بسیج دانشگاه تهران کنیم. ما با برخی از بچه های بسیج دانشگاه تهران که فعال ترند ارتباط دائم داریم و حتی در برهه هایی جلسات هفتگی داشتیم. پس این رابطه وجود دارد و رابطه حسنه یی هم هست و اگر نقدی وجود دارد به آنها منتقل می شود.
-در خلال این جلسات هفتگی و در این «رابطه حسنه» چه نقدی را به بسیج دانشجویی دانشگاه تهران وارد می دانید و آن را مطرح می کنید؟
البته این نقدهایی که الان میخواهم بگویم قبلاً وجود داشته و الآن کمرنگتر شده است.
-نقدهای گذشته، مثلاً حوالی دو سه ماه گذشته را بگویید؟
یکی از موارد انتقادی به بسیج دانشگاه تهران قدرت جذب بسیجیان این دانشگاه بود. مثلاً در دانشگاهی که 20 ، 30 هزار دانشجو دارد باید تعداد بسیجیان خیلی بیشتر از الان باشد که می گویند 100 نفر، 200 نفر یا 300 نفر هستند. مطمئناً افراد بیشتری در این دانشگاه هستند که قابلیت حضور در بسیج را دارند اما این محمل فراهم نشده که افراد متعهد را حتی با گرایش های مختلف زیر یک علم گرد بیاورد.
-دلیل عدم موفقیت بسیج دانشگاه تهران در جذب دانشجویان چیست؟
به نظر من بی تدبیری؛ چراکه به اعتقاد من تدبیر لازم برای گسترده کردن خوان بسیج وجود نداشته است و به نظر من از دل یک جمعیت 30 هزار نفری 300 نفر مطلوب نیست.
-رفتار و رویکرد بسیج دانشگاه تهران در این عدم جذب تاثیر داشته؟ برخی معتقدند بسیج دانشگاه تهران تندروی هایی داشته است.
خب ببینید این رفتار بسیج دانشگاه تهران الان یک مقدار اصلاح شده است. در بحث های اخیر مثل 13 آبان و 16 آذر صحبت هایی با بسیجیان این دانشگاه داشتیم و الحمدلله الان (پس از این روزها) خیلی فضا عوض شده است. مثلاً ما به برخی از برخورد های بسیج در 16 آذر با منتقدان یا جنبش سبز انتقاد جدی داشتیم.
-آیا معتقد بودند نباید با بچه های جنبش سبز آن گونه برخورد می شد و به تند بودن برخورد ها اعتراف داشتند؟
بله البته الان خیلی کمرنگ تر شده است.
-هنوز مدت زمان زیادی از 16 آذر نگذشته است یعنی به نظر شما در رویکرد بسیج اصلاحاتی صورت گرفته؟
بهتر شده.
-یعنی اگر تجمع دیگری در دانشگاه تهران برگزار شود بسیج دانشجویی متفاوت از 16 آذر عمل خواهد کرد؟
به نظرم این گونه است.
-می شود بیشتر توضیح بدهید منظور از بهتر شدن چیست؟ مثلاً انقاد پذیرتر شدند یا به برخی اشتباهات اعتراف دارند یا چیزهای دیگر؟
یک اصلاح ساختاری انجام دادند. در این اصلاح ساختار قابلیت جذب افراد افزایش پیدا کرده است و کسی که گرایش فکری دیگری هم داشته باشد می تواند ذیل واحد سیاسی بسیج فعالیت داشته باشد.
-یعنی سبزها را هم عضو بسیج می کنید؟
نه به این معنی چرا که برای ورود به بسیج باید یکسری فاکتورهای خاص داشت. مثلاً در دانشگاه ما هنگام مناظره های انتخاباتی یکی از مسوولان سابق بسیج دانشگاه، هوادار میرحسین موسوی بود و به این عنوان در مناظر ه های شرکت داشت. اگر برگردیم به بحث در مجموع باید گفت بحث شبکه سازی بسیج در دانشگاه های مختلف که به خودمان هم برمی گردد ضعیف بوده است. اما در گام اول بسیج دانشگاه تهران و در گام دوم بسیج دانشگاه های شهرستان.
-شبکه سازی به چه معنا است؟
اگر قرار است همایشی انجام شود، مراسمی باشد، در برابر مساله یی موضع گیری شود، ایده تازه یی مطرح شود به یک زیرساخت مشترک احتیاج دارد اما در شرایطی که همه به لزوم این شبکه اذعان دارند هنوز گام اساسی در این باره برداشته نشده است. البته بنای ما ارتباط مستقیم با بدنه نیست زیرا از لحاظ مدیریتی این اشکال دارد چراکه وقتی یک مجموعه یی مدیریت ثابتی دارد مصلحت ایجاب می کند که برای ارتباط از چارت سازمانی استفاده کنید. ما با شورا های مرکزی هماهنگ می کنیم و آنها به بدنه خودشان انتقال می دهند. در دانشگاه ها این شبکه شکل نگرفته است.
-یکی از مباحثی که از گذشته مطرح بود و این اواخر هم شدت گرفت این بود که هرگاه می خواست در یکی از دانشگاه ها برنامه یا تجمعی از سوی منتقدان و این اواخر سبز ها انجام شود بسیج یک دانشگاه به بسیج سایر دانشگاه ها اطلاع رسانی کرده و درخواست اعزام نیرو می کرد. چه مقدار این مباحث راست و جدی است؟ آیا این شبکه هایی که شما از لزوم آن سخن می گویید در چنین مواقعی هم کارایی دارد؟ آیا این درست است که وقتی خبر می رسد مثلاً جنبش سبز در دانشگاه علامه تجمع دارد بسیجیان دانشگاههای دیگر به این دانشگاه میروند؟
همیشه نه.
-یعنی گاهی اینچنین است؟
بله راستش را بخواهید. البته مقام معظم رهبری این را فرمودند که اگر بنا بر اجتماع یا تجمعی برای بیان نظر خاصی است و می دانید نظرها با هم متفاوت است سعی تان بر این باشد که اینها در یک روز و یک ساعت نباشد.
-اما در برخی دانشگاه ها ازجمله دانشگاه تهران این اتفاق افتاده است که وقتی منتقدان جمع می شوند بسیج این کار را می کند.
بله.
-به همین دلیل است که گاهی شایعه می شد بسیج هم از نیروهایی استفاده می کند که عضو بسیج نیستند؟ مثلاً وقتی قرار است بسیج دانشگاه تهران که به گفته شما 300 نفرند تجمع کند از شما کمک می گیرند؟
نباید در اتخاذ رویکرد بنا بر این نهاده شود و این تبدیل به یک اصل شود.
-یعنی اصل نباشد اما در برخی مواقع این اتفاق می افتد؟
به هر حال بنا به آنچه که گفتم یک جاهایی تجمعی شکل می گیرد که تجمع خالص دانشجویی نیست یا تجمع دانشجویی جهت دار است یعنی تجمعی است که از دل دانشجو بیرون نیامده و حرف دل دانشجو نیست. احتمالاً دانشجو را تحریک کرده و او را به سمت خاصی سوق دادند. مثلاً در دانشگاه تهران این موضوع مطرح شد.
-آیا شما را برای این تجمع دعوت میکنند و در صورت دعوت پاسخ شما چه خواهد بود؟
بنای ما بر این است که این کار را انجام ندهیم.
-بعد از انتخابات تجربه حضور در چنین تجمعاتی را داشتید؟ با توجه به تجربه خودتان به این سوال پاسخ دهید که آیا دانشجویان معترضی که تحت عنوان سبز ها گرد آمده بودند دانشجو بودند یا به قول برخیها ضدانقلاب؟
همان گونه که پیش از این تأکید کردم این مساله برای ما اصل نیست اما ناظر به همین نکته ما تنها یک بار به دانشگاه تهران رفتیم و بعد از آن در جایی حضور نداشتیم.
-چرا از رفتن به این جمع ها و کمک به دوستان بسیجی پشیمان شدید؟ اتفاق خاصی در همان یک بار کمک تان به وجود آمد؟
حالا... به هر حال دعوتهایی بوده که چون ممکن است بچههای دانشگاه راضی نباشند. ما هم اسمشان را نمیبریم. اما بعد از 16 آذر به طور خاص از چندین و چند دانشگاه درخواست داشتیم.
-که بیایید کمک؟
بعضی جاها پیش بینی می کردند که فردا ممکن است مساله یی پیش بیاید، بیایید. همان طور که گفتم گاهی تجمعات از جمع دانشجویی خارج می شود و از بیرون خط می گیرد اما به غیر از آن یک باری که گفتم در دانشگاه تهران حضور داشتیم دیگر مساله یی پیش نیامد که تلقی ما این باشد که جمع غیردانشجویی است و مثلاً از سیا خط گرفته اند و امثالهم. تنها گفتم یک بار در دانشگاه تهران.
-در همین موردی که گفتید مطمئنید که همانها هم دانشجو بودند؟
بله... یک حرکت مثبتی که در آنجا شکل گرفت این بود که بسیجی ها رفتند بین بچه های سبز و با آنها صحبت کردند تا ببینند فضا چگونه است و چقدر برای گفت وگو فراهم است و بعد تعریف می کردند که برخی تا بسیجیان را می دیدند عکس العمل تند نشان می دادند اما یک عده یی با بچه ها نشستند و صحبت کردند و بحث هایی درباره ولایت فقیه شد. یکی از بچه ها تعریف می کرد وقتی از یکی از دانشجویان درباره ولایت فقیه پرسیدیم او گفت از خود خدا شروع کنید بعد هم شروع به بحث می کنند تا به ولایت فقیه هم می رسند و درباره آن هم بحث می کنند و بعد با هم روبوسی و خداحافظی می کنند.
-ماجرای دانشگاه تهران را بگویید.
یکسری شایعه بود اما یکسری هم واقعیت داشت. مثل بحث آمپولهای سمی انجمن پادشاهی، سناریوی شبیهسازی که میخواهند از طریق کشته دادن این جنبش را سر پا نگه دارند... یک جاهایی این جوری که میشود بحث حضور دانشجو نیست بحث حضور ضدانقلاب است و کار از جایی غیر از دانشجویان آب میخورد. در این موارد مصلحت ایجاب میکند که وارد شویم چون هزینههای این سناریو خیلی بالاست.
-خب دانشجویان میگویند با توجه به گیتها و... نباید از بیرون دانشگاه نیرو وارد شود. اما به گفته شما بسیج از بیرون نیرو وارد کرد. سوال من این است که چه کسی تعیین میکند چه تعداد و چه طیف بسیجی از دانشگاههای دیگر به دانشگاه مورد نظر اعزام شوند؟ آیا مسوولیتش متوجه رئیس دانشگاه محل تجمع است یا فرد و نهاد دیگر؟
مسوول بسیج دانشگاه این اختیار را دارد که با انتظامات دانشگاه برای مهمانهایی که میخواهند در برنامههای بسیج شرکت کنند هماهنگ کند اما در برنامههایی که شما فرمودید بله افرادی آمدند تا در تجمعات شرکت کرده و تاثیرگذار باشند. البته خیلی تابلو است که همان طور که در جنبش سبز تندرو وجود دارد در طیف بچه حزباللهی ها هم کسانی را دیدیم که خیلی تند برخورد میکنند و گاهی عملشان با صحبت های مقام معظم رهبری هم زاویه دارد از جمله حادثهیی که در کوی دانشگاه تهران اتفاق افتاد. خب حوادثی که در 16 آذر در دانشگاه تهران رخ داد ناظر به ورود و حضور اینچنین افرادی بود.
-سوال من هم دقیقاً همین است مسوولیت حضور و ورود این طیف را چه کسی بر عهده می گیرد؟ رئیس بسیج دانشگاه تهران حاضر بود این مسوولیت را قبول کند؟
بله اگر در ورودشان دخیل بوده باشد. رئیس بسیج دانشگاه تهران به طور خاص مسوولیت این قضیه را نپذیرفت و گفت بنده در این قضیه 16 آذر و ورود برخی ها از بیرون دانشگاه دخیل نبوده ام.
-یعنی حتی بدون هماهنگی رئیس بسیج هم بود؟
وی توضیح داد اینکه لزوماً با بنده هماهنگی شده باشد یا بنده در جریان امور بودم نبوده است. ایشان می گفتند به این افرادی که از بیرون به دانشگاه آمده بودند گفتیم اگر قرار است کاری شود این بسیج دانشجویی است که باید کاری انجام دهد یا اینکه باید به حرف بسیج دانشگاه گوش دهند.
-تحلیل شما از عملکرد بسیج دانشگاه تهران در 16 آذر چیست؟
همان گونه که گفتم در جلسات هفتگی با بسیج دانشجویی دانشگاه تهران این انتقاد را مطرح کردیم و جالب آنجا است که وقتی این انتقادات در آنجا مطرح شد آنها هم پذیرفتند...
-یعنی از کنترل شان خارج شد؟
بله کسانی که آمدند حتی تحت فرمان رئیس بسیج دانشگاه تهران نبودند.
-برخی ها این انتقاد را وارد می کنند که بسیج دانشجویی به طرفداری از احمدی نژاد حین و بعد از انتخابات وارد سیاست شد و همین باعث شد دانشجویان رو به روی هم قرار بگیرند. آیا شما این انتقاد را وارد می دانید؟ به نظر شما آیا بسیج دانشجویی برخی دانشگاه ها در ملتهب کردن فضای دانشگاه ها تاثیری داشتند یا نه؟
ابتدا عبارت شما را که به طرفداری از احمدی نژاد گفتید تصحیح کنم چرا که این درست نیست و به طرفداری از نظام بود نه احمدی نژاد.
-اما دانشجویان که در داخل نظام هستند.
تعریف ما از داخل نظام و خط قرمز ما ولایت فقیه است. اگر از ما بپرسید معیار شما از این که چه کسی داخل نظام است چیست، میگوییم معیار ما ولایت فقیه است.
-خب حتی با معیار شما هم خیلی از این دانشجویان در داخل نظام بودند اما حال با این توضیحات بار دیگر سوالم را مطرح می کنم که نقش بسیج دانشجویی در تند شدن فضای دانشگاه ها را می پذیرید؟
ما پیش از 16 آذر، فکر می کنم برای مراسم 13 آبان بود، پیشنهادی را مطرح کردیم چون می دانید بچه های امام صادق هم معارف اسلامی را که شامل تفسیر قرآن ولایت فقیه و... می خوانند، هم آن رشته خاص را و به این دلیل از لحاظ محتوایی بچه های قوی هستند و دوره لیسانس دانشجویان ما 50 واحد بیش از دانشگاه های دیگر است یعنی دو ترم اضافه تر از دانشگاه های دیگر که دوره لیسانس را پنج ساله می کند. پیشنهاد کردیم که شاید بشود بحثی را که شکل گرفته با ارعاب مقداری خواباند اما واقعیت هایی ناظر به شبهات که مطرح می شود وجود دارد.به هر حال شبهه هست یعنی می شود وقتی کسی حرفی می زند برخورد کرد که این حرف را نزند اما تا آخر عمر برایش این حرف حل نشده می ماند. در بحث ولایت فقیه می توان بحث و طرف را قانع کرد نه اینکه با این افراد برخورد کنیم.
-شما بسیجی دانشجو هستید یا دانشجوی بسیجی؟
(خنده) ما همین موضع را نسبت به سازمان بسیج دانشجویی داریم. سازمان بسیج دانشجویی از نظر سازمانی زیر نظر سپاه است اما ما بیشتر از آنکه خودمان را زیر نظر سپاه بدانیم خودمان را یک تشکل شکل گرفته از دانشجوهایی میدانیم که با اعتقاد به ولایت فقیه هستیم. زیرمجموعه سپاه بودن می تواند خوب باشد اما نباید خط دهی از سوی سپاه صورت بگیرد.
-یعنی شما هم با سپاه بر سر این دوگانه بسیجی دانشجو یا دانشجوی بسیجی حرف دارید؟
بله، کم هم نبوده است. البته تاکید دارم که ما به وصل بودن به سپاه افتخار می کنیم اما به سپاه هم گفته ایم که قرار نیست سیاست های بسیج دانشجویی از بالا و از سپاه به ما دیکته شود. در بیانیه هایی که می دهیم و تجمع هایی که می گذاریم، کم نیست مواردی که از بالا به ما می گویند این کار را نکنید یا این تجمع را نگذارید اما ما گوش نمی دهیم. البته در شهرستان ها این وضع متفاوت است و رابطه بسیج های شهرستان ها با سپاه خیلی بیشتر است. البته اگر منظورتان از بسیجی دانشجو این است که ما بسیجی بودن را یکی از شئون خود می دانیم بله این طور است. یک بسیجی، دانشجو می تواند باشد، بقال می تواند باشد...
-تا اینجای گفت وگو تلاش کردیم رسانه یی را در اختیار یکی از طیف های میانه رو بسیج دانشجویی کشور بگذاریم تا حرف ها و انتقادهای خود را مطرح کنند. اگر صلاح می دانید در اینجا به برخی حرف و حدیثها که حتی بعضاً از نگاه روزنامه ما هم شایعه است، بپردازیم و این بار خود شما به عنوان یک بسیجی با افکار عمومی مستقیم صحبت کنید تا این شائبه ها برطرف شود.
موافقم و به هر حال باید از فضایی که «اعتماد» برای طرح نظرهای ما فراهم کرده استفاده کنیم.
-برخی از افکار عمومی معتقدند شما بسیجی دانشجو هستید. دلیل هم میآورند که مثلاً در دست شان به جای قلم باتوم دارند، گاز اشکآور دارند، سپر دارند... میگویند این چه جور دانشجویی است...
سوال خوبی است. دقیقاً به همان موضوع قبل ربط دارد. خط قرمز ما نظام است. البته قبول داریم که نیروی انتظامی در وقایع اخیر باید نقش اول را ایفا می کرد و ما هم قبول داریم در برخی اتفاق های بعد از انتخابات اصلاً لزومی به حضور بسیج نبود و مقداری عجله کردند و از طرفی جاهایی هم کاهلی و سستی نیروی انتظامی بود. اگر تصور کنیم نیروهایی که در این عرصه باید نقش ایفا کنند کم کاری می کنند بسیجی ها باید وارد شوند. مثلاً مردم در حال آتش زدن هستند نیروی انتظامی در حال نگاه کردن است. این کاهلی نیروی انتظامی است. مردم ریختند خیابان را بستند و نیروی انتظامی هیچ کاری نکرد. اینجا دیگر خط قرمز حفظ نظام بود و بسیج باید جلو می آمد.
-خب بسیج بر اساس چه اصلی تشخیص میدهد چه کسی خط قرمز نظام است و چه کسی باید به خیابان بیاید و خط قرمز نیست؟ چگونه به این تشخیص می رسید؟
به هر حال بخشی از بسیج سازماندهی شده است و وقتی احساس میکند خطوط قرمز زیر پا گذاشته میشود به عنوان بخشی از بدنه مردم که دلش برای نظام میسوزد وارد میدان میشود.
-این حرف یعنی از این پس هر کس هر وقت احساس کرد خط قرمز نظام به تشخیص اش زیر پا گذاشته شده مجاز است به جای نیروی انتظامی به خیابان بیاید.
نه، این موضوع برای خود من هم سوال شده است. در همین روزهای درگیری یکی از حوزه های بسیج که نزدیک خود ما بود تماس گرفت که نیروی انتظامی تماس گرفته که کمبود نیرو داریم، نیروهایمان فلان منطقه درگیر هستند و شما بچه های دانشجویتان را بیاورید. اما ما گفتیم برنامه بسیج دانشگاه ما این نیست که وارد این ماجراها شویم.
-خب چرا نرفتید؟
اشکال ما این بود که وارد شدن بسیج در این فضا یک تخلف سازمانی است اما آنها می گفتند نیروی انتظامی خودش درخواست داده و برای تامین امنیت کمبود نیرو داریم و...
-امام خمینی برای نخستین بار هسته تشکیل بسیج را مطرح کردند. به نظر شما آیا امام خمینی(ره) هم همان نگاهی را که شما دارید و می گویید نباید بسیج در لباس نیروی انتظامی وارد خیابان شود، داشتند؟
من هم فکر می کنم این که بسیج باتوم دستش بگیرد و به میادین برود و این کارها را بکند با نگاه امام خمینی(ره) به بسیج فرق دارد و این طور نبوده است. اما از آن طرف امام خمینی می گوید حفظ نظام از حفظ جان امام معصوم واجب تر است.
-در این که شکی نیست. اصلاً باید تمام 70 میلیون ایرانی از چارچوب نظام دفاع کنند.
درست است و البته بسیج نقش ویژه تری دارد و حاضر است برای حفظ نظام هزینه بیشتری دهد. در این بین توجه کنیم که حکم لباس شخصی ها فرق دارد. برای ما هم جالب شده بود این لباس شخصی ها چه کسانی هستند؟ لباس شخصی کسی است که لباس شخصی پوشیده اما اینکه چرا به من و شما نمی گویند لباس شخصی به این دلیل است که لباس شخصی ها لباس غالب آنها نیست و آنها همان طور که از اسم شان هم می آید بخشی از نیروی مسلح هستند که به دلایلی خاص لباس خاص خود را به تن ندارند. البته در دوره یی به بسیجی های عادی هم این تعبیر اطلاق شد که تعبیر درستی نبود چون بچه های بسیجی که اسلحه ندارند و خیلی محدود هستند چون تنها یک بخش خاص بسیج که آموزش های ویژه دیده باشند و مورد تایید نیروی انتظامی باشند امکان استفاده از اسلحه را دارند. بسیج دانشجویی که اصلاً ورودش به عنوان سازمانی به این کارها ممنوع است مگر اینکه یک دانشجو بسیجی باشد و در بسیج محله وارد این مجموعه شود.
-الان یک انتقاد به شما هست که چرا بسیج دانشجویی امام صادق در موارد مختلف بیانیه می دهد اما در مورد حمله به کوی دانشگاه و هتک حرمت حریم دانشگاه هیچ واکنشی نشان نداد.
ما می دانستیم که لباس شخصی ها حمله کردند اما حرف هایی بود که دانشجوها هم لباس شخصی ها را تحریک کردند. روایت ها متفاوت بود و نمی دانستیم واقعاً کدام حرف درست است. برخی اخبار بود که برخی دانشجویان دانشگاه تهران کوکتل مولوتف داشتند و به لباس شخصی ها حمله کردند و به خاطر این درگیری دانشجویی کشته شده است.
-به فرض که پس از حمله به کوی برخی از دانشجوها هم در برابر این اتفاق رفتار مناسبی نداشته باشند اما نفس این حمله که قابل تایید نبود. شما به عنوان دانشجو چرا در این مورد بیانیه یی ندادید که دانشگاه حریم دارد؟ به این موضوع اعتقادی نداشتید؟
بله قبول دارم که شاید جای نشان دادن یک واکنش بود. البته خدا را شکر مقام رهبری این حمله را محکوم کردند و ما این حجت را کافی می دانستیم.
-واکنش دانشجویان و بدنه دانشگاه امام صادق به سکوت اخیر جامعه روحانیت مبارز و آقای مهدوی کنی چیست؟
به هر حال ما انتقادهایی داریم اما اینکه این انتقادات را چگونه مطرح می کنیم زیاد ناظر به فضای رسمی نیست چرا که کمرنگ شدن جایگاه جامعه روحانیت مبارز را نمی توان با یک یا دو حادثه در جامعه تفسیر کرد، چرا که عوامل مختلفی در حاکم شدن چنین فضایی بر جامعه روحانیت مبارز نقش دارد. یک قسمتی از این فضا ناظر به شخص آقای مهدوی کنی است و یک قسمت دیگر به درک نکردن واقعیت ها بازمی گردد.
-یعنی به تعبیر شما جامعه روحانیت پا به پای واقعیت ها حرکت نکرده است؟
به نظر می رسد یک تفکر سنتی بر جامعه روحانیت حاکم شده که این تفکر، پویایی سابق را از این تشکل گرفته است.
-چرا دانشگاه به عنوان مغز متفکر جامعه روحانیت عمل نکرده است؟ یا بهتر است این سوال این گونه مطرح شود که چرا جامعه روحانیت مبارز از ظرفیت دانشگاه امام صادق و بدنه دانشجویی استفاده نمی کند؟ به نظر می رسد ارتباط بین بدنه دانشگاه و جامعه روحانیت قطع شده است؟
بله، درست است.
-یعنی این ارتباط به همان ارتباط پدر و فرزندی مهدوی کنی با دانشجویان محدود شده و وی تنها در کسوت یک پدر معنوی با دانشگاه تحت مسوولیت و مدیریتش برخورد می کند؟
اگر ارتباطی هم هست خارج از فضای سیاسی جامعه است. آقای مهدوی کنی مرتب به دانشگاه میآید، نماز را اقامه میکند و گاهی بعد از نماز همان جا با بچهها بحث میکند و در همان جا درباره مواضع جامعه روحانیت یا آقای مهدوی کنی بحث ها و بعضاً انتقاداتی هم مطرح می شود ولی اینکه رابطه یی بین بدنه دانشجویی و جامعه روحانیت وجود داشته باشد نه چنین چیزی نیست. البته یک قسمت عمده این عدم ارتباط به رویکرد آقای مهدوی کنی بازمیگردد زیرا نظر ایشان مبنی بر این است که نباید دانشگاه امام صادق به پیاده نظام جامعه روحانیت تبدیل شود.
-این طور که شما میگویید برخی از دانشجویان این دانشگاه هوادار میرحسین موسوی بودند. سال گذشته نیز جلسات پرسش و پاسخ با دولتی ها از جمله غلامحسین الهام سخنگوی وقت دولت به صحنه انتقاد جدی امام صادقیها از دولت نهم و در راس آن محمود احمدینژاد تبدیل شد. جدیترین انتقاد دانشجویان این دانشگاه به دولت چه بود؟
منتقدان دو دسته هستند؛ برخی از این منتقدان، طرفدار دولت هستند اما نقدهایی که دارند کم نیست. با اینکه طرفدار دولتیم اما وقتی میبینیم در برخی جاها دولت پای خودش را کج میگذارد یا هنگامی که از اصولی تخطی میکند نه تنها انتقاد می کنیم بلکه با صراحت لهجه هم این کار را انجام میدهیم. انتقادمان از دولت یکی دو تا نیست اما دولت در کلیات از اصولگرایی عدول نکرده اما چالشهای جدی هم در این میان وجود دارد.
-چه چالشهایی؟
همین بحث بر سر آقای مشایی یک بحث جدی است. ما در این باره هم تذکر دادیم و بیانیه صادر کردیم؛بحثی که به نامه مقام معظم رهبری و نصایح اصولگرایانی چون عسگراولادی هم منجر شد.
-پس چرا آقای احمدی نژاد اینقدر بر انتخاب شان اصرار دارند؟
خب دولت باید برای به دست آوردن دل هم سنگران و همراهان رویه دیگری در پیش می گرفت؛ طرفدارانی که برای ایشان مایه گذاشتند و در انتخابات تبلیغ کردند. اینکه اسفندیار رحیم مشایی را از سمت چپ بلند می کنند و سمت راست می نشانند یا پست دیگری به ایشان داده می شود یعنی ادامه همان رویکرد قبلی با تغییر پست و جایگاه دیگر.
-پس شما به قول معروف تا کی دندان روی جگر می گذارید؟
خب در اینجا ما یک پافشاری و لجاجت نا بجامی بینیم.
-پس در واقع دانشگاه امام صادق(ع) چشم خود را به روی این ماجرا بست؟
نه بهتر است بگویید مساله را مسکوت گذاشتیم. یعنی الان چاره دیگری نداریم. البته ما ارتباطاتی با دولت داریم مثلاً وزیر امور خارجه را اخیراً به دانشگاه دعوت کردیم یا مثلاً 22 نفر از استادان دانشگاه با آقای احمدی نژاد دیدار کردند که خبرش رسانه یی هم شد. در اینجا باز هم سعی می کنیم تذکرهایی داشته باشیم اما بیشتر از این از دست مان برنمی آید.
-مثلاً در سیاست خارجی چه حرفی دارید؟
به رویکردی که دولت در حادثه یمن در پیش گرفت و به تبع آن رابطه یی که با عربستان داریم، یا سیاست هایی که در مقابل دولت مصر در پیش گرفته است یا سفرهای خارجی نه چندان موثر دولت به کشورهایی که نه قدرت سیاسی و اقتصادی دارند و نه می توانند در منطقه موثر باشند، انتقاد داریم.
-در سیاست داخلی چه انتقاداتی وجود دارد؟
یکی از بحث هایی که به شدت مورد انتقاد است بحث وزارت نفت است. بحث بر سر سیاست های حاکم بر وزارت نفت؛ چه در موضوعات و قراردادهای داخلی، چه قراردادهای خارجی.
-آیا منابع اطلاعاتی شما در این باره همان منابع اطلاعاتی بقیه جامعه است یا منابع اطلاعاتی دیگری هم دارید؟ اخبار خاصی به شما رسیده؟
کسانی هستند که به نوعی در وزارت نفت مسوولند و این دغدغه را دارند که دارد خطایی صورت می گیرد. البته ما سال گذشته برنامه هایی داشتیم که هم از کسانی که در دولت و وزارت نفت مسوولیت داشتند و هم از کسانی که دولتی نبودند اما حرفی برای گفتن داشتند مثل پروفسور درخشان دعوت کردیم و از همین رهگذر اطلاعاتی به دست آوردیم.
-منظورم این بود که چقدر از مدیران ارشد نفتی، امام صادقی هستند؟
دکتر زاهدی وفا اخیراً به معاونت این وزارتخانه منصوب شدند اما بچه های امام صادق چندان در وزارت نفت نیستند.
تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل
قابل توجه سبزک ها انتظار دارید شما از زیر کار در برو ودزد ها و منافقین سر کار بزارن که با پول مملکت آدم بخرید روز عاشورا عزادار ها رو بزنید ومامورها را بزنید و وسایل عمومی آتیش و بزنید
ودیگر اینکه آقای احمدی نژاد اگه می خواست پارتی بازی کنه خود مردم جوابشو میدادن و شما سبزک ها هم تئ بوق کرنا می کردید
نظر من هم اگه مردی نشون بده