چند روز قبل زنی ۵۰ ساله به اداره پلیس تهران رفت و از زن همسایه به اتهام اسیدپاشی شکایت کرد. وی در توضیح ماجرا گفت: چند وقتی میشود که با رویا زن همسایه خود دچار اختلاف شده ام و او با اسیدپاشی از من انتقامش را گرفت.
او ادامه داد: من طبقه دوم هستم و رویا اول. او علاقه شدیدی به دخالت در امور همسایهها دارد. علاوه بر این، به شدت بهانه گیر است و به کوچکترین مسائل نیز، گیر میدهد و جنجال راه میاندازد. از بردن آشغال و ریختن زباله تا پیچیده شدن بوی بد و رفت و آمد مهمانها حساس است و مدام اعتراض میکند. مثلا چند شب قبل صدای تلویزیون زیاد بود که رویا به مقابل خانه ام آمد و بر سر این موضوع فحاشی کرد که درگیری میان ما شکل گرفت.
هرچند با وساطت همسایههای دیگر، دعوا خاتمه یافت، اما اذیتهای او تمامی نداشت تا اینکه چند روز قبل، چند نفر از دوستانم به خانه ام آمدند. وقتی مهمان هایم رفتند، رویا زن همسایه طبق معمول به مقابل خانه ام آمد و اعتراض کرد. مانند همیشه با هم درگیر شدیم که وقتی بحثمان جدیتر شد، ناگهان رویا یک بطری از زیر لباسش بیرون آورد و محتویات داخل آن را به طرف من پاشید.
یک لحظه دست و پا و بدنم سرد شد، اما چند ثانیه بعد به شدت در ناحیه دست، پا و بدنم احساس سوختگی کردم و فریاد زنان از همسایههای دیگر کمک خواستم. رویا فرار کرد و همسایههای دیگر به دادم رسیدند. آنها با اورژانس تماس گرفتند که برای درمان به بیمارستان انتقال یافتم. چند روز بستری بودم و پس از بهبودی، مرخص شدم. من از زن همسایه که چنین بلایی برسرم آورده شکایت دارم.
با این شکایت، تحقیقات برای دستگیری زن همسایهها به دستور قاضی عظیم سهرابی بازپرس شعبه نهم دادسرای جنایی تهران آغاز شد تا ابعاد پنهان این پرونده آشکار شود.