انتصاب برخی استانداران با نقدهایی همراه شده است، خاصه استاندار اصفهان که اصلاح طلبان و حتی اصولگرایان میانه رو را نگران و شاکی کرده است، فردی که ادعا میشود نزدیک به تفکر جبهه پایداری است و این طیف در استان برای نشستنش بر کرسی استانداری بسیار تلاش کرده بود.
یدالله طاهرنژاد، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی در گفتگویی با خبرگزاری خبرآنلاین تعارف را کنار گذاشته و صراحتا میگوید استانداری که مشی سیاسی متفاوتی با رییس جمهور داشته باشد، ابزاری در دست رقیب است که به موقع کارآمدی خودش را برای رقیب دولت نشان میدهد.
انتخاب استاندار مناسب با مشی سیاسی اکثریت رای دهندگان استان، نکتهای است که طاهرنژاد در این گفتگو اشاره میکند و این حق را برای رای دهندگان محترم میشمارد که استانداری همسو با خط فکری اکثریت انتخاب شود.
گفتگوی خبرگزاری خبرآنلاین با یدالله طاهرنژاد، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی را میخوانید:
*****
*آقای طاهرنژاد! ارزیابی شما از انتصاب استاندارانی که تا این لحظه صورت گرفته، به چه صورت است؟
به نظر میرسد آقای دکتر پزشکیان تحت فشار و ملاحظات شدیدی از سه ناحیه مجمع نمایندگان استان، ستادهای استانی که الان کمترین حق خودشان میدانند که نظر آنها در انتخاب استاندار تأمین شود و جبهه اصلاحات استانها، قرار دارد که در این شرایط جمع کردن نسبی نظرات این ۳ جریان کار سختی است.
ضمن اینکه غیر از این هم ملاحظات دیگری برای رئیس جمهور وجود دارد، کما اینکه تهدیدهای نمایندگانی که کمتر از ۳ درصد رأی مردم را دارند، ولی فکر میکنند همه کاره کشور هستند، را هم باید به فشارها بر روی رئیس جمهور اضافه کنید.
انتخاب استاندار از میان اقلیت باعث رنجش میشود.
اما علی رغم همه این موارد رئیس جمهور باید عنایت داشته باشد وقتی در استانی که بیش از ۶۰، ۷۰ درصد رأی دهندگان به او رأی داده اند، انتخاب نفر اول استان از جریان اقلیت صورت میگیرد، این رنجش و سرخوردگی ایجاد میکند و باعث میشود که رئیس جمهور نتواند به عقبه اجتماعی خود پاسخ دهد و منجر به دلخوری آنها شود بنابراین اگر رئیس جمهور میخواهد با قدرت کشور را اداره کند باید حمایت قدرتمند مردمی را همراه خود داشته باشد.
در برخی استانها این نکته مراعات نشده یعنی طیف اقلیت توانستند نماینده خود را به عنوان استاندار به کرسی بنشانند و اکثریت در بهت و حیرتند که چرا به نظرات آنها توجه نشده، آنها در حالی که شرایط رقابت برابر نبود برای پزشکیان وارد میدان شدند، تلاش کردند و رأی جمع کردند، شرائط بسیار سختی تحمل کردند، اما طرف مقابل از همه امکانات و امتیازات برخوردار بوده و الان هم در حال گرفتن امتیاز است و این طرفی که با سختی و ملامت رأی جمع کرده و با امید و آرزویی در انتظار نشسته که جریان منتسب به او مدیریت استان را برعهده بگیرد، اما اتفاق دیگری میافتد، طبیعی است که این انتصابهای برای او قابل هضم نباشد و سخت است.
گله مندیها بیشتر به این دلیل است، اگر در یک استانی اکثریت به رقیب رأی داده باشند، شاید توجیه داشته باشد که استاندار هم از طیف خودشان باشد، اما در استانی که اکثریت رأی دهندگان به آقای دکتر پزشکیان رأی داده اند حداقل انتظار این است که استاندار هم از همان طیف انتخاب شود و به نظر من در برخی استانها این نکته رعایت نشده است.
*انتصاب استانداران غیر همسو با دولت تا چه اندازه میتوانند حاشیهساز شوند و در نهایت در انتخابات ۱۴۰۷ خود پزشکیان به دردسر بیافتد؟
خیلی زیاد، برای اینکه اینها انگیزهای برای موفقیت دولت ندارند و از دولت سایه خط میگیرند، بنابراین خودشان را کامل در اختیار دولت احساس نمیکنند، حتی امکان دارد در برخی موارد از توصیهها، دستورالعملها و بخشنامههای دولت تخطی کنند و این قطعاً نه تنها برای انتخابات آینده بلکه از همین الان برای اداره استان مشکلساز خواهند بود و خیلی طول نمیکشد که نتیجه این انتصابات خودش را نشان دهد.
*با توجه به اینکه پزشکیان به دنبال رفع چالشها است و برای حل آن حتما وارد گفتگو و رایزنی با جناح رقیب شده، تا چه اندازه احتمال میدهید این انتصابات در استانداریها نتیجه رایزنیها و توافقات پشت پرده و در نتیجه سهمدهی باشد؟
حتی اگر بخواهیم به سهمدهی مشروعیت بدهم، حداقل این نکته باید رعایت شود که در استانهایی که اکثریت به رئیس جمهور رأی دادند، استاندار باید از آن طیف انتخاب شود. این حداقل انتظار است.
ادعای یک اصلاح طلب درباره خط گرفتن استانداران غیرهمسو از «دولت سایه» /پزشکیان تحت فشار نمایندگانی با کمتر از ۳ درصد رأی است
*به نظر شما انتقاد اصلاحطلبان نسبت به عملکرد دولت چهاردهم ناشی از سهم خواهی آنها است یا اینکه با توجه به حمایتهای اصلاحطلبان از پزشکیان در زمان انتخابات، نگران سرنوشت گره خورده خود با عملکرد دولت هستند؟
واقعیت این است که وقتی یک جریان سیاسی در انتخابات پیروز میشود، باید عملکرد قابل دفاعی داشته باشد و مردمی که به آن جریان سیاسی تأسی کردند از انتخاب خودشان پشیمان نشوند و احساس کنند که انتخاب آنها درست بوده است. در این شرایط وقتی الزامات لازم برای این موفقیت فراهم نمیشود، آن موفقیت در عمل بدست نمیآید، آن طیف رنجیده میشوند و امکان دارد دیگر به آن جریان سیاسی تأسی نکنند و پای صندوق رأی نیایند، لذا همه لطمه میبینند.
عدالت هم همین است یعنی عادلانه این است که استاندار از میان جمعیتی که اکثریت استان را در دست دارد، انتخاب شود. اگر سیستم حزبی بود، حزبی که اکثریت را در مجلس میگیرد و دولت تشکیل میدهد افراد خودش را در استانها میگذارد چراکه دولت باید عملکرد به مردم ارائه کند. وقتی از طیف مخالف دولت مسئولیت میگیرند، معلوم نیست که در عملکرد موفقیت عاید شود.
*لذا ارزیابی شما به این صورت است که اصلاحطلبان به جهت نگرانی از آینده سیاسی خود از دولت انتقاد میکنند؟
البته این هم هست، ولی طبیعی است استاندار همسو برای پیروزی و موفقیت دولت در عملکرد خودش دقت کافی را میکند، شاید تا این اندازه در بین مدیران از جریان رقیب حساسیت وجود نداشته باشد، باور این است که آنها برای موفقیت دولت تلاشی نمیکنند چراکه دولت را از خودشان نمیبییند، لذا نگرانی ناشی از این نکته است.
*یعنی با به کارگیری مدیران از جریان مخالف، زمینه برای حاشیهسازی برای دولت آن هم از طرف رقیبان و به ویژه دولت سایه افزایش پیدا میکند؟
در این شرایط طبیعی است که اگر دولت سایه بخواهد مانعی بر سر راه دولت مستقر انجام دهد، از این ابزارها استفاده کند. در حقیقت وقتی دولت ابزار در اختیار او میگذارد، کاملاً طبیعی است که از این ابزارها استفاده کند. حتی ناخواسته این ابزارها مورد استفاده قرار خواهند گرفت؛ لذا گرایشهای سیاسی افراد حتما بر روی عملکردشان تاثیر خواهد گذاشت، وقتی شما خودت را متعلق به جریان سیاسی حاکم نمیدانید چرا باید برای موفقیت او تلاش کنید؟ باید خیلی عارف و عابد باشد که این را نادیده بگیرد و خودش را ملزم به خدمت صادقانه و فعالانه ببیند، که این خیلی ایدهآل است.