محمد خدابنده لو متولد ۱۶ شهریور ۱۳۷۸ در یکی از جنوبیترین محلات تهران است. هافبک دفاعی کوتاه قامتی که در روزی تاریخی برای پرسپولیسیها به دنیا آمده و سالروز تولدش با روزی که پرسپولیس در دربی تهران ۶ گل به استقلال زد، یکی است!
خدابنده لو اگرچه در تهران متولد و بزرگ شده، اما اصالت خانوادگی او به یکی از مشهورترین و قدیمیترین خاندانهای ایرانی میرسد. طایفۀ ترک زبان ایرانی، از طوایف شاملو، ساکن محال خدابنده لو در منطقۀ هرسین از توابع استان کرمانشاه.
گروههایی از این طایفه در قرون ۱۱ـ۱۲ قمری چادرنشین بودند، اما از قرن سیزدهم هجری قمری (الان در قرن پانزدهم قمری هستیم) تمامی خدابنده لوها چادرنشینی را ترک کردند و یک جانشین شدند. حکومت ناحیۀ هرسین در زمان شاه عباس صفوی با شاه علی سلطان خدابنده لو بود.
خوانین این طایفه از زمان صفویه تا انقراض قاجاریه، در بسیاری مواقع حاکم محال خدابنده لو و ناحیۀ هرسین بودند. از دورۀ افشاریه تا قاجاریه فوج خدابنده لو در ارتش ایران حاضر و در جنگهای دورۀ قاجاریه نیز شرکت داشتند. اما با پیدایش ارتش نوین ایران این فوج هم مثل سایر نمونههای مشابه در ارتش ملی ادغام شد. اما تا همیشه نشانه دلاوری و رشادت و جانفشانی این ایل باقی ماند.
محمد از دوران کودکی در محله و مدرسه فوتبال بازی میکرد. او خودش میگوید در آن محله بهترین راه فرار از آسیبهای اجتماعی فوتبال بود و خیلی از هم محلیها یا دوستان مدرسه اش متاسفانه به راه خلاف افتادند.
سال ۱۳۹۳ فوتبال حرفهای را با آکادمی پیکان تهران آغاز کرد و سپس سال ۱۳۹۵ در ۱۷ سالگی به تیم اصلی راه یافت و تا سال ۱۴۰۰ پیراهن این تیم را بر تن داشت. حاصل حضور او در تیم اصلی و بزرگسال پیکان ۴۷ بازی و ۲ گل در تمام تورنمنتها بود.
محمد در لیگ ۱۸ برای اولین بار با شماره ۱۸ در هفته ۱۲ برابر پارس جنوبی جم و مهدی تارتار بازی در بالاترین سطح فوتبال را تجربه و ۹۰ دقیقه کامل در ۱۹ سالگی بازی کرد و البته تیمش ۳-۰ باخت! در پایان این فصل او ۴ بازی و یک کارت زرد داشت.
لیگ ۱۹ حسین فرکی از همان هفته اول به جوان شماره ۷۷ برابر شهرخودرو در نیمه دوم بازی داد. با امدن ویسی محمد تا آخر فصل در ۱۵ بازی فرصت پیدا کرد، اما همه ناقص!
و بالاخره در آخرین فصل حضور در پیکان یعنی لیگ بیستم محمد زیرنظر مهدی تارتار متبلور شد. او با شماره ۷ فیکس شد و در ۲۱ بازی ۲ گل زد، ۴ گل ساخت و یک اخطار گرفت تا در کنار سامان فلاح پدیده لیگ شود.
سال ۱۴۰۰ در ۲۲ سالگی با قرارداد ۲ ساله به تیم ذوب آهن پیوست، ولی پس از یکسال با توجه به بند قراردادی که در قراردادش وجود داشت توانست از این تیم جدا شود.
خود خدابنده لو عنوان میکند: حدود هفت سال عضو پیکان بودم و طبیعی است که جدایی از تیم برایم دشوار باشد، اما این تصمیم را همراه با مدیربرنامههای خود گرفته و فکر میکنم انتخاب خوبی داشتم. او امیدوار بود از طریق ذوب آهن به تیمهای بزرگتر و در نهایت تیم ملی و اروپا برسد و لژیونر شود.
بنابر گفته محمد خدابنده لو حضور تارتار در تیم اصفهانی موجب انتقال او به ذوب آهن بوده است. مهدی تارتار از خدابنده لو شناخت کاملی داشته و او را در لیست خود قرار و وقتی برای ادامه مربیگری از پیکان به اصفهان کوچ کرد، محمد یکی ازز بازیکنانی بود که با خودش برد.
این بازیکن نیز از تارتار شناخت خوبی داشت و به همین دلیل با کمال میل پیشنهادش را قبول کرد تا با او به اصفهان رفته و کار کند. تارتار هافبک دفاعی پرسپولیس بود و بازیکن مورد علاقه خدابنده لو که از کودکی دوست داشت روزی جانشین او در مرکز خط میانی پرسپولیس شود.
محمد در لیگ ۲۱ با لباس ذوب آهن و شماره ۷۷ محبوبش -او عاشق شماره ۷ بخاطر علی پروین است، اما آن قدر در تیمی نمیماند که به این شماره برسد! پس به ۷۷ قناعت میکند- در ۲۶ بازی به میدان رفت و دو گل زد، ۳ گل ساخت و ۵ اخطار گرفت که برای یک هافبک دفاعی آماری خوب بود.
تابستان ۱۴۰۱ در ۲۳ سالگی محمد مورد توجه چند تیم بزرگ قرار گرفت و پرسپولیس یحیی گل محمدی او را میخواست. همه فکر میکردند او با آن همه علاقه به تارتار تنها در صورتی از ذوب آهن برود که پای پرسپولیس وسط باشد، اما در کمال تعجب همه فوتبالدوستان محمد با پرسپولیس مذاکره و از تیم تارتار رفت، اما نه به پرسپولیس!
قرارداد او با تیم گل گهر سیرجان و امیر قلعه نویی سرمربی وقت سیرجانیها حسابی سروصدا کرد. پرسپولیسیها که تا لحظه آخر منتظر محمد بودند و سراغ گزینههای دیگر نرفتند، با دلخوری اعلام کردند که او اول ۶ میلیارد خواسته و بعد موافقت باشگاه با این مبلغ باز به سیرجان رفته و صحبت از مبلغ ۱۵ میلیاردی یک بازیکن جوان که ملی پوش هم نیست، سوژه روز محافل ورزشی شد!
خدابنده لو با هر کش و قوس، با قراردادی ۱ ساله به گل گهر رفت. او در قراردادهایش همیشه بندی میگذارد که پس از یک فصل در صورتی که خواست بتواند برود. در گل گهر و لیگ ۲۲ محمد با شماره ۷۸ در ۲۸ بازی ۳ گل زد، یک گل ساخت و ۳ اخطار گرفت. با رفتن امیر قلعه نویی به تیم ملی او فرصت تمرین با این تیم را هم پیدا کرد، اما بازی رسمی ملی ندارد.
محمد خدابنده لو در سیرجان هم بیشتر از یکسال نماند و در تیر ماه سال ۱۴۰۲ به مس رفسنجان پیوست. در لیگ ۲۳ او دور رفت را با ساکت الهامی استارت زد و سختترین روزهای عمر فوتبالش را به چشم دید و اتفاقاتی که بعدها با علنی شدن پرونده مس فوتبال ایران را تکان داد، در آن روزها مانع نتیجه گیری عادی شده بود.
خدابنده لو دور رفت در ۱۳ بازی مس با شماره ۸ به زمین رفت و یک گل به فولاد زد، ۴ اخطار گرفت و محروم هم شد! دور برگشت را با محرم نویدکیا شروع کرد و در دو بازی اول یک پاس گل برابر نساجی در هفته ۱۷ به کارنامه اش اضافه کرد، اما ...
سنت هرسال یک تیم را این بار نیمه کاره رها و در اسفند ماه سال ۱۴۰۲ به پرسپولیس پیوست. او بعد رفتن یحیی در نیم فصل دوباره شانس داشت تا به تیم محبوبش برسد و اوسمار ویرا او را خواست. این بار تعلل نکرد و خودش دست به جیب شد تا رضایتش را از رفسنجانیها بگیرد.
جالب اینکه استقلال هم فرشید باقری را از مس میخواست و بعد رفتن خدابنده لو این بازیکن خواست از همان مسیر با پرداخت پول رضایتش راهی تهران شود، اما با علنی شدن پرونده مس و ناراحتی هواداران این امکان میسر نشد. مدیران تازه وارد اعلام کردند خدابنده لو بومی نبوده و رفته، اما اجازه جدایی به باقری کرمانی را نمیدهند!
محمد اولین بار سال ۱۳۹۵ در ۱۷ سالگی به تیم ملی جوانان ایران دعوت شد و سال ۱۳۹۶ هم در ۱۸ سالگی به تیم ملی امید ایران راه یافت. او در آستانه بازیهای آسیایی ۲۰۲۲هانگژو که پاییز ۱۴۰۲ برگزار شد، یکی از بزرگسالانی بود که توسط عنایتی دعوت و دوباره برای تیم امید به میدان رفت و البته باز هم به عنوان و افتخاری نرسید.
خدابنده لو بازیکنی تاکتیک پذیر با دوندگی زیاد و قدرت ارسال پاسهای قطری است که خیلی خوب بازی حریف را خراب و توپهای سرگردان را با قدرت بدنی بالا تصاحب میکند. او دور برگشت لیگ ۲۳ برای پرسپولیس با شماره ۲۷ و از جمع ۱۳ بازی ممکن در ۱۲ بازی به میدان رفت که فقط یک بار در ترکیب اصلی بود و اتفاقا برابر تیم اولش پیکان کامل هم بازی کرد. او حتی کارت هم نگرفت!
محمد ازدواج نکرده و در تهران تنها و جدا از خانواده زندگی میکند. او که بعد یک اردو دیگر به تیم ملی دعوت نشد، لیگ ۲۴ را هم در پرسپولیس گاریدو به عنوان ذخیره شروع و تا پایان مهر ۱۴۰۳ تنها در ۳ بازی ۱۴۶ دقیقه فرصت داشته است.
او بعد ریگی، رفیعی، سرلک و مهری گزینه پنجم گاریدو است و تا اسدبیگی بود، باز پشت سر او قرار داشت، بطوری که وقتی میخواستند عذر یک هافبک را بخواهند تا جا برای مهری باز شود، همه فکر میکردند محمد میرود. اما در نهایت او ماندگار شد تا سینا نزد یحیی در فولاد برود.