کد خبر: ۹۴۸۸۲
تاریخ انتشار : ۲۰ بهمن ۱۳۸۸ - ۱۲:۲۳
تحليلی از اشپيگل

چيمريكا؛ دو قدرت در مقابل بقيه جهان

آفتاب‌‌نیوز : آفتاب: "آمریكا و چین امروز از مهمترین ابرقدرت‌های سیاره ما محسوب می‌شوند. اتحاد این دو كشور می‌تواند دیكته كننده‌ی تحولات جهان باشد، اما سوالاتی كه مطرح است این است كه آیا اساسا آمریكا و چین خواستار تشكیل یك اتحاد واحد برای رقم زدن تحولات جهان هستند و آیا اكنون عصر قدرت‌های دو قطبی شروع شده است؟"

به گزارش ایسنا، مجله‌ی آلمانی اشپیگل در گزارشی تحلیلی، با اشاره به پدیده‌ی "چیمریكا" كه برگرفته و برآمده از قدرت پیوند خورده‌ی آمریكا و چین است، آورده است:

«"وقتی كه چین عطسه می‌كند، جهان شروع به سرفه كردن می‌كند". این جمله‌ی معروف كه از بیل كلینتون، رییس جمهور آمریكا نقل شده و در چند روز اول دوران ریاست جمهوری وی عنوان شد، از احتمال بوجود آمدن چالش احتمالی برای آمریكا آن هم به دلیل وجود یك چین قدر خبر داد و به طور همزمان نسبت به تهدیدی كه از جانب یك چین ضعیف شده برمی‌آید، هشدار داد؛ چرا كه وجود یك چین ضعیف، بخش بزرگی از آسیا را به بی‌ثباتی می‌كشاند.

باراك اوباما، رییس جمهور آمریكا، دوست هم حزبی كلینتون، اكنون به دنبال راه جدیدی است كه بتواند همكاری‌های نزدیكتری را با این امپراطوری ‌٣/١ میلیارد نفری داشته باشد. به گونه‌ای كه از اعلام نظر مقامات كاخ سفید در دوران فعلی برمی‌آید كه می‌توان استنباط كرد كه آمریكا بدون حضور چین نمی‌تواند به راحتی در حل مشكلات جهانی موفق عمل كند و تنها در صورتی كه این دو بتوانند به هم كمك كنند، خواهند توانست به اهداف مشترك و موفقیت‌هایی برای مثال در زمینه‌ی تغییرات جوی، ‌مبارزه با بحران اقتصادی و یا منع گسترش سلاح‌های اتمی دست یابند. البته باید گفت كه نقطه نظرات و مواضع سیاستمداران، مقامات نظامی و اقتصاددانان چین نیز تا كنون از اقبال مقامات چینی برای ارتباط با آمریكا حكایت داشته است؛ به گونه‌ای كه هو جینتائو، رییس جمهور چین، درمورد رابطه با آمریكا اظهار داشت كه روابط چین و آمریكا جزو اصلی‌ترین مسائل جهان در قرن ‌٢١ است. مفهوم نهفته شده در پشت این عبارت شاید این واقعیت باشد كه چینی‌ها بدون كمك متحدان آمریكایی خود، نمی‌توانند رفاه همه‌ی مردم این كشور را تامین كرده و وعده‌های داده شده به مردم چین را تحقق بخشند.

چین و آمریكا هرگز تا این حد به یكدیگر نزدیك نبوده‌اند، به گونه‌ای كه می‌توان گفت بدون وجود آمریكا و بدون سرمایه گذاری‌های آمریكا، اوضاع اقتصادی چین متفاوت از وضعیت فعلی بود و به طور متقابل نیز باید گفت كه بدون كالاهای وارداتی و ارزان چین برای بسیاری از آمریكایی‌ها آن هم در دوران بحران اقتصادی، مشكلات زیادی ایجاد می‌شد.

درهمین راستا، زبیگنیو برژینسكی، مشاور اسبق امنیت ملی كاخ سفید، از چین و آمریكا به عنوان گروه دو مولفه‌ای كه می‌تواند جهان را تغییر دهد، سخن به میان آورد. حتی عبارتی تحت عنوان "چیمریكا" از سوی نیال فرگوس، دانشمند آمریكایی آن هم به دلیل روابط و پیوندهای نزدیك اقتصادی دو كشور مطرح شده است.

‌با این وجود نمی‌توان این مساله را نادیده گرفت كه قدرت اقتصادی جدیدی چون چین برای آمریكا دلواپسی و نگرانی‌های بسیاری را ایجاد كرده است و برای سرمایه داران و سیاستمداران آمریكایی، این مساله احساسی نامعمول و ناخوشایند است كه كشورشان به گونه‌ای روز افزون وابسته به تصمیماتی شود كه در آن سوی جهان اتخاذ شود؛ به ویژه بدتر آن كه این تصمیمات از سوی صاحبان قدرت كمونیستی اتخاذ شود.

سوزان شیرك، یكی از مقامات بلند پایه سابق وزارت امور خارجه آمریكا، در كتابش تحت عنوان "چین، ابرقدرت بی‌ثبات و متزلزل"، آورده است: ما گرمای نفس اژدهای اقتصادی را بر پشت خود احساس می‌كنیم.

جیمز اشتاین برگ، یكی دیگر از مقامات وزارت امور خارجه آمریكا، از عبارت "بیمه مجدد استراتژیك " در روابط ‌آمریكا و چین سخن می‌گوید. اندیشه‌ای كه پشت این عبارت كلیدی نهفته است، این است كه اگر واشنگتن و متحدانش قرار است از وجود چین به عنوان یك قدرت موفق در عرصه‌ی جهان استقبال كنند، پكن باید متقابلا به همه‌ی رقبای خود اثبات كند كه نقش رو به رشد و كلیدی این كشور به قیمت از دست رفتن امنیت و آسایش بقیه تمام نخواهد شد.

پنتاگون با نگرانی نظاره‌گر است كه چین چگونه ارتش و نیروی دریایی خود را مجهز می‌كند؛ به گونه‌ای كه نمایش تسلیحاتی چین در شصتمین سالگرد تاسیس جمهوری خلق چین در اول اكتبر سال گذشته، جهانیان را تحت تاثیر قرار داد و منجر به ترس آنان شد. سوالی كه اكنون به شكل یك معما در ذهن آمریكایی‌ها باقی مانده است، این است كه آیا چینی‌ها موفق به داشتن موشك‌هایی می‌شوند كه بتواند كشتی و ناوهای هواپیمابر آمریكا را هدف قرار دهد.

ارتش چین پیشتر اعلام كرده بود كه توانسته است سیستم دفاعی خود را تا حدی توسعه و تكامل بخشد كه بتواند موشك‌های درون قاره‌ای را نابود و تخریب كند. قایق‌های ماهی‌گیری چین تا كنون دوبار یك كشتی جاسوسی آمریكا را در نزدیكی زیردریایی آمریكا در جزیره هاینال متوقف كرده‌اند. علاوه بر این، اعلام خبر اخیر یك ژنرال چینی مبنی بر آن كه پكن نیازمند پایگاه‌های ثابت دریایی در اقیانوس آرام است، باعث ایجاد احساس بی‌اعتمادی بین طرفین شده است.

چین در حالی هم‌چنان به عنوان قدرت مقابل آمریكا مطرح است كه بسیاری از كشورهای آسیایی معتقدند كه آمریكا باید به عنوان یك وزنه مقابل چین رو به رشد، باقی بماند. لی كوان

كوان یو، سیاست‌مدار سنگاپوری كه به "روباه پیر سیاست آسیا" معروف است، اظهار داشت: چین بزرگ این مساله را برای ژاپن غیرممكن كرده است كه بتواند به عنوان یك وزنه متقابل و قدرت بزرگ ایفای نقش كند. ما به آمریكایی‌ها برای حفظ توازن و تعادل نیازمندیم.

هشدار "لی" كه به دلیل قدرت نظامی و اقتصادی رو به رشد چین مطرح می‌شود، بیانگر طرز فكری است كه در سطح بسیاری از آسیایی‌ها نیز در جریان است. با این وجود سیاستمداران چین دلایل بسیاری برای نداشتن اعتماد به آمریكایی‌ها دارند. سیاستمداران این كشور معتقدند كه آمریكا می‌خواهد چین را از مسیر رشد صعودی خود متوقف كرده و این كشور را مجبور به داشتن ارزش‌های غربی همچون دموكراسی غربی كند.

در زمینه‌ی اقتصادی، آمریكا همچنان سعی در كاهش ارزش "یوآن" دارد. اقتصاددانان آمریكایی نیز از سیاست‌های اقتصادی چین مبنی بر افزایش مصنوعی قیمت كالاهای آمریكایی و كاهش قیمت كالاهای چینی گلایه‌مندند و معتقدند كه این سیاست بیكار شدن هزاران تن از مردم آمریكا را به دنبال دارد.

رقابت نظامی در اقیانوس آرام، جنگ تجاری خطرناك دو طرف، جنگ بر سر "یوآن" و دیدار احتمالی اوباما با دالایی لاما به نظر می‌رسد كه دوران پرتنشی را برای روابط آمریكا و چین در آینده ترسیم كند. آخرین نمونه از تنش‌های اخیر در روابط طرفین نیز در اعلام خبر اوباما مبنی بر انعقاد قراردادهای تسلیحاتی با تایوان ایجاد شد. چین با واكنشی خشمگینانه تهدید كرد كه هر سازمان، ‌موسسه و نهادی را كه در این قرارداد تسلیحاتی دخالت داشته باشد، تحریم خواهد كرد.

اكنون سوالی كه مطرح است، این است كه "چیمریكا"ی اقتصادی چگونه به كار خود ادامه خواهد داد. اكنون در بین حزب كمونیست چین این احساس در حال گسترش است كه هرچه زودتر باید از یك همزیستی رها شد. "چیمریكا"‌ دیر یا زود به پایان می‌رسد، اما سوالی كه مطرح است این است كه آیا بعد از این مساله آمریكا و چین به عنوان دو شریك سابق می‌توانند در صلح با یكدیگر زندگی كنند.»
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین