لیندا مکمن ۷۶ ساله که این روزها بهعنوان گزینه اصلی اداره وزارت آموزش دولت دوم ترامپ معرفی شده؛ برای کسانیکه در دوره نوجوانی و جوانی اهل تماشای کشتی کچ بودند، چهره در سایه این مبارزات سرگرمکننده و لبریز از بدلکاری محسوب میشد. کسیکه در کنار شوهرش وینس مکمن (مک ماهون)، مالکان و مدیران کمپانی WWE محسوب میشدند. همان کمپانی که سالها قبل طی یکی از برنامههایش ترامپ که آن موقع بیشتر به عنوان تاجر شناخته میشد، روی صحنه آمد و رفتارهای خشنی انجام داد. انتخاب لیندا مکمن که یکی از حامیان بزرگ کمپین ترامپ بوده از نظر مراودهای که صاحبان ثروت و قدرت با هم دارند، عجیب نیست. اما اینکه لیندای ۷۶ ساله در این سن و سال برای وزارتخانهای انتخاب شود که چندان سابقهای در آن ندارد، باعث شد خبر در ابعاد زیادی مورد توجه قرار بگیرد. لیندا در کنار شوهرش وینس، دخترش استفانی، پسرش شین و معروفترین عضو خانواده یعنی پل مایکل ملقب به تریپل اچ شوهر استفانی، تجارتی جهانی در حوزه ورزش و سرگرمی دارند که در ادامه معرفیشان میکنیم.
کسیکه کشتیکچ را متحول کرد
کشتیکچ که هنوز هم بهاشتباه توسط خیلیها کشتی کج اطلاق میشود؛ یکی از سرگرمیهای پرطرفدار در سراسر جهان است که طی حدود ۴۴ سال اخیر، از یک مبارزه ساده در رینگهای محلی و شهرهای کوچک، بهصنعتی بزرگ تبدیل شد که پخش زندهاش در شبکههای کابلی به شدت درآمدزاست، تبلیغات بین مبارزهها سود هنگفتی دارد؛ لاین استوری یا خط داستانی برای هر مبارزه و تعریف شخصیت هر کشتیگیر باعث جذابیت بیشتر کار میشود. ستارههای این ورزش (اگر بتوان به آن ورزش گفت) بعد از کسب شهرت در پروژههای سینمایی خود کمپانی حاضر میشوند و سودهای کلانی را تضمین میکنند. سرگرمی که در تمام دنیا تیشرت، ماگ و محصولات جانبی دارد؛ اما پشت پرده بزرگترین برند این سرگرمی یک زوج آمریکایی هستند که در کنار دو فرزند و دامادشان این مارکت عظیم، گاهی انحصاری و پردرآمد را اداره میکنند. لیندا مکمن که این روزها بهعنوان وزیر آموزش دولت ترامپ معروف شده، کسی بود که در کنار شوهرش این مبارزهها را تبدیل به صنعتی درآمدزا کرد. آنها در اوایل دهه ۸۰ میلادی کمپانی معروف ورلد رسلینگ اینترتیمنت که مخففش میشود WWE را تاسیس کردند. لیندا هم بنیان گذار، سهامدار و مدیرعالی WWE شد. شرکتی چند ملیتی که کارش آموزش مبارز، طراحی شخصیت و داستان، جذب مبارزان معروف دیگر کشورها و... است.
وینس مردی کاملاً هیل!
لیندا سال ۱۹۶۶ با وینس ازدواج کرد و نام خانوادگی شوهرش را برگزید. آنها تجارتهای موفقی داشتند تا اینکه سال ۱۹۸۰، آرزوی وینس برای ادامه دادن راه پدرش در دنیای کشتیکچ را با راهاندازی WWE محقق کردند و با روشهای بعضا غیر صحیح، حتی به چیزی فراتر از آنچه تصور میشد، تبدیل شدند. یکی از ابتکارات ویژه خانواده مکمن این بود که روند مسابقات را شبیه یک سریال طراحی میکردند. خود وینس شوهر لیندا در جریان شخصیتپردازیهای کمپانیشان، در قالب شخصیتی هیل فرو رفت. دنیای کشتیکچ دو نوع شخصیت دارد، هیل یا جهنمی و دوست نداشتنی مثل رندی اورتون، فیس یا دوستداشتنی مثل جان سینا، باتیستا و ری مسترریو. این طراحی نوعی از نبرد خیر و شر را ایجاد میکرد. گاهی حتی یک شخصیت هیل ممکن بود قوس شخصیتی داشته باشد و رفتار خوب بروز دهد. گاهی یک شخصیت فیس هم هیل میشد. اما ابتکار خانواده مکمن این بود که در بیشتر اوقات خودشان به ویژه وینس مکمن، شخصیتی هیل داشت که با کاراکترهای دوست داشتنی WWE یعنی شان مایکلز و دامادش تریپل اچ زد و خورد میکرد تا بیننده را به تماشای بیشتر و روند مبارزهها ترغیب کند. ابتکاری که باعث شد ثروت خانواده مکمن در مقطعی ۳ میلیارد دلار تخمین زده شود. ثروتی که آسان بهدست نیامده بود و بعدها هم بخشی از آن در کمپینهای امثال ترامپ خرج شد.
دختر خانواده استفانی از ۱۳ سالگی در کسبوکار خانواده با فروش تیشرت و وسایل جانبی حاضر بود. بعدها وارد حوزه تبلیغات شد. اما آنچه خانواده مکمن را در مرکز توجه قرار داد، ازدواج دختر لیندا با پل مایکل یکی از مشهورترین قهرمانان پرورش اندام و بعدها دنیای کشتی کچ بود. پل مایکل که در دنیای کشتی کچ به ترپیل اچ معروف شد و نقش زیادی در گسترش تجارت پدر و مادر همسرش داشت. شان برادر استفانی، برخلاف مادر و خواهرش، درست مثل پدر وارد دنیای مبارزه شد و شخصیتی هیل انتخاب کرد تا نشان دهد این خانواده برای پولدار شدن ابایی از منفور بودن ندارند. اما او نتوانست چهره موفقی باشد و در سالهایی که همزمان مدیر میانی کسب وکار لیندا و وینس بود و وارد رینگ هم میشد در سطح متوسطی ماند و حتی در یک رینگ آزاد حسابی از داماد خانواده کتک خورد؛ مبارزهای که هر چند طراحی شده بود، اما همه چیزش به نفع تریپل اچ بود و ضربهها تا حدی کنترل شده؛ اما مصدومیتهایش جدی.
دامادی که بیزینس را توسعه داد
تریپل اچ یا همان پل مایکل شوهر استفانی برای خانواده جاهطلب مکمن فرصت مناسبی بود. مناقشههای یک داماد، حواشی زناشویی، کتککاری با برادر همسر و... هر کدام میتوانست مخاطب بیشتری را جذب برنامههای WWE کند. تریپل اچ با ۱۹۳ سانتیمتر قد، هیکل عضلانی و چهره خشن، تبدیل به یکی از مبارزان موفق شد و با تشکیل گروه معروفش با مایکلز، روزهای طلایی WWE را رقم زد. برخلاف شان که هیچ وقت قهرمان نشد و وینس که در روزهای معمولی کمپانیاش دوبار این قهرمانی را کسب کرد، تریپل اچ این ظرفیت را داشت که بارها کمربند قهرمانی سنگینوزن، قهرمانی در اسمکداون و راو را کسب کند. قهرمانیهایی که در کنار طراحی شده بودن و استفاده از هنر بدلکاری، گاهی مثل مبارزه با استیو آستین، بسیار خشن و دور از انتظار هم بود. اساساً برای همین نوع کسبوکار کاسبمآبانه لیندا که از همهچیز مثل خانواده، خشونت و... برای جلب توجه و افزایش درآمد استفاده میکرد، این پارادوکس را با جایگاه جدیدش تشدید کرد.
WWE، در معرض اتهامات جدی
کمپانی لیندا و وینس، برای آنکه مرکز توجه باشد و مسیرش را ادامه دهد بهشدت به حاشیه و توجه نیاز داشته و دارد. خود او با آنکه مثل شوهر و پسرش ورزشکار محسوب نمیشود به دفعات روی صحنه حاضر شد و حتی از امثال کین یکی از کشتیگیران به اصطلاح هیل در WWE کتک خورد تا جلب توجه کند. یکی دیگر از ترفندهای عجیب این کمپانی برای افزایش مخاطب این بود که برخی از کشتیگیران را در هیبت مکزیکی، عرب و... روی صحنه بیاورد؛ اسامی مرتبط با ملیتها و نژادها رویشان بگذارد تا مخاطبی از دیگر کشورها جذب کند. حتی مواقعی هم بود که این ترفند نه با هدف جذب مخاطب دیگر کشورها، بلکه برای این بود تا در نهایت ورزشکاری که شمایل عرب و... داشت از یک ورزشکار آمریکایی مثل آندر تیکر کتک بخورد و با استفاده از موج ملیگرایی کمپانی سود کند. اما اینها ترفندهای ساده کمپانی بود. در خیلی از مواقع WWE متهم به ترفندهای کثیف بود و عنوان میشد چهرههایی را که برای کودکان و نوجوانان موجه نیستند و رفتارهای ناشایست و پرخطر دارند، جذب میکند. بسیاری از مبارزان این کمپانی تجربهها و حواشی نامناسب دارند و دقیقاً به همین دلیل استخدام میشدند تا حاشیه را به کار تزریق کنند. در چنین شرایطی عجیب نیست فردی که بهخاطر حواشیاش ناگاه جذب یک ورزش شده، بخواهد در زمان بسیار کوتاهی هیکلی عضلانی داشته باشد و... با تزریق هورمون این کار را انجام دهد؛ اتفاقی که سلامت بسیاری از ورزشکاران این کمپانی را تهدید کرد. بهطور مثال ادی گررو در ۳۷ سالگی از نارسایی قلبی فوت کرد. اسکات هال از مصرف مواد اوردوز کرد و ادوارد اسمت سکته قلبی. بررسیها استفاده زیاد از مسکنها و داروهای استروئیدی را علت مرگهای زیاد ورزشکاران کمپانی دانستند. در برخی موارد مثل کریس بنوا، حجم ضربات صندلی که به سر فرد خورده شده بود، مصرف مواد و مشکلات روحی باعث شد او همسر و پسر هفت سالهاش را در شرایط غیرعادی به قتل برساند و بعد هم خودکشی کند. آنهم تنها چند سال بعد از اینکه کمربند قهرمانی سنگینوزن جهان را کسب کرده بود. یا در مورد اوون هارت او حین پرش از ارتفاع که بخشی از کار بدلکاری مبارزان است، سقوط کرد و درگذشت. با این اوصاف هرچند لیندا مدیر موفق و پولسازی برای تجارت خودش و خانوادهاش بوده؛ اما مسیر او در چند دهه اخیر، نسبتی با بحث آموزش کودکان ندارد و همین موضوع انتخاب او را شگفتانگیز کرده است.