علی ربیعی روز دوشنبه در نشست «ارتباطات و مسائل اجتماعی ایران» که به مناسبت روز علوم اجتماعی در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران برگزار شد، اظهار داشت: باید به این سوال پاسخ گفت که چرا مسائل اجتماعی ما حل نمیشوند و چرا سیاستگذاریهای ما به جای حل مساله، خود مسالهزا هستند.
وی به بیان نمونههایی از این دست در سیاستگذاریها پرداخت و ادامه داد: برای مثال سیاستگذاریهای انجام شده در حوزه جمعیت نه تنها مشکلی را حل نکردند، بلکه خود آسیبزا شدند؛ از جمله برداشتن غربالگری ژنتیک که آسیبهایی را با خود به همراه آورد.
ربیعی نمونه دیگر این سیاستگذاریها را در حوزه حجاب عنوان کرد و ادامه داد: سیاستگذاریهای ما در حوزه حجاب بحرانزا شدند و تعارضی شدید بین حکومت و مردم ایجاد کردند و شاهد بودیم که در سال ۱۴۰۱ کشور با چه بحرانی روبرو شد.
وی گفت: باید این سوال را پرسید که آیا سیاستگذاران ما فهمی درست از مسائل دارند یا خیر؟ همین الان در بحث حجاب این مساله وجود دارد که فردی که باید جریمه بپردازد با چه روحیه جریحهداری میخواهد در این جامعه زندگی کند.
دستیار اجتماعی رئیس جمهور، ندیدن بخشی از مسائل کشور و کژبینی نسبت به مسائل را باعث علتیابی نادرست از مسائل و سیاستگذاریهای غلط و مساله زا دانست و افزود: ارتباطات اجتماعی ما دچار اخلال و پارازیت است و ارتباط نهاد علم با سیاست تقریبا قطع شده است.
ربیعی گفت: فقدان ارتباط مناسب با جامعه و ارتباط محدود تنها با یک سری افراد، این فهم را به وجود آورده است که بسیاری از مسائل سیاسی کشور ناشی از عوامل خارجی است.
وی خاطر نشان کرد: من هیچ شکی در صداقت امام خمینی (ره) و رهبرانمان ندارم.
با موجی از خبرنگاران کم تجربه و سن پایین در مطبوعات مواجهیم
در ادامه مسعود کوثری استاد ارتباطات دانشگاه تهران گفت: سیاست در ایران وارد مرحله جدیدی شده است و دیگر آن سیاستی نیست که در سال ۱۳۵۷ بود؛ علت آن هم تحولات فرهنگی و ارتباطاتی است که رخ داده است. حاکمیت باید وارد سطح جدیدی از ارتباطات با مردم شود، چرا که کاخ سیاست بیشتر از گذشته شیشهای و آسیب پذیر شده است و اگر به این مساله توجه نشود این آسیب پذیری تشدید میشود. دیگر آن عصری گذشته است که دروغ بزرگ را باور پذیرتر میدانست، اکنون شاهدیم مسئولانی که با اطمینان خاصی مطلبی را به مردم بگویند، تا آنها را قانع کنند، به سرعت مجبور میشوند حرفهای خود را چند بار اصلاح کنند.
وی وقایع سال ۱۴۰۱ و سقوط هواپیمای اوکراینی را مصداقی برای این ادعا برشمرد و گفت: در این موارد شاهد بودیم که هر چه توسط مسئولان ما ارائه شد فوراً دچار تناقض و ارتباطات آنها با مخاطبان دچار مساله شد. من اصطلاح «دریچه ارتباطی» را در این موارد به کار میبرم و میگویم این دریچه در ایران به سرعت دارد بسته میشود و ما دچار یک انسداد ارتباطی بین مردم با حاکمیت و مردم با دولت میشویم و در این میان هر کس تنها صدای خود را میشنود.
وی فضای جامعه را به فضای شبکه اجتماعی کلاب هاوس تشبیه کرد و گفت: در این شرایط اگر وسط بحثها بایستی، صورتی رنگ میشوی؛ در چنین فضایی حرفهای معتدل و حق شنیده نمیشود و این آثار سیاسی نامناسبی برای سیاست و حاکمیت ایران خواهد داشت.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه انتشار اطلاعیههای متعدد در موضوعات مختلف از وجود پارازیت در ارتباط مسئولان و مردم حکایت دارد، گفت: این مساله منجر به قهر اجتماعی میشود و قهر اجتماعی هم همیشه خشونت بار نیست و میتواند به یک سکوت منجر شود و این سکوت به دنبال تخدیر (سستی) میگردد.
کوثری اضافه کرد: فیلمهایی که اکنون ساخته میشود، نشان از این تخدیر و نابودی سینمای کشور است و همین طور محیط دانشگاهها دچار سستی شده است.
استاد ارتباطات دانشگاه تهران تصریح کرد: بی تعارف نیاز به بازبینی در صدا و سیما داریم و اگر نمیخواهیم این بازبینی را انجام دهیم، احتیاج به صدا و سیمای شماره ب داریم که بخش خصوصی آن را هدایت کند.
کوثری افزود: متاسفانه این اتفاق فقط در صدا و سیما نیفتاده و مطبوعات ما نیز چنین شده است؛ ما در مطبوعات با موجی از خبرنگاران مواجهیم که انشای فارسیشان خوب نیست. همچنین سن و تجربه خبرنگاری در ایران پایین آمده است. مطبوعات بسیاری نیز تعطیل شده است.
وی گفت: ما نیاز به سند ارتباطی جدیدی در کشور داریم که بتواند گفتگو را در کشور گسترش دهد و از این طریق راهی برای حل مسائل اجتماعی کشور پیدا کند.
کوثری با بیان اینکه از نظر اقتصادی و بین المللی نیز وضعیت مطلوب نیست، گفت: ما تنها یک سرمایه داریم و آن مردم هستند.
هادی خانیکی استاد و پیشکسوت علوم ارتباطات دیگر سخنران این جمع بود؛ این استاد دانشگاه علامه طباطبایی گفت: ما در شرایط کنونی ایران با بحرانی عمیق در ارتباطات اجتماعی روبرو هستیم، بحرانی که نه فقط در سطح سیاسی بلکه در عمیقترین لایههای تعاملات اجتماعی ما رسوخ کرده است.
وی افزود: گفتگو فقط یک روش ارتباطی نیست بلکه راهی برای تاب آوری، بازسازی اعتماد و احیای امید و توامندی جامعه است. من باور دارم که در این لحظه حساسی از تاریخ اجتماعی ما، ارتباطات تنها راه عبور از بن بستهای موجود است.
این پیشکسوت ارتباطات تصریح کرد: وقتی گفتگو به معنای واقعی احیا شود میتوانیم پیچیدگیهای اجتماعی را نه با حذف و طرد بلکه با فهم و پذیرش متقابل حل کنیم.
خانیکی ادامه داد: امروز نیازمند گفتوگویی هستیم که فراتر از منافع جناحی و گروهی، به جان مشترک انسانی و دغدغههای مشترک توجه کند. گفت و گویی که نه برای غلبه که برای فهم و همزیستی باشد.
وی گفت: ارتباطات میتواند شکافهای عمیق اجتماعی را ترمیم کند، صداهای خاموش شده را به جریان اصلی بازگرداند و فضای گفت و گویی ایجاد کند که در آن تفاوتها نه تهدید که فرصتی برای درک عمیقتر باشند.
خانیکی افزود: عصر ظلمت به دورهای اطلاق میشود که در آن ارتباطات انسانی کاهش مییابد و تفاهم و درک مشترک به طرز فزایندهای از بین میرود. این وضعیت میتواند منجر به انزوا و بحران هویتی در جوامع شود.
وی تصریح کرد: حکومتهای توتالیته از شکلگیری فضای گفتگو و تبادل آزاد اندیشه جلوگیری میکنند و ارتباطات مدنی را از بین میبرند. این امر میتواند منجر به از بین رفتن حس همبستگی اجتماعی و باعث انزوای فردی شود.
خانیکی افزود: شرایط بحرانی هم میتواند فرصت باشد هم تهدید. وقتی بحرانها را به عنوان تلنگر قلمداد کنیم تهدید را به تبدیل به فرصت کردهایم.
خانیکی گفت: از طریق گفتگو انسانها میتوانند تجربیات مختلف خود را به اشتراک بگذارند و بر مبنای تفاوتهایشان یک جهان مشترک از درک و تفاهم بسازند. این روند میتواند به حل مشکلات اجتماعی و فرهنگی و همچنین تقویت هویت جمعی کمک کند.