آفتابنیوز : با آغاز تحقيقات ماموران پليس مشخص شد مقتول در اثر خونريزي ناشي از ضربات چاقو در نزاع خونين به اتهام متلكگويي به يك زن كشته شده است.
در حالي كه تحقيقات ادامه داشت، مردي به نام «اسماعيل» چند ساعت بعد از فوت مقتول به كلانتري منطقه مراجعه كرد و با اعلام اين كه در اين نزاع شركت داشته است، اعتراف كرد: با همكاري دو تن از دوستانش به نامهاي «مرتضي » و «احمد» با چاقو و قمه به مقتول حمله كرده و چند ضربه به وي وارد كردهاند.
او درباره نزاع رخ داده اظهار كرد: با همسرم در حال عبور از كوچه بوديم كه مقتول به همراه يكي از دوستانش به همسرم متلك گفت؛ در پي اين برخورد با آنها درگير شدم اما براي تاديب آنها به دوستانم «مرتضي» و «احمد» مراجعه كرده و با در دست داشتن قمه و چاقو به سراغ دو جوان متلك گو آمديم .
بنابر اعترافات «اسماعيل» دو متهم ديگر پر ونده كه در منازل اقوامشان مخفي شده بودند دستگير شده و به شركت در اين نزاع اعتراف كردند.
اين متهمان در تحقيقات پليس مدعي شدند در حالي كه مقتول و دوستش با چوب به آنها حمله ور شدهاند و آنها نيز با ضربات چاقو از خود دفاع كردهاند، ناگهان ضربات چاقو به مقتول اصابت كرده و آنها كه به شدت ترسيده بودند از صحنه فرار كردند.
بر اين اساس متهمان براي تحقيقات بيشتر به آگاهي تهران منتقل شدند.
اجتماع امروز شاهد حضور زنان در همه عرصههاي اجتماعي است. بويژه آنها كه براي انجام فعاليت روزانه و پيشبرد امور ، وقت اعظم خود را در خارج از منزل و در كنار ساير اعضاي جامعه به سر ميبرند.
اما اين حضور براي زنان هميشه خالي از دردسر و دغدغه نيست. متلك شنيدن كه موجب احساس عدم امنيت نزد زنان ميشود هماني است كه از سوي روانشناسان تعرض رواني معنا گرفته و زنان را از احساس امنيت محروم ميكند.
متلك گويي بهعنوان يك ناهنجاري، در ميان همه طبقات اجتماعي و گروههاي سني مشاهده ميشود، به طوري كه در فضاي كنوني، شنيدن حرفهاي شنيع از نوجواني 14 ساله به خانمي كه حداقل بيست سال با او تفاوت سني دارد، زياد هم غريب نيست و از سوي ديگر فاصلههاي طبقاتي و سني در اين ناهنجاري اجتماعي محو شده است .
از نگاه تحليلگران اجتماعي يكي از عوامل موثر در شكلگيري اين الگوي رفتاري نقش ضمانت اجرايي در عمل به رفتارهاي مناسب و عكسالعمل اجتماعي درست در بروز ناهنجاري رفتاري است به طوري كه برخورد ناموجه با متلك شنيدن نيز مانند بسياري از ناهنجارهاي ديگر اجتماع زاييده عدم ضمانت اجرايي قوي رفتارهاي اخلاقي - اجتماعي است .
غالب رفتارهاي دفاع از ناموس با چاقوكشي ، درگيريهاي فيزيكي ،اسيدپاشي، قتل ناموسي و يا فرد متعرض از سوي خانوادها، از يك سو نتيجه نارساييهايي در اعمال قانون و از سويي ديگر حاصل برداشتهاي غلط فرهنگي است كه گزينه خشونت را به عنوان تنها راه حل، پيش روي معترضين در برابر متعرضين به امنيت رواني افراد قرار ميدهد.
دكتر شيري جامعه شناس و عضو هيات علمي دانشگاه در آسيبشناسي اين پديده اظهار ميكند :متلك گفتن در گروه رفتارهاي ناهنجاري قرار دارد كه واكنش قوي در مقابلش وجود نداشته و در عين حال ضمانت اجرايي نيز لزوما عدم بروز آن را تضمين نميكند، بطوري كه فرد هنگام رو به رو شدن با آن روش بياعتنايي، نگاههاي تند، و يا فحاشي كردن و در نهايت درگيري فيزيكي را به عنوان پاسخ مناسب برميگزيند.
شيري با اظهارت فوق ميافزايد: زن در هنگام متلك گويي در معرض رفتارهاي ناهنجار قرار ميگيرد كه جامعه خيلي براي آن تنبيه و مجازاتي مقرر نكرده است و واكنشهاي صورت گرفته نيز تنها بازخوردي از عرف جامعه و آن دسته از ارزشهايي ديني است كه بر جامعه حاكم است.
وي در پاسخ به اين سؤال كه چرا متلك گويي به عنوان يك ناهنجاري تا اين حد گسترش پيدا كرده است و تبديل به يك امر عادي شده است، علل ساختاري را مطرح ميكند و عامل اصلي پديده مزاحمتهاي لفظي خياباني را از مشكلات جامعه جوان درحال گذار دانسته و ميافزايد: ساختار اجتماعي فعلي در روابط اجتماعي ما نه تنها لزوما ساختار تعريف شدهاي نيست ، بلكه در حال فروپاشي يا ساختريزي است؛ چرا كه ساخت سنتي متراكم چند صد ساله در فضاي جديد دوام نخواهد داشت و با ترك خوردن و شكستن ميخواهد دوباره شكل بگيرد.
شيري، پديده مزاحمتهاي لفظي خياباني را به عنوان يك مشكل در سه بخش ناهنجاري، برخوردهاي قانوني و راه حل مورد بررسي قرار داده و در مورد بسترهاي بروز آن ميگويد: شرايط اجتماعي در حال گذار ايران دچار نوعي ساختريزي است كه به تبع آن عرف و ارزشهاي قبلي جامعه را دچار چندگانگي ميكند به گونهاي كه امكان ايجاد الگوها و رفتارهاي اجتماعي مشخص و اعلام اين كه جوانها بايد اين گونه برخورد كنند وجود ندارد.
اين جامعهشناس در ادامه ميافزايد : سؤال ديگر اين است كه برخوردهايي كه منابع قانوني با عاملان مزاحمتهاي لفظي براي نواميس مردم در نظر گرفتهاند چيست؟
به گفته وي عدم واكنش جدي قانوني به تعرضات لفظي عليه زنان منجر به تقويت بروز واكنشهاي خشونتآميز سليقهاي ميشود بطوري كه بنا بر تئوريهاي روانشناسي افرادي كه در مقابل متلك گوي خود واكنش درست دريافت نميكنند و يا با سكوت مواجه ميشوند محركشان درانجام خطا قويتر ميشود.
آنچه كه ميتواند به عنوان سؤال جمعي مطرح شود، علت فراگيري روند تلخ متلك گويي در همه گروههاي سني است و اين كه امروز اين گناه گريبانگير جوانان يا قشر و طبقهاي خاص نيست.
دكتر شيري در اين باره ميگويد: اگر در گذشته خانواده، مدرسه و شرايط اجتماعي به عنوان اصليترين نهادهاي شكل دهنده شخصيت فرد بودند، امروز نفوذ وسايل ارتباط جمعي، ماهواره و اينترنت ، نقش اساسي را در شكل دهي به شخصيت فرد به عهده دارند.
وي ميگويد :هشدار جدي پديده متلكپراني اين است كه اگر اين معضل را حل نكنيم در دراز مدت شاهد تبلور اين دست از رفتارهاي ناهنجاري هستيم كه حتي ميتواند تبديل به شخصيت اجتماعي افراد شود.
دكتر شيري راهكاري مطرح شده همچون برخورد پليس و مقررات و احكام اجرايي ، اموزشهاي رسانههاي جمعي مانند روزنامهها و صدا و سيما را در حد يك مسكن مي داند كه اين درد اجتماع را براي مدتي تسكين ميدهد اما باز هم اين درد مانند عفونت چركين از گوشهاي ديگر از اجتماع بيرون ميآيد و راهكاري نو ميطلبد.
او قويترين و بنياديترين راه حل را در هدايت و شكل دهي اين مسئله ، ارائه پيشنهاد و راه حلهاي اجرايي از سوي انجمنها و نهادها، سازمانهاي غيردولتي ميداند و در بيان علت اين امر تصريح ميكند: برخوردهاي سليقهاي با فرهنگ، جامعه جوان را با كثرت تصميمگيري در حوزه فرهنگي مواجه ميكند آن گونه كه هر سازماني با ادعاي كلمه داغ فرهنگ سازي خودش را متولي فرهنگ ميداند و راهكارهاي مبتني بر اصول و اهداف سازمانيش را ارائه ميدهد در حالي كه نبايد فراموش كرد حل معضل فرهنگي هميشه زمان بر است. اما اگر ارائه پيشنهاد براي راهكارهاي معضلات اجتماعي به نهادهاي غير دولتي سپرده شود علاوه بر اين كه آنها به دور از سياستهاي اعمال شده توانايي كسب آمار حقيقي ناهنجارها را پيدا ميكنند به دور از تعصبات سازمانهاي اجرايي ميتوانند نقش فعال را در كاهش و يا حذف ناهنجاري ايفاء كنند.