کد خبر: ۹۵۳۹۴
تاریخ انتشار : ۰۶ اسفند ۱۳۸۸ - ۰۷:۳۱

دستگیری ریگی به مثابه خلع سلاح تروریسم و توسعه نیافتگی

آفتاب‌‌نیوز : آفتاب - فروزان آصف نخعی: درجامعه شناسی جنگ یک اصل اساسی حاکم است ؛ کشورهایی که دائما درحال ستیز با همسایگان و... به سرمی برند ، قادرنیستند به رشد توسعه دست یابند. این دسته از کشورها تنها زمانی به پیشرفت وتوسعه رسیده اند که با دستیابی به میزانی از امنیت، قادرشده‏اند با طراحی برنامه‏های بلند مدت، به رشد و توسعه خود درچارچوب صلح و امنیت بپردازند. درتاریخ اسلام نیز این صلح حدیبیه بود که توان مسلمانان را برای رشد و توسعه سیاسی، اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی دوچندان کرد. اما برای عقب ماندگی کشورهایی که با تفکرمبتنی برستیز دچار عقب ماندگی شده‏اند می توان شواهد گوناگونی به دست داد. از جمله درجنگ های صلیبی، کشورهایی چون ایتالیا و... درجنوب اروپا که با مسلمانان درگیر بودند، به عناصر ارتجاعی عقاید خود بیشتر پناه می بردند از این رو درست در زمانی که شمال اروپا درحال رشد و شکوفایی درحوزه علم وفلسفه قرار داشت مانند آلمان، جنوب آن هر روز نسبت به گذشته به وضعیت اسفبارتری می غلتید. دردوره جدید نیز می توان نمونه های دیگری را دراین باره سراغ گرفت . پروس پس از جنگ با فرانسه در سال‏های ۱۸۷۰/۷۱ که آن را به نفع خود تمام کرد، توانست با سیاستگذاری صدراعظم بیسمارک، اتریش را کنار گذاشته، دیگر حکومت های خودمختار آلمانی را از میان برداشته و آلمان قیصری را با رهبری پروس بنیاد گذارد. بعد از شکستِ آلمان در جنگ جهانی اول و منع شدن ویلهلم دوم از امپراتوری آلمان و پادشاهی پروس، ایالت آزاد (خود‌مختار) پروس نیز اعلام موجودیت کرد. اما همان جنگ سبب شد تا نئونازی ها با ایدئولوژی افراطی‏تری به میدان آمده و یک جنگ خانمان برانداز را به جهان تحمیل کنند. 

با قدرت‌گرفتن نئو‌نازی‌ها در آلمان، هرمن گورینگ از طرف هیتلر، نخست‌وزیر پروس شد. هیتلر می‌خواست، خود‌مختاریِ حاکم بر آلمان، در پروس و سایر ایالت‌ها را لغو کند و حکومتی متمرکز که از برلین فرمانروایی می‌شد، تشکیل دهد . اما جنگ دوم قبل از هرچیز ایدئولوژی نژادپرستانه هیتلر را در بوته شکست قرارداد. پس از جنگ جهانی دوم و تقسیم آلمان بین نیروهای متفقین، نام پروس از چغرافیای آلمان و جهان حذف شد . شورای کنترل متفقین به‌این ترتیب بر طبق قانون ۴۶، ۲۵ فوریه ۱۹۴۵، خواهان پایان موجودیت ایالت پروس شد، چرا‌که پروس در این دیدگاه، به عنوان مسوًول اصلی جنگهای جهانی (هم اول و هم دوم) شناخته شد. دگماتیسم صورت بندی شده با آموزه های ایدئولوژی آلمانی عقب ماندگی وویرانی را برای جهان وبه ویژه برای اروپا وآلمان به ارمغان آورد وآلمان مقتدر را به آلمان ضعیف وویران تبدیل کرد .اما ماجرا به اینجا ختم نشد. 

قدرت صنعتی و نظامی از اروپا به ویژه از آلمان وانگلیس به آمریکا منتقل شد. قدرت افسانه‏ای انگلیس که زمانی گفته می شد درامپراتوری بریتانیای کبیر آفتاب غروب نمی کند به دلیل درگیری های بی‏شمار فرسوده شده و در نهایت در مستعمرات در معرض تهدید وتجزیه جدی قرارگرفتند، تفاوت‏های اساسی نقشه جغرافیایایی انگلیس در قرن نوزدهم و بیستم مبین این امر است. از نظر ویلفردوپارتو جنگ درنهایت با استهلاک آموزه‏های مترقی انسانی و ایدئولوژیک در هر دو طرف مواجه است به نحوی که رفتن به سوی ته نشست‏های دگماتیک، از علل وحشیگری‏ها ونسل کشی‏ها درجنگ‎‏ها است. آن چه درجنگ خونین داخلی یوگسلاوی به وقوع پیوست، یا آن چه براساس عقاید جاهلی برخی به نام اهل سنت و... علیه شیعیان درپاکستان یا عراق درحال انجام است، دنباله چنین تفکراتی بیش نیست. اما رها سازی نیروهای مسلحی که به دنبال تضعیف قدرت مرکزی حکومت و به دست آوردن حاکمیت ملی از طریق انفجار وکشتار نیز هستند به هیچ وجه معقول به نظر نمی رسد. بلکه رهایی از آنان چه به شیوه دیپلماسی وچه شیوه های دیگرهمانند رهایی متفقین ازچنگال هیتلر در جنگ جهانی دوم یکی از راه‏های رشد و توسعه جوامع محسوب می‏شود. 

از این رو دستگیری رهبران گروهک تروریستی جندالله می‏تواند به عنوان بخشی از راهکارهای فیصله بخش به عملیات تروریستی درمنطقه و رهایی از تهدید داخلی و پرداختن به حوزه توسعه سیاسی، اقتصادی و اجتماعی تلقی شود. این عملیات قادر است حوزه امنیت داخلی ایران را تقویت کرده و در یک مجموعه بزرگتر با هدم تروریسم درمنطقه از جمله درعراق ،افغانستان و پاکستان، راه را برای رشد وتوسعه اقتصادی وگذر از شرایط نظامی و امنیتی منطقه ای به شرایط سیاسی واقتصادی فراهم کند . علاوه براین دستگیری ریگی می‏تواند نشانه‏ای از تحول در منطقه سیستان و بلوچستان برای رفتن به سوی آبادانی بیشتر باشد. البته باید توجه داشت که ماهیت ریگی به عنوان رهبرجندالله، با طایفه ریگی درمنطقه سیستان و بلوچستان متفاوت است و تشابه اسمی نباید منجر به مسایلی شود که نهایت آن برافروختن شعله‏های اختلافات قومی در ایران است. این همان چیزی است که گروهک جندالله مایل بود به آن دامن بزند؛ موضوعی که برخلاف حقوق اقلیت در قانون اساسی ایران بوده و توجه بیش از پیش به آن می‏تواند ایران را از بحران‏های مختلفش به سلامتی عبور دهد. با این رویکرد از منظر عقیدتی هر چند وی شخصی سنی مذهب بوده ولی اساس رفتارش به عنوان مروج تروریسم، خشونت، و ترس درشهروندان ایرانی، اعم از شیعه و سنی، می‏توانست روند دموکراسی خواهی ایرانی و رشد مردمسالاری را به خطر انداخته، راه تغییر را از طریق کشتار جمعی الگو قرار دهد که این خود به معنی نابودی همه تلاش‏ها برای قانون گرایی، عدم خشونت، تقویت نهادهای مدنی، و در یک کلام، رفتن به سوی عدالت اجتماعی و آزادی خواهی است. 

از این منظر دستگیری ریگی توسط نیروهای امنیتی کشورمان، که باید در این خصوص به آنان دست مریزاد گفت، می‏تواند مقدمه‏ای بسیار مهم برای گسترش عدالت اجتماعی و آزادی‏های اساسی مندرج در قانون اساسی درایران و من جمله درسیستان و بلوچستان و همچنین رفتن از نگاه امنیتی و نظامی به نگاه سیاسی، اجتماعی و اقتصادی باشد.
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
انتشار یافته: ۰
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۰:۲۳ - ۱۳۸۸/۱۲/۰۸
0
0
بنده به عنوان یکی از رزمندگان جنگ ، از تلاشهای موفقیت امیز نیروهای اطلاعاتی کشورمان تشکر و قردانی منمایم.
شایسته است ، از ایشان به نحو مناسب و درخور شان خادمان ملت بزرگ ایران قدر دانی شود.
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۱:۲۵ - ۱۳۸۸/۱۲/۰۸
0
0
واقعا براتون متاسفم آقای نخعی اگه فکر کردین با دستگیری یک نفر همه چی تو سیستان و بلوچستان حل میشه؟!
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین