دختر ۱۸ ساله که در یکی از زیرشاخههای رشته پزشکی قبول شده بود، در شکایتش گفت وضعیت عجیبی پیدا کرده و یک راننده تاکسی او را نجات داده است.
این دختر که مانلی نام دارد، چند ماه قبل به پلیس مراجعه کرد و گفت از سوی پسری مورد تجاوز قرار گرفته است. او گفت: من تنها فرزند خانوادهام هستم. پدر و مادرم برای اینکه درس بخوانم سختی زیادی کشیدند و ما به سختی از شهرستان به تهران آمدیم تا شرایط تحصیل بهتری برایم فراهم شود. پدرم در خانهای سرایدار شد. من خیلی درس میخواندم و در زیرشاخه یکی از رشتههای پزشکی قبول شدم. برای شادی این جشن با دوستانم بیرون رفته بودم که با کوروش آشنا شدم. کوروش ۲۶ ساله است و خیلی به من ابراز علاقه کرد. من هم باورش کردم. چندباری با هم بیرون رفتیم. یک روز او به من مشروب داد. اولین بار بود که مشروب میخوردم و حالم بد شد. گفتم من را به خانه برسان که قبول نکرد. گفت پدر و مادرت متوجه میشوند. گفت مادرم درخانه است. بیا به خانه ما برویم. من هم قبول کردم، اما کوروش دروغ گفته بود. وقتی وارد خانه شدیم کسی آنجا نبود و او من را مورد تجاوز قرار داد.
دختر شاکی گفت: حالم بد بود. خودم را مقابل بیمارستان پیامبران رساندم، اما چون پول نداشتم داخل بیمارستان نرفتم. چند ساعت همانجا گوشه خیابان نشسته بودم تا اینکه یک راننده تاکسی دلش برایم سوخت و مرا سوار ماشین کرد. وقتی ماجرا را برایش گفتم، قول داد کمک کند. او با ماشین مرا به خانهمان رساند و حقیقت را به پدر و مادرم گفت. راننده تاکسی با پدرم و مادرم که شوکه شده بودند صحبت کرد و از آنها قول گرفت با من بدرفتاری نکنند و کنارم باشند. به همین خاطر حالا همراه مادرم آمدهام تا از کوروش شکایت کنم.
در ادامه پلیس کوروش را بازداشت کرد و پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. متهم در شعبه ۲ دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه رفت. او اتهام را رد کرد و گفت: اصلا نمیدانم این دختر با چه کسانی رفت و آمد دارد و چطور به این روز افتاده است. من آن روز در خانه بودم و مادرم هم در منزل حضور داشت.
وقتی ادعای کوروش مورد اعتراض پدر مانلی قرار گرفت، مادر کورورش هم واکنش نشان داد و گفت: به پسر من تهمت زدهاند. من روز حادثه در خانه بودم و میتوانم از محل کارم گواهی بیاورم که در خانه بودم و آن روز مرخصی داشتم.
بعد از پایان گفتههای متهمان و والدین آنها قضات برای تصمیمگیری وارد شور شدند.