آفتاب - رضا کردستانی: ماجرای کمیته فنی و پیشنهاداتی برای ساختار و ارتباط آن با سرمربی تیم ملی، موضوعی است که در این یادداشت به آن پرداخته شده است.
در این ستون ورزشی به طور مشخص مسائل مربوط به تیم ملی فوتبال از زوایای مختلف مورد بررسی قرار میگیرد. خط قرمز این ستون، ورود به حاشیههای مهیج و در عین حال مضر به حال فوتبال ملی است که متاسفانه امروزه به هدف اصلی پارهای از روزنامهها و نشریات زرد تبدیل شده است. از اصول مهم این ستون هم میتوان به بازنگاهداشتن فضای گفت و گو در محیطی سالم، به منظور "حل مسائل تیم ملی" و نه تشدید آنها، ذکر انتقاد در کنار پیشنهاد، ذکر نقاط ضعف در کنار نقاط قوت، رعایت اختصار در بیان مطالب و ایجاد اتاقهای گفت و گو با کارشناسان فن اشاره کرد.
در این یادداشت به مسئله اختلاف نظر سرمربی تیم ملی فوتبال با تعدادی از اعضای کمیته فنی تیمهای ملی پرداخته میشود.
ایده تشکیل "کمیته فنی" برای تیم ملی به منظور ایجاد یک پشتوانه فنی برای تیمهای ملی و جمع نظرات کارشناسی در جهت تقویت تیمهای ملی – به ویژه تیم ملی فوتبال بزرگسالان – شکل گرفت. این تئوری خوب مثل بسیاری از تئوریهای خوب دیگر، در مرحله اجرا با مشکل مواجه شد.
مشکل نخست بر حسب اتفاق به یک ایده خوب دیگر فدراسیون باز میگشت که معتقد بود شکل گیری این کمیته باید مبتنی بر یک ضابطه یا روال مشخص باشد؛ به عنوان مثال حضور مربیان تیمهای ملی در ردههای مختلف، نماینده مربیان لیگ برتر و لیگ آزادگان و ... . ایده خوب ضابطهمند شدن انتخاب اعضای کمیته به هنگام عملیاتی شدن، مشکلاتی را به وجود میآورد. به مثال اگر نماینده مربیان لیگ آزادگان، یکی از مربیان مورد غضب فدراسیون از کار در میآمد، آن وقت تکلیف چه بود؟ یا اگر همین نماینده از جایگاه حقوقی خود ساقط میشد – همان گونه که در مورد دکتر ذوالفقار نسب روی داد – در این صورت چه باید میکردیم؟ اگر این نوع ضابطه گذاری، بخشی از بدنه کارشناسی فوتبال را که به طور غریزی – و نه بر حسب تکلیف – روی مسائل تیم ملی تمرکز دارند، از دایره انتخاب بیرون میگذاشت، آن وقت چه باید میگفتیم و ... .
بنابر این وقتی این گونه مسائل رصد نمیشود، این ایده خوب در مرحله اجرا با کیفیتی بسیار پایین عملیاتی میشود و آنگاه پارهای از مسائل فرهنگی آدمهای درگیر در قضیه و شیطنت بعضیها(!؟)، عدم توجیه اعضای کمیته و سرمربی تیم ملی، عدم تعریف دقیق جایگاه کمیته فنی و نوع رابطه آن با سرمربی تیم ملی، و در نهایت فقدان نفوذ و اقتدار رئیس فدراسیون – و یا رئیس کمیته تیمهای ملی – بر اعضای کمیته، منجر به بروز مسائلی میشود که حل آنها به مراتب دشوارتر از حل مسائل تیم ملی فوتبال است.
برای حل اساسی معضل فوق، نیاز به بررسیهای کارشناسی بیشتر، به ویژه بررسیهای مقایسهای است. اما به توجه به پیشنهادات زیر، میتواند تا حدودی راهگشای فوتبال کشور باشد؛
1. با توجه به شرایط خاص حاکم بر فوتبال، بهترین ضابطه برای انتخاب اعضای کمیته فنی، "تشخیص رئیس فدراسیون" است.
2. با توجه به سنخ متفاوت مسائل تیمهای بزرگسالان با تیمهای پایه، بهتر است کمیته فنی حداقل به دو کمیته کاملا مجزا تفکیک شود؛ تیمهای بزرگسال و امید در یک بخش و تیمهای جوانان و سایر تیمهای پایه در بخش دیگر. همانا بین این کمیتهها میتواند به وسیله مدیر تیمهای ملی یا در جلسات هماهنگی سالانه، صورت گیرد.
3. کمیته فنی، یک نهاد مشورتی و نظارتی است، که فقط با دو ارگان دیگر فدراسیون ارتباط دارد؛ یکی رئیس کمیته تیمهای ملی و به طریق اولی، رئیس فدراسیون و دیگری، سرمربی تیم ملی. و چون نهاد مشورتی است، این گفته که "من به کمیته میآیم، به شرطی که حرف مرا، سرمربی گوش کند"، از اساس باطل و به منزله یک مدیریت موازی برای تیم ملی است. و چون فقط دو سویه دارد، آقایان فقط برای شنیدن طرف دیگر حرف میزنند و نه برای افکار عمومی و رسانهها. کمیته فنی تعیین کننده خط مشی و استراتژی تیم نیست، فقط بر اساس استراتژی تعیین شده از سوی مربی تیم، به اظهار نظر کارشناسی میپردازد و در یک پروسه زمانی معقول، بر عملکرد مربی تیم نظارت و نتایج را رئیس کمیته تیمهای ملی گزارش میکند. یک قدم بیشتر از این به منزله موازی کاری و به هم ریختن اعصاب همه است.
4. کمیته فنی، بر تمرینات و مسابقات تیم ملی نظارت میکند. انتقادها و توصیههای خود را پس از رسیدن به اجماع – یعنی نظر فنی کل اعضا و نه تک تک آنها – توسط دبیر کمیته به سرمربی تیم ابلاغ میکنند و توضیحات سرمربی تیم را میشنود. نظرات کمیته ارشادی است، چه در غیر این صورت، درخواست مسئولیت و پاسخگوی سرمربی تیم در عمل بیمعناست. در مورد برنامه ریزی برای تیم ملی هم، سرمربی مجری و کمیته، ناظر است.
5. مدیر کمیته تیمهای ملی مسئول هماهنگی امور اجرایی تیمهای ملی با کمیتههای مختلف فدراسیون باشد و در مسائل فنی به هیچ وجه مداخله نکند.
6. مباحث مطرح در کمیته فنی محرمانه است. بنابراین نه هیچیک از اعضا و نه سرمربی تیم، نباید این مسائل را به عرصه جامعه و مطبوعات بکشانند. مباحث کمیته فنی، حتما دارای صورت جلسه مدون خواهد بود.
7. در کمیته فنی، مربیان دورههای قبلی تیم، مربیان با تجربه باشگاهی، مربیان علمی و یکی دو مدیر کارکشته فوتبال باید حضور داشته باشند. کمیته فنی، جای آدمهایی است که هم نظر بدهند و هم برای نظر دیگران ارزش قائل باشند. با آدمهای شلوغ کار و جاه طلب میتوان جداگانه و خارج از ساختار، مشاوره نمود.
8. مربیان ملی درباره مسائل فنی یکدیگر اظهار نظر نکنند. فقط مسائل اجرایی تیمهایشان را هماهنگ میکنند.
9. کار نظارتی رئیس فدراسیون یا مدیر تیمهای ملی بسیار ضروری است. این نظارت باید در راستای اجرای ایدههای خوب فدراسیون به نحو احسن باشد. قاطعیت و پیگیری در شکل گیری و تکوین این ایدهها بسیار ضروری است.
10. بحث و انتقاد و گفت و گو یک موضوع فرهنگی است. این موضوع در همه عرصهها و از جمله فوتبال، موضوعی مهم و مغتنم است. این گرد و خاکها فرو خواهد نشست. به فکر تقویت نهالهای فرهنگیمان باشیم.