انور قرقاش، مشاور دیپلماتیک رئیس امارات متحده عربی عصر روز چهارشنبه ۲۲ اسفند در راس هیاتی رسمی وارد تهران شد و با سیدعباس عراقچی، وزیر خارجه ایران دیدار کرد. آنچه انور قرقاش ۶۵ ساله را در میانه رفت و آمدهای دیپلماتیک متفاوت در منطقه به پایتخت جمهوری اسلامی ایران کشاند، ارتباطی با رابطه دوجانبه ایران و امارات متحده عربی که اخیرا (۱۱ اسفند ۱۴۰۳) با سفر مجید تخت روانچی، معاون سیاسی وزیر امور خارجه ایران به ابوظبی دور جدیدی از نمایش اراده سیاسی دو کشور برای توسعه و تعمیق رابطه را تجربه کرده، نداشت.
این بار وزیر مشاور پیشین در امور خارجه و مشاور دیپلماتیک رئیس کشور امارات با ماموریت جدیدی به تهران آمد؛ تحویل نخستین نامه دونالد ترامپ، رئیس جمهور ایالات متحده به ایران. نامهای که ترامپ در مصاحبه روز جمعه هفتم مارس ۲۰۲۵ برابر با ۱۷ اسفند ماه ۱۴۰۳ در مصاحبه با شبکه خبری فاکس بیزینس از نگارش آن خبر داد و تاکید کرد که مخاطب این نامه رهبر جمهوری اسلامی ایران و موضوع آن ابراز تمایل واشنگتن برای مذاکره با ایران و حصول توافقی متفاوت از برجام است.
هرچند که خودداری رئیس جمهور آمریکا از بیان جزئیات بیشتر درباره زمان نگارش و ارسال این نامه، موجی از گمانهزنیهای رسانهای را به راه انداخت و وزیر امور خارجه و سخنگوی این وزارتخانه در روزهای نخست تاکید داشتند که نامهای از جانب ترامپ دریافت نکردهاند، اما صبح روز چهارشنبه ۲۲ اسفندماه، عباس عراقچی در حیاط دولت و در پاسخ به خبرنگاران رسانههای داخلی اعلام کرد که این نامه به زودی و توسط یک واسطه از مسیر کشورهای عربی منطقه به تهران خواهد رسید.
ساعتی پس از این اظهارنظر وزیر خارجه بود که عکاسان رسانههای داخلی و خارجی برای ثبت تصاویر دیدار قرقاش و عراقچی به ساختمان وزارتخارجه فراخوانده شدند. اسماعیل بقائی، سخنگوی وزارت خارجه نیز در سخنانی تاکید کرد که ماموریت مشاور دیپلماتیک رئیس دولت امارات در تهران، تحویل نامه دریافتی از سوی ایالات متحده خواهد بود.
ساعاتی پس از حضور قرقاش در تهران، رسانه آمریکایی آکسیوس به نقل از یک منبع آگاه گزارش داد، نامه دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا به ایران، توسط استیو ویتکاف نماینده ویژه آمریکا در امور خاورمیانه به اماراتیها تحویل داده شد تا آن را به ایرانیها برسانند. براساس این گزارش، استیو ویتکاف، روز سه شنبه ۲۱ اسفندماه به ابوظبی سفر و با محمد بن زاید، رئیس امارات متحده دیدار و گفتوگو کرد. به نظر میرسد که با توجه به عدم حضور وزیر خارجه امارات در داخل کشور، مسئولیت انتقال فوری این نامه به تهران به انور قرقاش واگذار شد.
انور قرقاش؛ منتقد، اما طرفدار سرسخت دیپلماسی
انور قرقاش را میتوان یکی از چهرههای برجسته سیاسی امارات متحده عربی دانست. او که در حال حاضر به عنوان مشاور دیپلماتیک رئیس کشور امارات فعالیت میکند، پیش از این وزیر مشاور در امور خارجه بود. قرقاش در حوزه سیاست خارجی امارات از چهرههای شناخته شده و البته تاثیرگذار در عرصه سیاستهای منطقهای و بین المللی این کشور است. او در رسانهها به عنوان یک سخنگوی قوی برای تبیین سیاستهای امارات و تحلیل مسائل منطقهای و جهانی شناخته میشود.
در حوزه سیاستگزاری نیز قرقاش را معمولاً به عنوان حامی سیاستهای فعالانه امارات در خاورمیانه و شمال آفریقا میشناسند. این چهره کهنه کار سیاست خارجی امارات در پروندههای مهم مختلفی از جمله روابط با کشورهای عربی، ایران و غرب نقش مهمی ایفا کرده است. قرقاش از حامیان همکاریهای استراتژیک امارات با ایالات متحده و دیگر کشورهای غربی است، اما همزمان به گسترش روابط با کشورهای آسیایی و آفریقایی نیز توجه ویژه داشته است.
درباره ایران هر چند موضع گیریهای قرقاش در چند سال اخیر بازتاب بیشتری در فضای رسانهای داشته، اما این مواضع گاه تند و تیز او عمدتا با نگاههای دیگر مقامات اماراتی اشتراکاتی دارد که شامل نگرانیهای امنیتی، دیپلماتیک و استراتژیک است. هرچند که ایران و امارات در مسیر توسعه و تعمیق رابطه بخصوص در حوزه اقتصادی و تجاری قرار دارند، اما انتقادهای ابوظبی از تهران در دو محور نگرانی درباره توسعه برنامه هستهای ایران و البته فعالیتهای منطقهای آن، کم و بیش در محافل دیپلماتیک و البته رسانهای بازتاب داشته است.
شاید بتوان گفت که شاه کلید انور قرقاش برای حل اختلافها «تعامل دیپلماتیک با ایران» بوده است. او در اغلب مصاحبهها و موضع گیریها درخصوص ایران بر لزوم گفتوگو و تعامل با تهران به جای توسل به هر گزینه دیگری تأکید کرده است. او معتقد است که کشورهای منطقه باید راهی برای دیپلماسی و حل اختلافات با ایران پیدا کنند تا از بحرانهای جدید جلوگیری شود. در حوزه نگرانی درباره برنامه هستهای ایران، قرقاش موضعگیریهای متفاوتی داشته است. محور مشترک در تمام این موضع گیریها ابراز نگرانی نسبت به توسعه برنامه هستهای ایران بوده است. قرقاش در سالهای اخیر، بارها در صحبتهای خود این نگرانی را ابراز و تأکید کرده که امارات به شدت مخالف «هرگونه تلاش ایران برای دستیابی به تسلیحات هستهای است.» این در حالی است که ایران همواره هرگونه تلاش برای دستیابی به سلاح هستهای را رد کرده و مقامهای متعدد ایرانی بر تلاش برای دستیابی به منطقه عاری از تسلیحات هستهای در خاورمیانه تاکید داشتهاند.
زمانی که ایران و کشورهای ۱+۵ (آلمان و پنج کشور دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد) در سال ۲۰۱۵ به توافقی برای رفع تحریمهای ایران در ازای تعهد تهران به سازوکاری مدتدار برای شفاف سازی درباره برنامه هسته ایش دست یافتند، امارات به طور اصولی از چنین سازوکاری حمایت کرد، اما قرقاش در طول این سالها در مصاحبهها و سخنرانیهای متعدد، نگرانیهای خود را از نبود آنچه شفافیت در برخی جنبههای توافق هستهای خوانده، ابراز کرده بود.
بیشترین انتقادهای قرقاش از ایران، اما به حوزه سیاستهای منطقهای این کشور اختصاص داشته است. حضور گسترده ایران چه از منظر فیزیکی و چه نفوذ سیاسی در سوریه، عراق، یمن و لبنان همواره مورد انتقاد این دیپلمات اماراتی بوده است. قرقاش در سالهای اخیر با تکرار اتهامها پیرامون دخالت ایران در امور داخلی کشورهای منطقه ادعا کرده که «سیاستهای منطقهای ایران به نوعی تلاش برای گسترش نفوذ خود در کشورهای عربی است و این امر میتواند باعث بیثباتی و تشدید تنشها در منطقه شود.»
تحولات یمن و ارتباط ایران با انصارلله یکی از پرتعدادترین سوژههای مورد انتقاد قرقاش در سخنرانیهای متعدد در سالهای اخیر بوده، او در زمره منتقدانی است که ادعا میکنند نقش ایران در یمن بر پیچیدهتر شدن بحران این کشور دامن زده است. این ادعا در حالی مطرح میشود که امارات اصلیترین شریک عربستان سعودی در آغاز حمله گسترده به یمن در سال ۲۰۱۵ میلادی بود.
با وجود این انتقادها و اختلافها میان تهران و ابوظبی، شاید بتوان گفت که شاه کلید انور قرقاش برای حل این اختلافها «تعامل دیپلماتیک با ایران» بوده است. او در اغلب مصاحبهها و موضع گیریها درخصوص ایران بر لزوم گفتوگو و تعامل با تهران به جای توسل به هر گزینه دیگری تأکید کرده است. او معتقد است که کشورهای منطقه باید راهی برای دیپلماسی و حل اختلافات با ایران پیدا کنند تا از بحرانهای جدید جلوگیری شود. هرچند که بسیاری انور قرقاش را حامی سرسخت توسعه رابطه با غرب و بخصوص ایالات متحده میدانند، اما مجموع عملکرد او در حوزه سیاست خارجی امارات نشان میدهد که قرقاش ایجاد توازن در رابطه با کشورهای مهم و تاثیرگذار منطقهای و قدرتهای بین المللی را تنها راه تامین منافع ملی و امنیتی امارات میداند.
به طور خلاصه میتوان گفت که دیدگاههای قرقاش در مورد ایران ترکیبی از نگرانیهای امنیتی و تمایل دیپلماتیک است. هرچند که او نگران برنامه هستهای و فعالیتهای منطقهای ایران است، اما اذعان دارد که نمیتوان از تعامل و دیپلماسی با ایران چشمپوشی کرد. با چنین توصیفاتی به نظر میرسد که جدا از تحلیلها درباره چرایی انتخاب امارات از سوی تیم ترامپ برای انتقال نامه رئیس جمهور آمریکا به تهران، واگذاری این مسئولیت به شخص انور قرقاش نیز با سیاست کلان او درباره مدیریت تنش میان ایران و آمریکا و تامین امنیت و ثبات در منطقه از این منظر، تطابق دارد.
چرا امارات متحده عربی انتخاب شد؟
براساس روایتی که رسانه آمریکایی آکسیوس به نقل از یک منبع آگاه نقل کرده نامه دونالد ترامپ به ایران، توسط استیو ویتکاف، نماینده ویژه آمریکا در امور خاورمیانه به اماراتیها تحویل داده شد تا آن را به ایرانیها برسانند. مهمترین پرسشی که در این زمینه در چند ساعت اخیر مطرح شده این بوده که چرا این نامه از طریق مسیرهای رایج تری، چون سوئیس به عنوان حافظ منافع امریکا در ایران و یا کانالهای قدیمیتر مانند قطر و عمان ارسال نشده است؟
سه عامل رابطه استراتژیک امارات و ایالات متحده، رابطه اقتصادی و تجاری روبه توسعه تهران و ابوظبی و بیم امارات از تبعات گسترده تشدید تنش در منطقه، میتواند انتخاب امارات را برای این پیام رسانی توجیه کند. شاید سادهترین پاسخ به این پرسش در رابطه حسنه دولت دوم ترامپ با ابوظبی نهفته باشد. از سوی دیگر دونالد ترامپ در بخشنامهای که اخیرا درباره اجرای سختگیرانه سیاست فشار حداکثری بر ایران صادر کرده بر ضرورت محدودسازی روابط اقتصادی ایران با کشورهای حاشیه خلیج فارس تاکید کرده است. اشارهای که به نظر میرسد سطح رابطه تجاری و اقتصادی ایران و امارات را نشانه گرفته است.
اهمیت رابطه بسیار عمیق ابوظبی و واشنگتن را نیز نباید در انتخاب امارات از سوی تیم ترامپ نادیده گرفت. امارات متحده عربی به عنوان یکی از نزدیکترین همپیمانان ایالات متحده در خلیج فارس و جهان عرب شناخته میشود که از نظر استراتژیک و نظامی اهمیت زیادی برای آمریکا دارد. امارات در حوزههای دفاعی، اقتصادی و امنیتی با ایالات متحده همکاریهای مستحکمی دارد. در دولت اول ترامپ، روابط این دو کشور به ویژه در زمینه نظامی و اقتصادی تقویت شد.
همزمان دود هرگونه تشدید تنش میان ایران و ایالات متحده بیش از همه به چشم حاضران در منطقه میرود و بر این اساس ابوظبی انگیزه قابل توجهی در ایفای نقش واسطه گری دارد. امارات در برخی بازههای زمانی از سیاستهای سختگیرانه ایالات متحده در قبال ایران حمایت کرده و البته پرونده پرمناقشه ادعا درباره مالکیت بر جزایر سه گانه ایرانی را هم بیش از پیش در سطح منطقهای و بین المللی پیش برده، اما این کشور همچنان علاقهمند به کاهش تنشها و جلوگیری از جنگ مستقیم با ایران بوده است. امارات در تلاش است تا از هر گونه تنش شدید در منطقه خلیج فارس جلوگیری کند که میتواند تأثیرات منفی بر امنیت و اقتصاد منطقه داشته باشد.
در نتیجه به نظر میرسد سه عامل رابطه استراتژیک امارات و ایالات متحده، رابطه اقتصادی و تجاری روبه توسعه تهران و ابوظبی و بیم امارات از تبعات گسترده تشدید تنش در منطقه، میتواند انتخاب امارات را برای این پیام رسانی توجیه کند.
از سوی دیگر نباید از کنار دیپلماسی شخصی استیو ویتکاف، نماینده ویژه ترامپ در امور خاورمیانه نیز ساده عبورکرد. ویتکاف یهودی تبار اگرچه هیچ آموزش دیپلماتیکی ندیده، اما توانسته با استفاده از تعاملات تجاری ارتباطات و دوستان خوبی در خاورمیانه ایجاد کند. سال گذشته میلادی، ویتکاف هتل «پارک لین» در منهتن را به قیمت ۶۲۳ میلیون دلار به سازمان سرمایه گذاری قطر فروخت، معاملهای که صندوق سرمایه گذاری ابوظبی نیز در آن دخیل بود.
از سوی دیگر در میان کشورهای منطقه، عربستان سعودی در پرونده تلاش برای خاموش کردن شعلههای جنگ در اوکراین با میزبانی از نخستین نشست وزرای خارجه روسیه و امریکا فعال شده و قطر نیز در پرونده تلاش برای تداوم و تثبیت آتش بس در غزه به ایفای نقش گسترده خود ادامه میدهد. در چنین شرایطی به نظر میرسد که قرعه این پیام رسانی این بار به انتخاب ایالات متحده به نام امارات افتاده بود.
آیا مسیر پیش روی تهران - واشنگتن تغییر خواهدکرد؟
حضور انور قرقاش در تهران در میانه تشدید تنش میان ایران و ایالات متحده و آغاز همصدایی مجدد اروپا و آمریکا همزمان با آغاز به کار ساعت شنی فعالسازی مکانیسم ماشه و بازگشت قطعنامههای شورای امنیت علیه ایران انجام شد. توسعه برنامه هستهای ایران که با خروج ایالات متحده از برجام در نوامبر ۲۰۱۸ اغاز شده بود در سایه شکست ۱+۴ در سالهای اخیر در احیای برجام به سرعت ادامه پیدا کرده است. همزمان رژیم صهیونیستی نیز از فرصت بازگشت ترامپ به کاخ سفید استفاده کرده و سناریوی حمله به تاسیسات هستهای ایران را تکرار میکند.
ترامپ در حالی با ارسال نامه به عالیترین مقام جمهوری اسلامی ایران فضای رسانهای را در اختیار گرفته که همزمان با این ابراز تمایل برای حصول توافق، اجرای سختگیرانه سیاست فشار حداکثری هم از سوی امریکا آغاز شده است. در این مرحله تیم ترامپ تمرکز خود را بر پایان دادن به معافیتهای تحریمی کشورها با ایران، تلاش برای همگام سازی خود با تروئیکای اروپایی در شورای امنیت سازمان ملل متحد و البته قطع کانالهای رابطه تجاری و اقتصادی سایر کشورها با ایران قرار داده است.
موضع جمهوری اسلامی ایران در چند هفته اخیر بارها و بارها تکرار شده و در حالی که وزیر خارجه ایران مذاکره غیرمستقیم با ایالات متحده از طریق پیام رسانی کشورهای واسطه را رد نمیکند، اما تاکید دارد که در سایه فشار حداکثری مذاکره ممکن نخواهد بود. رهبر انقلاب نیز در یکی از آخرین سخنرانیهای خود مذاکرات با واشنگتن را نه هوشمندانه، نه عاقلانه و نه شرافتمندانه خواندند.
نیوزیک در گزارشی با اشاره به ارسال نامه رئیس جمهور امریکا به ایران مینویسد: پاسخ ایران به نامه ترامپ و نتیجه سفر انور قرقاش میتواند بر گامهای بعدی در دیپلماسی منطقهای تأثیر بگذارد. در همین حال، تهران قرار است روز جمعه یک نشست سه جانبه با چین و روسیه در پکن برگزار کند که در آن برنامه هستهای و مسائل ژئوپلیتیکی گستردهتر مورد بحث قرار خواهد گرفت. با توجه به اینکه تحریمها و تهدیدهای نظامی ایالات متحده هنوز ادامه دارد، تنشها احتمالا ادامه خواهد یافت، زیرا هر دو طرف به دنبال مزایای استراتژیک و برخورداری از کارتهای امتیاز بیشتر برای روز مذاکره هستند.
همزمان با حضور نماینده رئیس کشور امارات در تهران، رسانههای متفاوت از جمله آسوشییتدپرس به پیشینه این سیاست دونالد ترامپ در ارتباط گیری با کشورهایی که رابطه دیپلماتیک با واشنگتن ندارند اشاره کرد و نوشت: این اقدام ترامپ یادآور نامه نویسی او به کیم جونگ اون، رهبر کره شمالی در دوره اول ریاست جمهوری خود بود که منجر به دیدارهای رو در رو شد، اما هیچ توافقی برای محدود کردن تسلیحات اتمی پیونگ یانگ و برنامه موشکی وسیع این کشور انجام نشد.
نویسنده این گزارش در ادامه مینویسد: «آخرین باری که ترامپ در سال ۲۰۱۹ از طریق شینزو آبه، نخست وزیر فقید ژاپن، سعی کرد از طریق ارسال نامه به ایران توافق جدید و متفاوتی از برجام را با ایران به امضا برساند موفق نشد. این بار رهبر ایران پیش از ورود قرقاش به تهران، نامه ترامپ را تلاشی برای فریب افکار عمومی جهانی خواندند.»
نیوزیک: پاسخ ایران به نامه ترامپ و نتیجه سفر انور قرقاش میتواند بر گامهای بعدی در دیپلماسی منطقهای تأثیر بگذارد. در همین حال، تهران قرار است روز جمعه یک نشست سه جانبه با چین و روسیه در پکن برگزار کند که در آن برنامه هستهای و مسائل ژئوپلیتیکی گستردهتر مورد بحث قرار خواهد گرفت. ارسال نامه همه سیاست ترامپ در قبال ایران نیست
در شرایطی که رئیس جمهور ایالات متحده ادعا میکند به دنبال توافقی با ایران است که در سایه آن تهران به تسلیحات هستهای دسترسی پیدا نکند، اما مجموعه بندهای مندرج در بخشنامه ابلاغی او برای اجرای سختگیرانه سیاست فشار حداکثری و سخنان مقامهای خارجی که درباره توافق مدنظر ترامپ با تهران با اعضای کابینه او دیدار داشتهاند حکایت از داستان دیگری دارد. به عنوان نمونه سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه در گفت و گویی که روز چهارشنبه ۲۲ اسفندماه در مسکو داشت اعلام کرد که توقف فعالیت «گروههای وابسته به ایران در منطقه» یکی از مطالبات اصلی واشنگتن در چارچوب تلاشهایش برای دستیابی به یک توافق هستهای جدید با ایران است.
لاوروف تأکید کرد که روسیه از چارچوبی حمایت میکند که به «توسعه توافق هستهای» منجر شود، اما در عین حال نسبت به اصرار ایالات متحده برای اعمال شروط سیاسی نگران است. وزیر خارجه روسیه با اشاره به اینکه واشنگتن به دنبال پیوند زدن توافق جدید با «تضمینهایی قابل راستیآزمایی» درباره توقف حمایت ایران از گروههای منطقهای است، گفت: «این مسئله نگرانکننده است، زیرا نشانههایی وجود دارد که نشان میدهد آمریکاییها تمایل دارند توافق جدید را به شروط سیاسی خاصی گره بزنند.»
او افزود: «تمام کشورهای منطقه نفوذ خود را در خارج از مرزهایشان تقویت کردهاند و در پروژههای اقتصادی و بشردوستانه در مناطق مختلف، از جمله شمال آفریقا، مشارکت دارند. برخی نیز مانند بحران سودان نقش میانجیگری ایفا میکنند. اینکه فقط ایران از این حق مستثنی شود، غیرواقعی است، در حالی که به دیگر کشورها اجازه داده میشود که نفوذ خود را گسترش دهند.»
در شرایط فعلی به نظر نمیرسد که در صورت تداوم سیاست فشار حداکثری دولت ایالات متحده علیه ایران، تهران در پاسخ به نامه دونالد ترامپ گزینه موافقت با برگزاری مذاکرات مستقیم با واشنگتن را فعال کند. پیشبرد گفتوگوها با تروئیکای اروپایی و همزمان ادامه مشورتهای دو و سه جانبه فشرده با چین و روسیه درباره سناریوها و راه حلهای پیش رو، محتملترین گزینههای ایران در کوتاه مدت خواهندبود. همزمان پیش بینی میشود نقش واسطه هایی، چون روسیه و برخی کشورهای عربی منطقه برای پیشبرد گفتوگوهای غیرمستقیم میان تهران و واشنگتن هم به عنوان بخشی از تلاش آنها برای مدیریت تنش، پررنگتر از پیش شود.